چطور وقتی رسول‌پناه قراردادها را چند برابر کرد خوب بود؟

 کریمی شناخت لازم را از انتخابات نداشت  دلم برای فکری سوخت اما نباید اشتباهاتش را گردن دیگران  می‌انداخت  نویدکیا احترام را به فوتبال آورد، بقیه مربیان از او پیروی کنند    گفت و گو محمدقراگزلو       گفت و گو با محمد مایلی‌کهن همیشه می‌تواند جذاب باشد. سرمربی سابق تیم ملی بدون حب و بغض درباره اتفاقات فوتبال و افراد حرف می‌زند و برای طرفداری از یک جریان یا یک فرد به فکر منافع شخصی‌اش نیست. مایلی‌کهن درباره شاگردانش همچنان دلسوزانه نظر می‌دهد. اینطوری شد که با او از انتخابات فوتبال شروع کردیم و به پرسپولیس و بعد انتخاب فرهاد مجیدی رسیدیم.   حتماً دیدید که در انتخابات فدراسیون فوتبال چه اتفاقاتی افتاد. علی کریمی به عنوان یک فوتبالی وارد کارزار انتخاباتی شد و رأی نیاورد هر چند خیلی‌ها این را پیش‌بینی کرده بودند.     من قبل از انتخابات هم نظرم را گفته بودم. اینکه از صمیم قلب می‌خواستم کریمی و مهدوی‌کیا رأی بیاورند اما واقعیت امر اینطوری نیست. البته صحبت‌های من مشخص است و اینطوری نیست که مثل برخی امروز یک چیزی بگویم فردا یک چیز دیگر. من می‌گویم نظرم از ابتدا این بچه‌ها بود و اینکه اینها انتخاب بشوند. حتی برخی گفتند اینها تجربه ندارند اما من می‌گویم همانطور که در فوتبال‌شان باهوش بودند طبعاً در مدیریت‌شان هم می‌توانند از این هوش‌شان استفاده کنند ضمن اینکه می‌توانستند از آدم‌هایی که تجربه این کار را دارند در جاهای مختلف استفاده کنند که عملاً نشد. واقعیت هم همین است. حالا بعد از انتخابات عنوان شده که همه چیز از قبل مشخص بوده. من خودم دو دفعه در انتخابات شرکت کردم و کاملاً رأیم مشخص بود که به چه کسی رأی دادم. طبعاً من هم در انتخابات شرکت می‌کردم رأیم مشخص بود. شما به مهندسی شدن انتخابات اشاره دارید.     بله طبعاً همیشه همین بوده. یعنی ساده‌انگاری است اگر تصور کنید اینطوری نیست. چهار سال بعد هم همین خواهد بود. در مجموع حالا که تمام شده فکر می‌کنم باید کمک کرد تا فوتبال موفق شود. حالا بعضی جاها قلمبه سلمبه صحبت می‌کنند و می‌گویند باید زیرساخت فوتبال درست شود و... اما اینها دست فدراسیون نیست. اصلاً وظیفه‌اش ساختارسازی نیست. این بیشتر برمی‌گردد به باشگاه‌ها.     خب باشگاه‌های ما هم که در واقع خصوصی نیستند و برمی‌گردد به وزارت ورزش. اصلاً وظیفه وزارتخانه است که زیرساخت‌ها را به وجود بیاورد. شما بگویید استادیوم آزادی مال کی است؟ شرکت توسعه و تجهیز که زیر نظر وزارت ورزش است.     نه اصلاً مال خود وزارت است. حالا بگویید ببینم تیم‌هایی که در آزادی بازی می‌کنند هزینه پرداخت نمی‌کنند؟ چرا، پرداخت می‌کنند.     خب همین است دیگر. همه جا همین است. یعنی در استان‌های دیگر هم همیشه تیم‌ها پول پرداخت می‌کنند تا بازی کنند و باشگاه‌ها هم در واقع دولتی‌اند. پس وظیفه رئیس فدراسیون ساختن زیرساخت‌ها نیست. بیشتر باید نقش هماهنگ‌کننده و نظارتی ارکان فوتبال را داشته باشد و برای اهداف تیم‌های ملی کار کند. بیشترین نقش‌اش تلاش و برنامه‌ریزی برای اهداف تیم‌های ملی است و پیش بردن کارهای آنها. همچنین به نوعی باید برای پیشرفت کمیته‌هایش مثل کمیته داوران تلاش کند. این یک واقعیت است که الان دیگر همه چیز تمام شده و باید به نوعی خوشبینانه به آینده نگاه کرد. کما اینکه درباره آقای بهاروند چیزهایی می‌گفتند اما بی سر و صدا کارش را انجام می‌دهد با تمام مشکلاتی که مردم و کشور ما دارند یکی از جاهایی که با برنامه پیش رفته همین برگزاری مسابقات لیگ بوده. این یک واقعیت است و نباید واقعیت‌ها را منکر شد. برگردیم به علی کریمی. خیلی‌ها انتقادی به او مطرح کردند که از لابی برای رأی آوردن استفاده نکرد در حالی که اساس شرکت در انتخابات همین لابی‌گری است البته از نوع درست و صحیح‌اش اما کریمی گفت لابی نمی‌کند و این فرصت را از دست داد.     ببینید به دلیل اینکه شناخت لازم را از انتخابات نداشت. در همه انتخابات‌ لابی وجود دارد. خب من هم بعضاً تصور می‌کردم اینطوری نیست اما بعدها وقتی در یکی دو تا انتخابات شرکت کردم این مسأله را دیدم و از این قضیه ناراحت شدم. دوباره امسال دیدم که لابی کردن جزو اصول انتخابات است و چهار سال دیگر اگر فرضاً من شرکت کردم نیاز به لابی‌گری هست. خیلی‌ها انتخاب نشدن علی کریمی را شکست فوتبال تعبیر کردند. از نظر شما قضیه اینقدر تلخ بود؟     نه این شکست فوتبال نیست. در واقع باید به آقای کریمی خسته نباشید گفت و همانطور که عرض کردم اینها واقعیت‌هایی است که باید پذیرفت. خیلی‌ها هم از رأی ندادن احسان حاجی‌صفی به کریمی انتقاد کردند و گفتند وقتی یک فوتبالی به کریمی رأی نداده از بقیه چه انتظاری می‌توان داشت.     ببینید ما همیشه دنبال چیزهای اینطوری هستیم. چه اشکالی دارد؟ حاجی‌صفی به اعتقادش رأی داده. او یکی از بهترین بازیکنان ادوار تیم ملی است و هیچ اشکالی هم نداشت. حالا این اشتباه بوده که رفته با علی کریمی خوش و بش کرده و به او احترام گذاشته؟ یعنی نباید این کار را می‌کرد؟ شما از عزیزی خادم چقدر شناخت دارید و نظرتان درباره انتخاب ایشان مثبت است؟     من شناختی ندارم اما چهار سال پیش صلاحیت ایشان تأیید نشد و خیلی هم ناراحت بود. حالا آمده دیگر و باید منتظر آینده بود و نگاه کرد. الان ابتدای کار است. من آدمی بودم که در شروع انتخابات به صراحت گفتم علی کریمی و مهدوی‌کیا بیایند. خب نشدند. اما این دلیل نمی‌شود که مشکلی به وجود بیاوریم. الان آقای عزیزی خادم شده و آنهایی که می‌توانند باید کمکش کنند چون در واقع به فوتبال کشور کمک می‌کنند. بگذریم. برسیم به پرسپولیس. بازی‌ها و اتفاقات این تیم و باشگاه را دنبال می‌کنید؟     من یک صحبت‌هایی درباره آقای رسول‌پناه کرده بودم. خداوکیلی تا الان نه تلفنی با ایشان حرف زده‌ام نه حضوری او را دیده‌ام اما فکر می‌کنم رسول‌پناه مظلوم واقع شد. بارها گفته‌ام اگر تیمی موفق می‌شود معنایش مشخص است و نتیجه یک کار گروهی است. اگر پرسپولیس نایب قهرمان آسیا شد به هر حال رسول‌پناه هم در آن نقش مهمی داشت و به نظرم مظلوم واقع شد. شاید آن ویدئویی که از ایشان بیرون آمد وجهه‌اش را خراب کرد وگرنه در مدیریت بد کار نکرده بود.     خب از آن ویدئوها تا دلتان بخواهد می‌سازند و روی آنها نمی‌شود زیاد مانور کرد اما در مجموع عملکردش بد نبود. ببینید چند تا بازیکن گرفت که بیشترشان هم نفرات خوب و تأثیرگذاری بودند. من فکر می‌کنم نسبت به ایشان کم‌لطفی شد. اینکه ما اینطوری این آدم‌ها را کنار بزنیم خوب نیست. زمانی که رسول‌پناه رقم قرارداد را چند برابر افزایش می‌دهد خوب است اما بعدش کم می‌کند بد می‌شود. این کم لطفی است. الان هم الحمدالله چیزی که باعث موفقیت تیم پرسپولیس شده از کادر فنی‌اش گرفته تا باشگاه به این خاطر است که در قالب یک خانواده شکل گرفته‌اند و به خوبی از هم حمایت می‌کنند. یعنی به معنای واقعی یک تیم هستند و می‌دانند چه می‌خواهند. خب در فوتبال و هر ورزش جمعی ممکن است همه در مجموعه تیم خیلی هم تاپ نباشند اما آن همدلی و اتحاد می‌تواند خیلی تأثیرگذار باشد که پرسپولیس این خاصیت را دارد. آقای رسول‌پناه بعد از جدایی‌شان بیانیه مفصلی مطرح کردند و ابهامات زیادی به وجود آوردند که یحیی گل‌محمدی به آنها جواب نداد و گفت شخصیت ایشان برای همه مشخص است.     به هر حال هیچ‌کس از این کارها نمی‌کند. صحبت‌های من ممکن است یکسری موافق و مخالف داشته باشد. شاید با حرف‌هایم یکسری را دلخور کنم اما من دنبال این چیزها نیستم و سعی داشته‌ام آن چیزی که به آن فکر کردم و تجربه‌اش کردم را بگویم. یعنی آن چیزی که به نفع فوتبال است و باید عنوان شود. احیاناً من هم می‌توانم طوری حرف بزنم که همه خوش‌شان بیاید و اتفاقاً خوب هم بلدم اما این کار را نمی‌کنم. فرهاد مجیدی شاگرد شما بوده و کسی که شما به تیم ملی بزرگسالان آوردید دوباره سرمربی استقلال شد. شما همیشه از فرهاد حمایت کرده‌اید. نظرتان درباره بازگشتش به این پست چیست؟     اولاً باید به آقای محمودخان فکری خسته نباشید بگویم. واقعاً دلم برای نحوه رفتنش سوخت... خب خیلی‌ها اعتقاد داشتند انتخاب فکری از ابتدا اشتباه بوده و شاید ایشان در قواره این سمت نبوده‌اند.     نه اینطوری نیست که بگوییم در قواره استقلال نبوده. به هر حال سال‌ها در استقلال بازی کرده، کاپیتان این تیم بوده و چند سال هم مربیگری کرده. فکر می‌کنم ایشان اشتباهاتی هم داشت. مثلاً در هر بازی حتی وقتی برنده می‌شد به داوران کم‌لطفی می‌کرد که این کارش درست نبود. توقع من از محمود فکری بیشتر بود. امیدوارم این درس خوبی برایش باشد چون یقین دارم او برمی‌گردد و کار می‌کند. ما یک جایی خودمان هم اشتباه می‌کنیم اما نباید اشتباهات‌مان را گردن کسی بیندازیم. خب این رویه و تاکتیک خیلی از مربیان ما شده که به زمین و زمان انتقاد می‌کنند تا افکار عمومی را از اشتباهات خودشان منحرف کنند.     به هر حال من برایش آرزوی موفقیت می‌کنم و برایش در آینده و امور زندگی‌اش آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. اما درباره فرهاد...     خوشحالم دوباره آقافرهادخان آمده. طبعاً مجیدی هم یک تجربه خوب دارد از زمانی که سرمربی امید و استقلال شد. او باید این تجارب را به کار بگیرد و از آنها استفاده کند اما طبعاً آن شخصیت لازم را برای این کار دارد. خب هواداران استقلال هم دوستش دارند و خودش هم یکی از بهترین‌های باشگاهش بوده. از آن طرف بین بازیکنان تیمش هم محبوب است. همه ما یکسری اشتباهات داشتیم و خواهیم داشت. طبعاً فرهاد یک مدت استراحت کرده و خیلی راحت می‌تواند به گذشته‌اش برگردد و ببیند چطور نتوانست موفق شود و باید از آنها درس بگیرد و نباید زود عصبی شود. طبعاً من این توان را در فرهاد می‌بینم اما باید سعی کند در کنارش از افراد بسیار قوی استقاده کند. این را خیلی خیلی تأکید می‌کنم. یعنی اصلاً آقای مجیدی نباید تمرین‌دهنده خوبی باشد بلکه ایشان باید افرادی را بردارد و بیاورد که آنها این کار را خوب انجام بدهند. فرهاد فقط باید خوب فکر کند و خیلی خوب به بازیکنانش توجه کند بعد باید ببیند واقعاً کدام‌شان خوبند و از آنها استفاده کند. شاید اسم هم نداشته باشند اما باید از آنها استفاده کند. من برای فرهاد آرزوی موفقیت می‌کنم. ایشان مربی جوانی است. اصلاً فوتبال مال اینهاست. هواداران استقلال هم باید بیشتر از همیشه کمکش کنند چون فکر می‌کنم انتخاب خوبی باشد. امیدوارم فرهاد تجربه‌هایش را در خانه‌اش جا نگذارد. البته خود من هم این اشتباهات را کرده‌ام. من یک مثال می‌زنم. به نظرم محرم نویدکیا بی‌نظیر عمل کرده. هم شخصیتی هم فنی. البته یک شانس هم آورده که در مقطعی تماشاگران حضور نداشتند اما یقین بدانید اگر تماشاچی‌ها هم بیایند شرایط تغییر نمی‌کند. ایشان یک باب جدیدی در فوتبال ما باز کرد که به همدیگر احترام بگذاریم. خیلی‌ها معتقدند احترام همان چیزی است که در فوتبال ما از بین رفته.     خدا پدر تلویزیون را بیامرزد که این فوتبال‌های خارجی را نشان می‌دهد. چیزی که من در فوتبال‌های خارجی و پیشرفته دنیا می‌بینم این است که مربیان و بازیکنان به راحتی از حساس‌ترین بازی‌ها می‌گذرند. فوتبال صددرصد حرفه‌ای باید هم اینطوری باشد. من خیلی اشتباه کرده‌ام. چه در دوران مربیگری چه در دوران بازیگری. منظورتان پرخاشگری‌ها و عصبی شدن‌هایتان است؟     بله البته در مقطعی که آدم ملوان و مربی شدم خیلی جلوی این چیزها ایستادم اما باز هم یک جاهایی اشتباه کردم. من اجازه نمی‌دادم کسی در زمین به داور یا حریف توهین کند. امیدوارم از این چیزی که محرم نوید‌کیا به رغم جوانی‌اش به فوتبال ما داد بقیه مربیان درس بگیرند و از آن پیروی کنند. رویه‌ای که نویدکیا به کار گرفت بی‌نظیر است. البته از حق نگذریم باشگاه سپاهان هم با او همسو بوده. من خیلی جاها با آقای ساکت اختلاف سلیقه داشتم اما الان می‌بینیم خیلی خوب دارند از نوید‌کیا حمایت می‌کنند و این احترام دوطرفه خیلی خوب است و می‌تواند الگوی سایر باشگاه‌ها باشد.