جای تعجب ندارد!

امیرعباس نخعی
روزنامه‌نگار
مخالفان مصوبه اخیر مجلس درباره افزایش تعرفه اینترنت که عواید آن  به جیب غول رسانه‌ای کشور ریخته می‌شود، هرچه فریاد زدند به نتیجه نرسید و آن مصوبه رأی آورد. از مجموع نظرات مخالفان این مصوبه برمی‌آمد که نتیجه تصویب این می‌شود که «توسعه اینترنت در روستاها متوقف خواهد شد»، «اشتغال تازه شکل گرفته در عرصه فضای مجازی نابود خواهد شد»، «عدالت ارتباطی میان غنی و فقیر مختل می‌شود» و «گرانی هزینه اینترنت حضور مردم در فضای مجازی و اینترنت را محدود می‌کند.» هر چند نمایندگان مجلس و مدافعان این مصوبه نظر دیگری دارند. جالب اینکه همه در تعجب بودند که به رغم این مضرات، چرا این بند در مجلس رأی گرفت و موافقانی داشت. اتفاقاً مخالفان این بند در اشتباه هستند و از ابتدا هم معلوم بود که این بند در مجلس رأی می‌آورد و این موضع را باید در تفاوت دو دیدگاه در این زمینه جست وجو کرد و اگر به ریشه فکری آن نگریسته شود، اتفاقاً به نظر می‌رسد که مخالفان این بند بد دفاع کرده‌اند؛ چرا؟
چون پایه استدلال خود را به گونه‌ای بنا گذاشته‌اند که خوشایند رأی‌دهندگان است. می‌گویند توسعه اینترنت در روستاها متوقف می‌شود. خب برای عده‌ای این بزرگترین دستاورد است.


چه بهتر که توسعه اینترنت در روستا کند، و ارتباط روستاها با خارج از حیطه خودشان قطع باشد اصلاً چه بهتر که در شهر‌ها هم توسعه این تکنولوژی متوقف شود. عده‌ای اولاً با فلسفه اینترنت و فضای مجازی مخالفند و از کاهش پهنای باند استقبال می‌کنند دوماً اهل فیلترند و با بستن و محدود کردن اینترنت و حضور در فضای مجازی از اساس مخالفند، حالا شما برای این عده استدلال می‌کنید که با این مصوبه مجلس توسعه اینترنت در روستاها متوقف یا کند می‌شود، جواب‌شان این است که چه بهتر. می‌گویید عدالت ارتباطی از بین می‌رود و دسترسی فقرا و طبقه متوسط به اینترنت و آموزش کمتر می‌شود؛ جواب‌شان این است که چه بهتر تلاش می‌کنیم آن اندک عده برخوردار هم دسترسی‌شان کاهش پیدا کند. در واقع موضوع تفاوت دو دیدگاه است.
دیدگاهی که رسانه را مخرب می‌داند، چه رسد به رسانه آزاد و بدون نظارت که مردم صاحب و مالک آن هستند و هرگونه که بخواهند در آن تولید محتوا می‌کنند. چنین رسانه ای را اگرچه عده‌ای می‌پسندند و در کشور حامیانی دارد که از قضا در اکثریت هم هستند اما مخالفان اندکی هم دارد که اگرچه در اقلیت اند اما در قدرت اند. اما اینکه چرا در قدرت اند، دلیلش واضح است.
وقتی مردم با سیستم و ساز و کار تشکیل دهنده قدرت قهر کنند و گمان کنند که رأی شان بی تأثیر بوده و خود را از عرصه انتخابات کنار بکشند، نتیجه‌اش این می‌شود که اقلیت بر اریکه تکیه می‌زند این جای تعجب ندارد.