اخبار ویژه

هنگام حمایت از هاشمی و روحانی از این حرف‌ها بلد نبودید؟!
یک حامی دولتِ دولت‌های روحانی و هاشمی که مدت‌هاست در خدمت پروژه‌های مدعیان اصلاح‌طلبی فعالیت می‌کند، مدعی شد بهتر است نامزد‌های انتخابات آتی ریاست‌جمهوری، روحانی نباشند!
روزنامه جمهوری اسلامی سال‌هاست این روزنامه متعلق به بیت‌المال و حزب جمهوری اسلامی را در خدمت طیف‌های زاویه‌دار با نظام و انقلاب قرار داده است. مدیر این روزنامه اخیرا در سرمقاله‌ای با استقبال از اینکه آیت‌الله رئیسی، ملاقات انتخاباتی با جمعی از اعضای خبرگان را نپذیرفته، آن را امتناع شایسته می‌خواند و می‌نویسد: امتناع آقای رئیسی از حضور در جلسه جمعی از اعضاء مجلس خبرگان رهبری که طبق آنچه در خبرها آمده درصدد بودند از ایشان برای داوطلب شدن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دعوت نمایند، حرکت شایسته‌ای است.
این حامی ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی و روحانی، در ادامه می‌نویسد: شرایط کشور اکنون به‌گونه‌ایست که استمرار حضور افراد معمم در رأس قوه مجریه به صلاح نیست. در حال حاضر، مسئولیت‌های حساسی همچون تأمین نان و آب و امنیت و اطلاعات کشور که مستقیماً با زندگی روزمره مردم سروکار دارند برعهده افراد معمم است. حتی اگر کسانی معتقد باشند که روحانیت باید چنین مسئولیت‌هائی را برعهده داشته باشد، خوبست بپذیرند برای مدتی این مسئولیت‌ها به افراد غیرروحانی واگذار شوند تا آنها نیز ظرفیت‌ها و توانائی‌های خود را نشان بدهند.


وی سپس ادامه می‌دهد: کنار رفتن روحانیون از صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ به معنای واگذار کردن آن به نظامیان نیست. نظامیان نیز تخصص دیگری دارند که تناسبی با مدیریت سیاسی – اجرایی کشور ندارد. همین حالا که مجلس یازدهم بیش از ۴۰ عضو نظامی دارد و مدیریت آن نیز برعهده یک نظامی است، می‌بینیم که نه‌تنها توفیقی در پیشبرد اهداف نظام متناسب با نیاز کشور ندارد، بلکه در مواردی با برخوردهای تهدیدآمیز، شاکله قانونگذاری را از مسیر طبیعی خارج کرده است.
نویسنده توضیح نداده که چرا این حرف‌ها را به هنگام 8 سال ریاست‌جمهوری هاشمی، 8 سال ریاست‌جمهوری خاتمی و 8 سال ریاست‌جمهوری روحانی نزده بلکه اتفاقا در اغلب این دوره‌ها، تبلیغاتچی و توجیه‌گر سوءمدیریت‌های دولت سازندگی و تدبیر و امید بوده است؟ به یک معنای دیگر، امثال وی هم‌اکنون به خاطر سوءمدیریت فاحشی که به کشور و مردم تحمیل کرده‌اند، عذرخواهی کنند و نه اینکه تعیین تکلیف بکنند که چه کسانی نامزد نشوند (تا لابد دولت ناکارآمد مورد حمایت آنها تمدید شود)!
یادآور می‌شود طبق قانون اساسی، رئیس‌جمهور از میان رجال سیاسی و مذهبی که مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه و امانت و تقوا باشند انتخاب می‌شود و از این جهت، نامزدهای ریاست‌جمهوری منحصر در کسوت و سمتی مشخص نیستند همچنان که صاحبان کسوت‌ها و سمت‌های مختلف هم، محرومیتی به خاطر نوع منصب و سمت‌شان ندارند.
به نظر می‌رسد افراطیون مدعی اصلاحات - و محافل رسانه‌ای دنباله‌رو آنها - بیش از هر چیز، از اینکه دولت، با مدیریتی حزب‌اللهی و پرانرژی نو شود و بساط مدیریت تنبل و اشرافیت‌زده و غربگرا را برچیند، نگران هستند و به همین دلیل هم سعی می‌کنند هرکدام از نامزدها را به بهانه‌ای آماج ترور شخصیت قرار دهند یا نسخه مصلحت نبودن نامزدی‌شان را بپیچند.

رأی‌الیوم: انفجار کشتی صهیونیستی معنادار است
روزنامه منطقه‌ای «رأی‌الیوم» چاپ لندن در تحلیلی نوشت: چه‌بسا پیامی‌ حمله به کشتی وابسته به رژیم صهیونیستی در دریای عمان با خود به همراه دارد، آن است که منطقه به‌عنوان یکی از شلوغ ‌ترین خطوط کشتیرانی برای کشتی‌‌های اسرائیلی امن نخواهند بود.
سردبیر روزنامه می‌نویسد: انفجار در کشتی اسرائیلی در خلیج عمان در حالی رخ داد که رسانه‌ها مشغول پردازش تماس تلفنی برقرار شده میان «جو بایدن» و شاه سعودی بودند. اما میان «یوسی کوهین» رئیس دستگاه جاسوسی موساد و صاحب کشتی منفجر شده رابطه قوی وجود دارد و اینکه کشتی از بندر «الدمام» سعودی رهسپار سنگاپور بود. این امر باعث شده تا پرسش‌های بسیاری در مورد علت توقف کشتی در بندر سعودی، در مقابل سواحل ایران مطرح شود، هدف از انجام این کار چه بوده است، نمی‌دانیم. اما آنچه می‌دانیم آن است که این منطقه دریایی حساس نزدیک به «تنگه هرمز» در سال ۲۰۱۹ شاهد انفجار چهار نفتکش متعلق به امارات، عربستان و نروژ در بندر «الفجیره» بود که طی آن تیم کماندوهای دریایی (قورباغه‌های انسانی) به منطقه نفوذ کرده بودند و به کشتی‌ها مین‌هایی را چسباندند.
تحقیقات به عمل آمده از سوی دولت امارات دلایل و شواهد ثابت‌شده‌ای که عامل این انفجارها را مشخص نماید، ارائه نداد. هر چند که آمریکا، انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه گرفت و «جان بولتون» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا، ایران را متهم کرد.
اطلاعات گزارش‌های مطبوعاتی نشان می‌دهد که کشتی هدف قرار گرفته «هیلیوس رای» دارای کاربرد دوگانه بوده و علاوه ‌بر حمل خودرو، تجهیزات نظامی سنگین منتقل می‌کرده است. اهتمام گسترده رسانه‌های اسرائیل به حادث، حکایت از آن دارد که این کشتی با توجه به حجم بسیار بزرگ آن و نقشه مسیر حرکتش، نمی‌تواند یک کشتی معمولی باشد.
سؤالی که نمی‌توان آن را نادیده گرفت این است که آیا حمله شکل گرفته در چارچوب راهبرد ایران مبنی بر گرفتن انتقام خون ژنرال «قاسم سلیمانی» و انتقام ‌ترور شماری از کارشناسان هسته‌ای ایران توسط باندهای موساد است که آخرین آنها «محسن فخری‌زاده» بود؟
با توجه به اینکه ایران واکنشی به اتهامات اسرائیل درخصوص هدف قرار گرفتن کشتی مزبور از خود نشان نداده است، پاسخ دادن به این سؤال سخت و دشوار است، اما اگر ادعای یاد شده درست باشد که به‌نظر نمی‌رسد بعید باشد، ممکن است طی هفته‌های آینده شاهد حملات دیگری باشیم که چه‌بسا از نظر حجم و میزان تلفات گسترده‌تر از حمله به کشتی باشد. تحقیقات به عمل آمده تا به این لحظه نشان نداده که آیا حمله توسط مین دریایی و یا موشک صورت گرفته، اما کارشناسان غربی دومین احتمال را ‌ترجیح داده‌اند، زیرا ضربه بخش بالایی کشتی را مورد هدف قرار داده است. چه‌بسا استفاده «حزب‌الله» از یکی از این موشک‌ها برای انهدام ناوچه نظامی اسرائیلی در آب‌های منطقه‌ای لبنان در نقطه مقابل بیروت در دوران جنگ ژوئیه سال ۲۰۰۶ شاهد مثالی در همین راستا است.
چه‌بسا پیامی ‌که این حمله با خود به همراه دارد، آن است که «دریای سرخ» و «تنگه باب‌المندب» و «دریای عرب» به‌عنوان یکی از شلوغ‌ترین خطوط کشتیرانی به‌ویژه برای کشتی‌های اسرائیلی و آمریکایی امن نخواهند ماند. ضمن اینکه توجه داشته باشیم جنگنده‌های «اف ۱۵» آمریکا پنجشنبه گذشته مجموعه‌ای از نیروهای «حزب‌الله عراق» را در داخل خاک سوریه و در نزدیکی مرزهای عراق هدف قرار دادند.ریچارد هاس: اخلاق را کنار بگذارید بایدن به بن سلمان نیاز دارد (!)
رئیس ‌اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا گفت: واشنگتن به بن‌سلمان نیاز دارد.
ریچارد هاس در تارنمای «پروجکت سیندیکت» نوشت: ایالات متحده به بن سلمان برای مهار ایران، مقابله با تروریسم و تنظیم قیمت انرژی نیاز دارد، از این رو جدایی بایدن از ولیعهد سعودی ممکن نیست.
او خاطرنشان کرد: روابط بایدن با بن سلمان درست است؛ ایالات متحده نمی‌تواند از سلطنت وی جلوگیری کند. ایالات متحده خواهان یک رابطه کاری با کسی خواهد بود که مدت‌ها کشوری مهم را برای مهار ایران هدایت، تروریسم را ناامید، قیمت‌های انرژی را تعیین و احتمالاً صلح در خاورمیانه را تقویت می‌‌کند.
رئیس‌ شورای روابط خارجی آمریکا با ‌اشاره به گزارش مدیر اطلاعات ملی آمریکا درباره قتل خاشقچی اظهار کرد: از بسیاری جهات، بن سلمان می‌خواست خاشقچی مرده باشد تا هم خودش را از شر یک منتقد سرسخت خلاص کند و هم سایر منتقدان احتمالی حکومت او را بترساند.
هاس با بیان اینکه بعید به نظر می‌رسد اسلحه‌ای که دود آن بلند است را بیابیم، افزود: این واقعیت ساده نیز وجود دارد که بدون مجوز بن‌سلمان، هیچ چیز با اندازه سیاسی قابل توجه، در عربستان سعودی اتفاق نمی‌‌افتد. ترامپ چشم خود را بر نقض آشکار حقوق بشر بسته بود، ترامپ می‌‌خواست از جدایی با بن سلمان جلوگیری کند که از سیاست‌های ضدایرانی آن استقبال و به عنوان مرکزی در تمایل دولت او برای خرید تسلیحات از تولید کنندگان آمریکایی دیده می‌شود.
رویکرد دولت بایدن متفاوت است. او هم‌اکنون ایالات متحده را از دخالت در عملیات نظامی عربستان در یمن جداکرده است و حقوق بشر را در مرکز رویکرد خود به جهان قرار داده است. بایدن به‌طور مستقیم با محمد بن سلمان ارتباط برقرار نکرده و در عوض این هفته با سلمان پادشاه بیمار سعودی تماس گرفته است. اما احتمالا جدایی با بن سلمان غیرممکن است. ایالات متحده در موقعیتی نیست که بتواند هنگام مرگ پدرش، از سلطنت او جلوگیری کند.
رئیس‌شورای روابط خارجی آمریکا در ادامه به روابط آمریکا با چین و روسیه‌ اشاره می‌کند که رهبران آنها برخورد مشابه و شاید شدیدتری نسبت به مخالفان خود دارند اما بایدن با شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین صحبت کرده است.
هاس می‌افزاید:‌اشتباه نکنید، بایدن در معامله با پوتین و شی‌ اشتباه نمی‌کند. منافع استراتژیک و اقتصادی ایالات متحده اقتضا می‌کند و توانایی آمریکا برای تأثیرگذاری بر رفتار روسیه و چین در خانه محدود است. ایالات متحده می‌تواند و باید انتقاد و تحریم کند، اما اگر کل روابط دوجانبه با روسیه یا چین را گروگان سیاست‌های داخلی خود قرار دهد، خودپسندانه خواهد بود. سیاست خارجی مربوط به علامت‌گذاری فضیلت‌های اخلاقی نیست؛ در مورد پیشبرد منافع است. اولویت‌بندی و تقسیم‌بندی ضروری است.
با این فرضیه، هاس نتیجه‌گیری می‌کند: چنین واقع‌بینی درباره محمد بن سلمان به فرصت منجر می‌شود. قول ملاقات با مقامات دولت بایدن باید به این منوط شود که هرگز دیگر یک حریف سیاسی را از این طریق هدف قرار ندهد(!)
رئیس ‌اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا اضافه کرد: گزارش‌ها گویای آمادگی بن سلمان برای ایجاد پل ارتباطی با اسرائیل است اما پدرش این کار را نکرده است. مدت زمان زیادی طول می‌کشد تا محمد بن سلمان به ایالات متحده دعوت شود، چه رسد به بازدید از دفتر کار بایدن، اما امتناع از معامله با او جواب نمی‌دهد. روابط عملی و مشروط با وی می‌تواند برای بسیاری از سعودی‌ها محافظت و آزادی ایجاد کند، و همکاری‌های احتمالی برای جلوگیری از جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران و پیشبرد چشم‌انداز صلح اسرائیل و فلسطین را ممکن سازد.جلالی‌زاده: حمایت از ظریف در انتخابات، انتحار است
یک عضو حزب اتحاد ملت، حمایت اصلاح‌طلبان از ظریف در انتخابات را انتحار این جبهه توصیف کرد.
جلال جلالی‌زاده، به نامه‌نیوز گفت: «اصلاح‌طلبان اگر اعتماد به نفس این را ندارند که بعد از سال‌ها سیاست‌ورزی یک نامزد کاملا اصلاح‌طلب معرفی کنند و اگر قرار است فردی مانند آقای ظریف را اصلاح‌طلب بدانند، بهتر است که اساسا در انتخابات شرکت نکنند. جبهه اصلاحات به عنوان یک جناح ریشه‌دار سیاسی اگر به سمت نامزدی غیراصلاح‌طلب اعم از ظریف یا دیگر افراد برود، خودزنی و بلکه انتحار کرده است و حتما بیش از پیش طرفداران اصلاحات قهر خواهند کرد و سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان ریزش زیادی خواهد داشت».
او درباره علت اینکه برخی اصلاح‌طلبان هنوز در پی استمرار سیاست ائتلافی‌اند بیان کرد: «متأسفانه در جبهه اصلاحات وجود دارند کسانی که صرفا به دنبال منافع مالی و سیاسی خود هستند و می‌خواهند از طریق انتخابات مجلس، شورای شهر یا ریاست‌جمهوری سهمی از قدرت برای خود بگیرند. در واقع اصلاح‌طلبان محبوب که خیر کشور و ملت را می‌خواهند زمینه رأی‌آوری را فراهم می‌کنند و افرادی منفعت‌طلب می‌آیند و رأی می‌گیرند و به سمت تأمین منافع خود می‌روند و فراموش می‌کنند که مردم و اصلاح‌طلبان باعث رأی‌آوری آنها شدند. در چنین شرایطی دیگر صحیح نیست که جبهه اصلاحات نقش دلال‌ها را بازی کند تا غیراصلاح‌طلبان رأی بیاورند و به هیچ‌کس هم پاسخگو نباشند. عملکرد دولت نشان می‌دهد که مردم از اصلاح‌طلبان ناراضی‌اند و تصور می‌کنند که اصلاح‌طلبان به دلیل حمایت از روحانی در قبال عملکرد هشت‌ساله او و دولتش مسئول‌اند. خب در چنین شرایطی چه عقلی حکم می‌کند که دوباره به سمت ایفای نقش واسطه‌گری و دلالی
برویم؟»
این فعال سیاسی درخصوص اینکه آیا نزدیکان دولت مانند نیروهای حزب اعتدال و توسعه می‌توانند بار دیگر بر روند انتخاباتی جریان اصلاحات تأثیر بگذارند یا نه، اظهار کرد: «آنها سعی می‌کنند باز هم از اصلاح‌طلبان استفاده ابزاری کنند. واقعیت این است که حزب اعتدال و توسعه در کل کشور صدهزار رأی هم نمی‌توانست جمع کند و اگر اعضای این حزب هشت‌سال دولت را اختیار داشتند، فقط به اعتبار رأیی بود که اصلاح‌طلبان به سبد روحانی آوردند و متأسفانه وقتی آنها به قدرت رسیدند با محوریت واعظی به اصلاح‌طلبان پشت کردند».
جلالی‌زاده در پاسخ به این پرسش که ورود عارف به انتخابات را چگونه ارزیابی می‌کنید، تصریح کرد: «من شخصا آقای عارف را دوست دارم و او را فردی دلسوز، باسواد و زحمت‌کشیده می‌دانم اما آقای عارف هم فدای روحانی شد و با توجه به عملکردی که در مجلس داشت عملا به مهره‌ای سوخته تبدیل شد. او دیگر نمی‌تواند رأیی که در سال 92 داشت را به دست بیاورد و به نظرم اگر در انتخابات نامزد شود، به توفیقی نمی‌رسد. ما اصلاح‌طلبان باید بدانیم که مردم با هیچ‌کس تا ابد عهد اخوت نبسته‌اند و ممکن است همان‌هایی که روزگاری به ما رأی داده‌اند اگر عملکرد نامناسبمان را ببینند از ما عبور کنند».مظاهری: دولت اراده کند می‌تواند تورم را کاهش دهد
وزیر اقتصاد دولت اصلاحات معتقد است دولت می‌تواند تورم را کنترل کند اما نمی‌خواهد.
طهماسب مظاهری در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو درباره علل افزایش نقدینگی اظهار داشت: یکی از عوامل مهم افزایش نقدینگی، افزایش پایه پولی است که به واسطه پرداخت‌هایی که از طریق بانک مرکزی صورت می‌گیرد اتفاق می‌افتد، پرداختی‌هایی که می‌تواند در قالب خط اعتباری به دولت باشد، چه خرید ارز از دولت و پرداخت ریالی به دولت باشد همه این موارد پایه پولی را افزایش می‌دهد. اعطای خط اعتباری به بانک‌های مختلف که با کمبود نقدینگی مواجه هستند هم یکی از عوامل افزایش پایه پولی به شمار می‌رود، بنابراین، این موضوع تحت هر عنوانی و به هر شکلی انجام شود یعنی از بانک مرکزی به بدنه اقتصاد تزریق پولی و ریالی صورت بگیرد پایه پولی یا پول پرقدرت ایجاد می‌شود که با یک ضریب فزاینده در زمان‌های مختلف تبدیل به نقدینگی می‌شود. ضریب فزاینده کنونی تقریبا هشت برابر شده است، یعنی هزار تومانی که بانک مرکزی به اشکال مختلف به بدنه اقتصاد تزریق می‌کند موجب هشت برابر شدن نقدینگی در اقتصاد می‌شود، علاوه بر این که منبع اصلی افزایش پایه پولی و نقدینگی عملکرد بانک مرکزی است.
وی اضافه کرد: دولت آقای روحانی در مواقع مختلف در افزایش قیمت تخم مرغ تا سایر تورم‌هایی که در کالا‌های مختلف تا به امروز به خود دیده است فقط به سیاست سرکوب ارز متوسل شد لذا هر زمان بی برو برگرد نقدینگی هر کشوری بیش از رشد تولید ناخالص باشد تورم به‌طور قطعی در اقتصاد آن کشور می‌نشیند.
مظاهری گفت: در حالی که براساس آمار‌های منتشرشده، امسال ۳۸ درصد رشد نقدینگی داشتیم، اما رشد تولید ناخالص داخلی با توجه به خوش‌بینانه‌ترین آمار‌های ارائه‌شده نزدیک به ۲ تا ۳ درصد بوده است این موضوع قطعا منجر به تورم می‌شود هر چند که اسم آن را اَبَرتورم نگذاریم، اما افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم زندگی مردم به‌خصوص اقشار با درآمد‌های ثابت را تحت فشار قرار می‌دهد، ضمن اینکه دولت نمی‌تواند همپای نرخ تورم میزان حقوق و دستمزد‌ها را افزایش دهد. لذا فشار تورمی بیش از پیش زندگی و معیشت مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بنابراین چه اََبَرتورم باشد، چه نباشد، تورم روز‌های سخت و معیشت تنگی را به مردم تحمیل می‌کند.
وی می‌گوید: اینکه چرا موفق نشدیم و آیا می‌توانیم تورم را کنترل کنیم حتما انجام‌شدنی است و قطعا می‌توان جلوی شتاب افزایش نقدینگی را گرفت. در یک کلام دولت‌ها تا کنون تمایلی به کاهش تورم نداشته‌اند، یعنی اگر دولت اراده کند و تصمیم بگیرد و نقدینگی را در برنامه‌های مورد نظر خود کنترل کند می‌تواند تورم را کاهش دهد، اما متاسفانه دولت‌ها تا کنون چنین رویکردی نداشته‌اند شاید برای اینکه جزء اولویت‌های دولت و علاقه‌مندی دولت نبوده است؛ بنابراین تا زمانی که دولت خواستار کاهش نقدینگی نشود و افزایش نقدینگی که به ۳۸ درصد رسیده را با آرامش و با تدابیر قابل قبول در دستور کار قرار ندهد کاری نمی‌توان انجام داد، اما اگر دولت اراده کند با اتخاذ سیاست‌های درست در چند سال می‌تواند رشد نقدینگی را پله به پله کاهش دهد تا اینکه به زیر ۱۰ درصد و ۵ درصد برسد، وجود ۳ یا ۴ درصد در تورم می‌تواند موجب افزایش انگیزه رشد و رونق اقتصادی شود.