اصلاح‌طلبان و اصولگرایان برای زنان کاری نکردند

آفتاب یزد- یگانه شوق‌الشعرا: 18 اسفندماه مصادف با 8 مارس روزجهانی زن است. زنان در تمام دنیا همیشه برای به دست آوردن حقوق برابر با مردان تلاش کرده‌اند و این روز نمادی از این نوع تلاش‌ها است. بنا به گفته عضو شورای شهر تهران بیش از 250 سال نیاز است تا میزان دستمزد پرداختی به مردان و زنان در جامعه ما برابر شود. همین تفاوت فاحش در حوزه اقتصاد می‌تواند نمونه دیگر نابرابری‌های موجود در جامعه ما باشد. زنان که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند به دنبال حقوق برابر هستند و سیر رشد آن‌ها متاسفانه آنقدر کند است که هنوز نتوانسته‌اند در مشاغل برابری با مردان قرار بگیرند. در جامعه ما بسیار گفته می‌شود که اکثریت کرسی‌های دانشگاه‌ها در دست دانشجویان زن است اما در سوی دیگر باید به این نکته توجه شود که زنان ایرانی در میزان سرمایه کشور سهم پایینی دارند و همچنین در پست‌های مدیریتی از جایگاه برابری با مردان برخوردار نیستند.
> روز جهانی زن
روز جهانی زنان بزرگداشتی است که هر ساله در روز ۸ مارس برابر با ۱۸ اسفند برگزار می‌شود و نقطه کانونی در جنبش حقوق زنان است. بسته به مناطق مختلف، تمرکزِ جشن بر بزرگداشت و دفاع از حقوق زنان و برگزاری جشنی برای دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زنان است. این روز در ابتدا به‌عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی در میان احزاب سوسیالیست آمریکا، آلمان و اروپای شرقی آغاز شد، اما پسین‌ترها در فرهنگ بسیاری از کشورها آمیخته شد. روز بین‌المللی زنان در برخی از مناطق، رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشق خود را به زنان نشان دهند. با این حال در مناطقی دیگر، اصل سیاسی و زمینه حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، با قدرت اجرا می‌شود و آگاهی سیاسی و اجتماعی امیدوارکننده‌ای از مبارزات زنان در سراسر جهان به ارمغان می‌آورد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را به‌عنوان «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» به‌رسمیت می‌شناسد. گیاه حساس (یا حساسه یا درخت گل ابریشم)، نمادی از جشن روز زنان در کشورهای ایتالیا و روسیه است. همچنین گل میموزا یکی از نمادهای این روز است. اولین مراسم، در سال ۱۹۰۹ به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی برگزار شد. این مراسم حاصل آمیختگی فرهنگ چندین کشور و در درجه اول کشورهای اروپایی به ویژه بلوک شرق بود. این روز در سال ۱۹۱۷ در اتحاد جماهیر شوروی یک مناسبت ملی اعلام شد و به دیگر کشورهای همسایه نیز سرایت یافت. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای شرقی این روز جشن
گرفته می‌شود.


> 257 سال فاصله سطح دستمزد زنان با مردان
عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران به وضعیت جایگاه زنان بعد از انقلاب پرداخت و در این باره سوالات متعددی را مطرح کرد. زهرا نژادبهرام به مناسبت روز جهانی زن نطقی در شورای شهر تهران قرائت کرد. مشروح این نطق به شرح ذیل است: در آستانه ۸ مارس «روز جهانی زن» قرار دایم. ۴۰ و اندی سال می‌گذرد از آن هنگامه‌ای که سازمان ملل متحد این روز را به نام «روز سازمان ملل متحد برای حقوق زنان و صلح جهانی» نامگذاری کرد.
هدف از این نامگذاری، به رسمیت شناختن نقش زنان در تلاش‌های صلح و توسعه و پایان دادن به تبعیض‌های جنسیتی و افزایش حمایت از مشارکت کامل و برابر زنان در کشورهای عضو است. مگر نه این است که، مرد از دامن زن به معراج می‌رسد، پس چه نیکوست زنان قبل از معراج دادن مردان، در زمین به جایگاه شایسته خود دست یابند. بیایید به یاد داشته باشیم که این نامگذاری‌ها بیش از آنکه برای حمایت صوری از زنان باشد، باید بسترساز دستیابی برای تحقق حقوقی برابر با مردان در همه عرصه‌ها باشد. برای رسیدن به این منظور باید به طور مداوم مشکلات فراروی زنان رصد شود.
بر اساس گزارش شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۰، دنیا هنوز ۱۰۰ سال تا دستیابی کامل به برابری جنسیتی راه در پیش روی خود دارد. این برآورد ماحصل بررسی چهار شاخص مشارکت اقتصادی، امکانات آموزشی، بهداشت و توانمندسازی سیاسی است. اگر چه وضعیت ایران در دو شاخص امکانات آموزشی و بهداشت امیدوار‌کننده و رو به رشد است؛ اما در کمال تاسف باید بگویم رتبه کلی ایران ۱۴۸ از ۱۵۳ کشور مورد بررسی است و حتی در کشورهای منطقه و شمال آفریقا رتبه ۱۶ از ۱۹ کشور را دارد. پیام این آمار برای ما این است که برای نزدیک شدن به صدر جدول و کاهش شکاف جنسیتی در ایران باید روی دو شاخص مشارکت اقتصادی و توامندسازی سیاسی
متمرکز شویم.
> سهم زنان از بازار کار ایران حدود ۱۶ درصد
عزیزان دردآور است که بگویم سهم زنان از بازار کار ایران حدود ۱۶ درصد است و ۲۵۷ سال نیاز داریم تا سطح دستمزد زنان با مردان برابری کند. دردآور است که به رغم به دست داشتن بیش از ۵۰ درصد از کرسی‌های دانشگاهی برای زنان تنها حدود ۳۰ در صد از آنان هیئت علمی هستند، دردناک است که از میان این همه مرکز آموزش عالی تنها یک مرکز با مدیریت زنان اداره می‌شود آن هم به دلیل آنکه دخترانه است! نگران‌کننده است که سهم مدیریتی کشور کمتر از ۵ درصد است. گره کار کجاست! مگر نه این است که بیش از ۸۵ درصد زنان ایران باسواد هستند پس چرا بیش از دو میلیون زن سرپرست خانوار ثبت شده در مشاغل پایین دستی به دنبال کار هستند؟ چگونه است که به رغم حضور پرشور وموثر زنان در پیروزی انقلاب و انتخابات‌های متعدد کشور، سهم زنان از مجلس شورای اسلامی تنها ۴ درصد است؟! گره کار کجاست! زنانی که بار جنگ تحمیلی هشت ساله را با از دست دادن فرزندان و همسران خود تحمل کردند و پاسدار تمامیت ارضی این سرزمین بودند. چگونه است که بعد از گذشت ۱۰ سال لایحه امنیت زنان به مجلس می‌رود اما اعلام وصول نمی‌شود؟ گره کجاست؟! چگونه است که با تحول انقلابی در جریان سیاسی اصلاح‌طلبی از سال ۹۴ به بعد بیش از ۳۰ درصد سهمیه لیست‌ها به زنان اختصاص یافته اما آثار آن در بدنه مجلس و هیئت رئیسه و کمیسیون‌ها قابل مشاهده نیست؟ گره کجاست؟ چگونه است که از میان ۲۹۴ حزب و تشکل سیاسی به‌جز احزاب زنانه تنها یک حزب دبیرکل زن دارد آنهم به دلیل بیماری دبیرکل آن! گره کار کجاست؟!
> از میان 1300 شهردار فقط ۱۰ تن زن هستند
چگونه است که از میان ۳۳ هزار دهدار تنها 2500 تن زن هستند، حدود
هفت درصد و از میان 1300 شهردار فقط ۱۰ تن زن هستند. از میان ۱۰۹ هزار
عضو شورا در شهر و روستا تنها ۲۸۰۰ تن زن هستند گره کار کجاست؟!
آقای رئیس جمهور چند تن از وزرای شما زن هستند مگر نه آنکه نیمی از
رای دهندگان شما زن بودند! چند تن از استانداران شما زن هستند؟!
چند تن از روسای سازمان‌های شما زن هستند؟! در بزرگترین مذاکره جهانی بعد از جنگ دوم جهانی یعنی مذاکرات برجام چند زن مشارکت داشتند؟!
در سال پایانی دولت تان برای زنان ایران زمین چند پله پیشرفت را در تامین امنیت، اشتغال و سیاست مهیا کردید؟ آقای رئیس مجلس چند تن از مشاوران و معاونین شما زن هستند؟
مگر نه آنکه نیمی از رای دهندگان شما زن بودند. چند لایحه و طرح برای ارتقاء مشارکت اقتصادی زنان و ایجاد فرصت‌های جدید برای اشتغال آنان تدارک دیدید؟! چه میزان بر مبنای مشارکت بیشتر زنان در عرصه سیاست سهمیه‌بندی کردید؟!
بله گره داریم! گره بزرگ. گره آنجاست که هنوز نتوانستیم در سایه جمهوریت نظام سیاسی کشور و اسلامیت آن به یک رویکرد واحد نسبت به زنان دست یابیم. گره آنجاست که خوانش‌های متعدد از اسلام فرصت‌های ابراز نظر دارند و سردرگمی به دلیل نداشتن یک رویکرد مشخص نسبت به زنان سکان مدیریتی را گاهی بر این عرصه می‌برد و گاهی بر آن عرصه! گره آنجاست که گروه‌ها و احزاب سیاسی و حاکمیتی هنوز در بستر فضای نامشخص؛ تکریم زنان را تنها در حفاظت می‌دانند نه در حرکت و تحول! دستورالعمل‌ها همه در جهت حفاظت است. آن هم در عدم باور به ضرورت استقلال زنان برای به دوش کشیدن بار تربیتی جامعه! واقعیت این است که رفع شکاف جنسیتی نیازمند حمایت و برنامه‌ریزی تمام‌قد تمامی ارکان جامعه است. تمامی نهادها و مجموعه‌ها همچون جزئی از یک پازل کلان باید، رفع شکاف جنسیتی را سرلوحه کار خود قرار دهند تا ایرانی اسلامی و روبه رشد و توسعه را تجربه کنیم. باز گردیم به کلام قرآن به راهنمای آسمانی، برگزیده‌ترین شما با تقوی‌ترین شماست آیا از این آشکارتر می‌توان به نفی تبعیض جنسیتی سخن گفت؟ باز برگردیم به قرآن مجید ما شما را از زن و مرد آفریدیم آیا از این آشکارتر می‌توان سخن گفت که جامعه متشکل از زنان و مردان است؟ برگردیم به سیره نبی اکرم(ص) فاطمه پاره تن من است! سلاله پیامبر اکرم از فاطمه زهرا انتشار یافت در سرزمینی که دختران را زنده به گور می‌گردند بزرگترین کانون اقتصادی را پیامبر به دخترش داد، در سرزمینی که زنان تکریم نمی‌شدند
پیامبر خدیجه را یگانه یاور خود دانست و اولین زن که اسلام آورد او بود.
>گره کار در دست جناح‎های سیاسی است
رایحه مظفریان فعال حقوق زنان در گفتگو با آفتاب یزد در این خصوص گفت: «وقتی که تصمیم گیرنده بسیاری از حوزه‌های مهم مردان هستند طبیعی است که به حضور زنان رای نمی‌دهند و همه چیز را جنسیتی نگاه می‌کنند. همین الان هم بزرگترین معضل موجود در عرصه ورزش، افزایش محدودیت‌ها است. ورزش هم می‌تواند جزو مشاغل زنان باشد. زنان در این حوزه بسیار سختی می‌کشند و با محدودیت‌های زیادی مواجه هستند. تا زمانی که تصمیم گیرنده‌ها تنها مردان هستند انتظار بیشتری وجود ندارد و جایی برای آموزش برابری‌ها در جامعه ما وجود ندارد.
هرکسی فکر می‌کند اگر زنان را بیشتر محدود کند انگار به امتیازات بیشتری دسترسی پیدا می‌کند. زمانی که خانم مولاوردی فعالیت داشتند، به بخشی از مطالبات زنان پاسخ دادند اما ناگهان نیروی مردانه ایشان را کنار می‌زند آن هم به دلیل مطالباتشان. چند تن از نمایندگان زن دوره قبل به من گفته‌اند که چند مطالبه را به مجلس ارائه دادند اما دائما از جناح‌های مختلف به ما فشار وارد شد که این موارد مانند کودک همسری، گذرنامه، زنان و استادیوم و... جزو اولویت زنان نیست و جالب اینجاست که این جناح‌های مختلف مخالف هیچ اولویتی را هم به عنوان جایگزین مطرح نکردند. الان هم عملا هیچ دستاوردی در حوزه زنان توسط مجلس ارائه نشده است. من معتقد هستم در این حوزه‌ها از نیروی متخصصی که مطالبات زنان در حوزه‌های مختلف را به تفکیک بررسی کند،
استفاده نمی‌شود.
نمی‌دانم چه اصول و مبنایی حاکم است که تنها یکسری جملات به عنوان سرتیتر وجود دارد و هیچ نگاه تخصصی به موضوعات وجود ندارد. از ترس برابری و عدالت جنسیتی و ادبیاتی که گره خورده است بر پیکر جامعه زنان، بسیاری از افراد گارد گرفته‌اند و کسی نیست بگوید این ادبیات را بگذارید کنار، بررسی کنید آیا این مطالبات درست است یا نه؟ این نابرابری‌ها تا چه میزان به بدنه جامعه ایران حتی در ابعاد بین‌المللی ضربه می‌زند؟ مثلا مسئله گذرنامه در ابعاد بین‌المللی دارای چهره بسیار زشتی است. یکی از علت‌های این گارد گرفتن‌ها این است که برخی می‌گویند ما اگر به حرف‌ها و مطالبات زنان بها بدهیم بعدا مطالبات دیگری هم مطرح می‌شود. مسئله اساسی این است که چرا جناح‌های مخالف با این نوع تغییرات در راستای برابری، هیچگاه پاسخگو
نیستند؟»
> نگرش برابری‌خواه انقلاب در برابر نگرش سنتی
در ادامه توران ولی‌مراد کارشناس علوم اجتماعی و زنان در این باره به آفتاب یزد گفت: « ما در قانون تفاوتی میان دستمزد زنان و مردان نداریم؛ یعنی طبق قانون بین دستمزد زن و مرد تفاوتی نیست به جز آنجایی که مرد حق عائله مندی می‌گیرد که باز این به جیب مرد نمی‌رود و برای خانواده‌اش است. پس در ایران طبق قانون تفاوتی میان دستمزد زن و مرد وجود ندارد، البته شاید در مشاغل غیررسمی این تفاوت وجود داشته باشد. درباره جایگاه مدیریتی نیز قانونی وجود ندارد که راه را بر زنان بسته باشد. در آمریکا و اروپا زن قانونا اجازه رای دادن نداشت و نمی‌توانست اسم خانوادگی خودش را برای خود نگه دارد. تمام این‌ها طبق قانون بود که در ادامه جنبش زنان در این کشورها شکل گرفت ولی در ایران، انقلاب اسلامی خود بالاترین موضع را در مورد برابری حقوق انسان‌ها داشت و اصلا تفاوتی میان زن و مرد در گرفتن پست‌ها در بیانات رهبر انقلاب وجود ندارد. وقتی امام خمینی (ره) برای شوروی پیام فرستادند، دو نماینده زن و مرد را از سمت خود مامور این کار کردند. یعنی در نگرش و تبیین انقلاب اسلامی چنین چیزی وجود ندارد اما به لحاظ سنتی و فرهنگ عامه از گذشته دور زنان جایگاه فرودست داشته‌اند. کما اینکه در قانون اساسی که برای ایران نوشته شد، رفع تبعیض‌های ناروا از زنان در این قانون تایید شد، یعنی به عنوان وظیفه نظام تعریف شد. به لحاظ نگرشی و عرفی، جایگاه زنان پایین‌تر بوده است و با این موضوع باید تقابل شود. به نظر من این تقابل تا حدی صورت گرفته است، کما اینکه در این 40 سال رشدی که زنان به برکت انقلاب اسلامی پیدا کرده‌اند خود به خود بر نگرشی که ریشه در سنت دارد غلبه می‌کند. این موضوع به شرق و غرب هم ربطی ندارد، کما اینکه در غرب به دلیل نگرش‌های دینی آنجا جایگاه فرودستی زنان بسیار شدیدتر بوده است. در نگرش اسلامی، زن و مرد نفس واحده هستند؛ یعنی هویت انسانی و جوهره وجودی زن و مرد یکی است. در این سال‌ها راه رشد و ترقی و تحصیلات برای زنان باز بوده است چون نمی‌توانسته‌اند جلوی آن را بگیرند، به این دلیل که خود انقلاب اسلامی این سنت را پایه‌گذاری کرد که زن می‌توانست رای بدهد و رای بگیرد و به دلیل زن بودن هیچ راهی
بر او بسته نیست.»
>مسئله زنان؛ بستری برای فعالیت سیاسی
این کارشناس در ادامه افزود: «قضیه اصلی این است که بلندگوها دست کسانی است که مشکلات زنان را به طور وسیع و گسترده نه می‌بینند و نه برای آن تلاش می‌کنند. این که زنان نتوانند به پست‌های ریاستی و مدیریت عالی برسند یک تبعیض سیاسی علیه زنان است و آن‌هایی که بلندگو دستشان است برای رفع مشکلات خودشان در حال فعالیت هستند.
در تمام دولت دوازدهم معاون رئیس جمهور مرتب از پست‌های مدیریتی حرف می‌زند؛ یعنی زنان آن جریان سیاسی که در تشکل‌های خودشان نتوانسته‌اند پستی دریافت کنند، از سهم ملت و زنان برایشان هزینه می‌شود تا ارتقاء یابند و خود این خشونت سیاسی علیه زنان است. به عبارت دیگر اینکه از سهم ملی استفاده شود و یک جریان سیاسی بخواهد مشکل خود را از این طریق رفع کند یا اینکه به نفع زنان شعار داده شود ولیکن وقتی که پست‌ها و اقتدار را به دست می‌آورند، در جهت رفع مشکلات زنان کار نکنند خود این خشونت سیاسی علیه زنان است که توسط خود همین زنان جریانات سیاسی انجام می‌شود، همین زنان جریانات سیاسی که برای خودشان پست، پول، اقتدار، مقام و قدرت می‌خواهند. ما باید توجه کنیم که وقتی از زنان حرف می‌زنیم، از همه زنان ملت صحبت می‌کنیم. متاسفانه در همه این سی سالی که ما پست‌هایی به نام زنان داشتیم، هم در دولت و هم در مجلس در جهت رفع مشکلات زنان درسطح ملی کاری انجام نشده است. گزارش عملکردها و آمارها این گفته من را ثابت می‌کند.
در واقع مشکلات زنان فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر پیدا کرده است، زیرا در حوزه زن و خانواده نظام از ملت عقب‌تر است. مطالباتی در سطح جامعه مطرح بوده است، اما آن‌هایی که به نام زنان پست‌ها را گرفته‌اند در جهت رفع مشکلات زنان اقدام نکرده‌اند و خود جامعه در این راستا اقداماتی کرده است ولی این اقدامات چون همه جانبه نیست تک بعدی شده است، مثلا باید از زنان حمایت‌های حقوقی می‌شد و برای زن امنیت اقتصادی ایجاد گردد به همین دلیل افراد اقدام به افزایش مهریه کردند؛ این اقدام در عین کارایی مشکلات و معضلات دیگری را برای جامعه به دنبال دارد. رسانه‌ها، نخبگان و کارشناسان در جهت رفع مشکلات زنان باید در صحنه باشند نه اینکه مسئله زنان به بستری برای فعالیت سیاسی تبدیل شود. متاسفانه طرح مطالبات زنان بستری برای فعالیت‌های سیاسی بوده است. نخبگان در صحنه باید مسئولین را نظارت کنند؛ یعنی درست است که قوه قضائیه و مجلس موظف به نظارت هستند ولی تشکل‌های مدنی، دانشگاهی و حوزوی باید بر کار مسئولین نظارت داشته باشند. مجلس آن گونه که باید، بر کار دولت نظارت نکرده است. ما در تمام این 40 سال کلا دو نوبت داریم که مجلس در حوزه زن وخانواده ورود و کار نظارتی کرده است و این بسیار غلط و کم است. دولت یازدهم و دوازدهم باید در مقابل کارهایی که باید می‌کرد و نکرد پاسخگو باشد. نه مجلس و نه قوه قضائیه در این حوزه کار خود را به درستی انجام نمی‌دهد، به همین دلیل موضوع زنان و خانوده در کشور رها است و دولت هم پاسخگو نیست و به وظایف خود در قانون پنجم و ششم توسعه عمل نکرده است. به لحاظ محتوایی در حوزه عملکرد، در کار دولت شفافیتی
وجود ندارد.»