سلبریتی‌هایی که قربانی‌اند
شهروندآنلاین- در چشم بر هم زدنی همه زیبایی‌شان سوخته. یکی قربانی خشم خواستگار قدیمی است. دیگری به آتش خشم پدرشوهر گرفتار شده. آدم‌هایی با داستان‌های مختلف اما همه قربانی خشم شاید هم جنایت. آدم‌هایی که بارها بخشش را هجی کردند. زندگی را با چشم دیگری دیدند و نوع دیگری از زندگی کردن را تمرین کردند. قربانیانی که حالا سلبریتی شده‌اند و روی سن می‌روند. هرچند قبل از این هم دنیای مدلینگ آنها را به خود دید. زن‌ها و مردانی که ثابت کردند اهل سکون نیستند و به حرکت ایمان دارند. نمایش «قصاص هنگام جنایت» قرار است روی صحنه برود. نمایشی با چهار بازیگر. سه بازیگر قربانی اسیدپاشی و یک بازیگر افتخاری. نمایشی برای گفتن از اسیدپاشی.
چندین ماه تمرین و تمرین. نوبت‌های جراحی بچه‌ها. کرونا. مشکل رفت‌وآمد و … مانعی نشدند بر تمرین بیشتر این بچه‌ها تصمیم گرفته بودند حتما سِن تئاتر را تجربه کنند. تمرین‌ها که رضایت‌بخش شدند در بازنگری تئاتر تهران دیده شد؛ دیده شدنی که مجوز اجازه اجرا بود؛ اتفاقی مهم و خوشایند.
دور هم جمع شده‌اند؛ در انجمنی. انجمنی که تلاش دارد، کمک کند تا قربانیان به جامعه برگردند. قبل از اندیشیدن به نمایشنامه و سِن تئاتر از خودباوری گفتند. خودباوری که عطایی و سلطانی را به دنیای مدلینگ برد. تئاتردرمانی آمد به کمک. کارگاهی به راه افتاد. 15-16 نفر را دور هم جمع کرد تا حال‌شان خوب باشد. دور هم جمع شدند تا قصه روزی که زیبایی‌شان سوخت را فراموش کنند. کارگاه که پیش رفت ماحصلش شد کارگاه بازیگری. انگیزه‌ای برای تمرین‌های مداوم. ابتدای کار، نمایشنامه‌خوانی داخلی راه افتاد. کارها که خوب پیش رفت رحیمی، کارگردان و نویسنده با احمدی، تهیه‌کننده و انجمن نشستند دور یک میز؛ توافقی برای داشتن یک خروجی از این کارگاه‌ها. توافقی که دلیل تولد نمایشنامه «قصاص هنگام جنایت» شد. نمایشنامه نوشته شد. چندین ماه تمرین و تمرین. نوبت‌های جراحی بچه‌ها. کرونا. مشکل رفت‌وآمد و … مانعی نشدند بر تمرین بیشتر این بچه‌ها تصمیم گرفته بودند حتما سِن تئاتر را تجربه کنند. تمرین‌ها که رضایت‌بخش شدند در بازنگری تئاتر تهران دیده شد؛ دیده شدنی که مجوز اجازه اجرا بود؛ اتفاقی مهم و خوشایند.
نمایشنامه «قصاص هنگام جنایت» اسفند اجرا می‌شود. نمایشنامه‌ای برای شروع بقیه نمایشنامه‌ها که قرار است به همت همین قربانیان خشم روی صحنه بروند.
قرار است چندنفری روی صحنه تئاتر از داستان اسیدپاشی بگویند؛ داستانی که تک‌تک‌شان تجربه کرده‌اند و با حال‌وهوایش آشنایند. قرار است سلبریتی شوند، البته نه با چشم‌هایی روشن، گونه‌های برجسته، ته‌ریش زیبا. رد سوختگی بر صورت و تن‌شان هنوز باقی است. آمده‌اند تا با این نمایشنامه هم از امید دوباره بگویند هم تابوهای مربوط به حد و مرز سلبریتی شدن را بشکنند. از وقتی گروه خودباوری تا اجرا را تشکیل دادند این روزها را رویابافی می‌کردند. امید تازه‌ای جهیده بود زیرپوست زندگی‌شان. نمایشنامه «قصاص هنگام جنایت» اسفند اجرا می‌شود. نمایشنامه‌ای برای شروع بقیه نمایشنامه‌ها که قرار است به همت همین قربانیان خشم روی صحنه بروند. می‌گویند قرار نیست همه نمایشنامه‌ها از اسیدپاشی بگویند شاید نمایشنامه بعدی نوشته‌ای طنز باشد شاید هم اجرای دوباره داستانی قدیمی. اسیدپاشی چاشنی نمایشنامه اول شده برای دیده شدن سلبریتی‌های جدید؛ کاری در حال‌وهوای خود همین بازیگران.
