افشاگری تکان‌دهنده پدر کودک سوری از پشت‌پرده عکس معروف فرزندش


سرویس خارجی- عکس «عمران» کودک پنج ساله سوری بار دیگر جهان را متوجه خود کرد. اما این بار نه به عنوان کودکی که خانه‌اش توسط جنگنده‌های سوری و روسی بمباران شده (دروغی که همه رسانه‌های وابسته غربی و عربی یک‌صدا آن را فریاد می‌زدند)، بلکه به خاطر حیله‌ای که پشت این ماجرا قرار داشت و مدت مدیدی اذهان صدها میلیون انسان را در پنج قاره جهان به بازی گرفته بود.«عمران» همان کودکی است که خبرنگار سوئیسی عکس وی را از جیب خود درآورد و به «بشار اسد» رئیس‌جمهوری سوریه در جریان یک گفت‌وگوی تلویزیونی نشان داد و از او خواست تا درباره این عکس، نظرش را بگوید. این عکس همه جا حضور داشت حتی در شورای امنیت! «سامانتا پاور» نماینده وقت واشنگتن در شورای امنیت همین عکس را مقابل «ویتالی چورکین» نماینده فقید روسیه در شورا گرفت تا به زعم خود، جنایات در سوریه را وارونه جلوه دهد.رسانه‌های اصلی غربی و عربی که بدنامی و رسوایی آنها در ماجراهای سوریه،‌به همه ثابت شده، در زیر عکس «عمران دقنیش» می‌نوشتند؛ «عکسی که جهان را به گریه وا داشت»، «عمران گریست»، «عمران زخمی شد»، «آل‌عمران کشته شدند»؛ این رسانه‌ها می‌خواستند از این طریق، قلب‌ها را از نفرت نسبت به دولت‌های سوریه و روسیه پرکنند. اما از آنجا که حقیقت برای همیشه پشت ابر نمی‌ماند، پدر عمران که همچنان در شهر حلب زندگی می‌کند، از پشت صحنه ماجرا، پرده برداشت. مرداد سال گذشته رسانه‌های عربی و غربی ادعا کرده بودند که عمران در پی حملات جنگنده‌های روسی و سوری به محله «القا طرجی» زخمی شده است. اما اکنون پدر عمران می‌گوید پیشنهاد وسوسه‌انگیزی به وی شد تا به گونه‌ای صحبت کند که رسانه‌ها خواهان آن هستند! وی گفت: «ما صدای جنگنده‌ها یا موشک‌هایی که خانه‌مان را هدف قرار داده بودند، را نشنیدیم. (اعضای) خانواده‌ام را از زیر آوار خارج کردم. عمران همراه من بود. افرادی که کلاه‌های سفید داشتند(!) او را در زمان تصویربرداری بردند. دختر من نیز زخمی شد. همه جراحت‌های جزئی برداشتیم، اما پسرم علی جراحتش شدید بود و سه روز بعد بر اثر شدت جراحت، جان باخت.»
پدر این کودک در مورد رخدادهای پس از حمله هم گفت: «چشم‌رسانه‌ها روی عمران متمرکز شده بود. من نمی‌دانستم زمانی که ساختمان فرو ریخت، آنها از او عکس گرفتند یا نه. همه آنچه که می‌دانم این است که پول‌هایی که برخی از سرکرده‌های افرادمسلح، جمعیت‌ها و کشورها به من پیشنهاد دادند، بسیار زیاد بود و من نتوانستم مبلغ این پول‌ها را برآورد کنم. حتی آنها به من پیشنهاد اقامت در ترکیه، ایالات متحده و انگلیس را در ازای خروج از حلب دادند اما من قبول نکردم. من زاده این شهر هستم. حلب شهری است که نمی‌میرد. همچنین افرادی از «ائتلاف مخالف» با من تماس گرفتند تا آنچه را که مغایر واقعیت بود، بگویم و دولت سوریه را مسئول آنچه که در مورد ما رخ داد، عنوان کنم.» پدر عمران در ادامه گفت: «برخی از روزنامه‌نگاران نزدیک به «جبهه النصره» به من گفتند که 26 میلیون مسلمان به من اعتماد می‌کنند. پرسیدم چرا؟ گفتند که آنها منتظر سخن من هستند تا بگویم این نظام سوریه بود که دست به این حمله زده است.»
پدر این کودک که همچنان در حلب زندگی می‌کند در ادامه گفت: «من از شهر خارج نشدم و آنها تلاش کردند تا عکس جدیدی از عمران بگیرند، اما من قبول نکردم.» آن زمان هیچ کس نگفت خون‌هایی که روی صورت عمران مشاهده می‌شد، خون پدرش بود و هیچ کس نگفت که خواهر عمران یکی از خبرنگاران را زد تا عکس عمران را نگیرد. پس از این اتفاق، پدر عمران دائم از طرف تروریست‌ها تحت فشار بود. یکی از این افراد، «محمود رسلان» نام داشت و از گروه تروریستی «نورالدین الزنکی» بود. آنها می‌خواستند به اصطلاح از جنایات ارتش سوریه مستندسازی کنند، ولی پدر عمران به این سناریوی ساختگی رضایت نمی‌داد.