چالش های سعید محمد، پلیس نوستالژیک در تلویزیون و دانشگر در مسیر هاشمی نسب


 
 
آغاز چالش های درون گروهی«سعید محمد»


گرچه ترقی  نقل قول  منتسب به خود را تکذیب کرد اما انتقادات موتلفه و جمعیت رهپویان از سعید محمد نشان می دهد که بسیاری از اصولگرایان سر همراهی با او ندارند 
 
سعید محمد بعد از اعلام کاندیداتوری خود، روز‌های خوبی را نگذرانده است. از حواشی که ویدئو و پوستر انتخاباتی او در فضای مجازی داشت نگذشته، اظهارنظر‌های سیاسیون شروع شد. اظهاراتی که چندان رنگ و بوی استقبال ندارد. بخشی از اصولگرایان که گویا عموما سنتی‌ها هستند، از ورود محمد به انتخابات خوششان نیامده و رسانه‌های اصلاح‌طلب نیز از این «استقبال سرد از سعید محمد» استقبال می‌کنند. اولین مخالفت‌ها با سعید محمد از موتلفه آغاز شد. همان وقت که حمیدرضا ترقی از ناشناخته بودن محمد گفت و شانس موفقیت وی را اندک ارزیابی کرد. بعد هم که بادامچیان استعفای وی از فرماندهی قرارگاه خاتم‌الانبیاء را کافی ندانست و با اشاره به مشاور بودنش شائبه استفاده از امکانات سپاه را مورد توجه قرار داد. مخالفت‌های موتلفه، اما به همین‌جا ختم نشد و ایسنا از قول حمیدرضا ترقی نوشت : «کنار رفتن ایشان از فرماندهی قرارگاه خاتم به دلیل انتخابات نبوده و خود ایشان هم تخلفاتی داشته که قطعا این مسئله امتیازی منفی در بررسی صلاحیت ایشان خواهد بود.»این موضوع البته از سوی ترقی تکذیب شدو سعید محمدنیز این گفته را  بی‌پاسخ نگذاشت. به گزارش خبرآنلاین سعید محمد گفت: همان گونه که قبلا اعلام شده به دلیل حضور در انتخابات ریاست جمهوری و پرهیز از هرگونه شائبه‌ای از فرماندهی قرارگاه خاتم استعفا کردم و این استعفا مورد پذیرش فرمانده کل سپاه قرار گرفت. وی افزود: هیچ تخلفی هم از سوی من صورت نگرفته است.به نوشته نامه نیوز،ناگفته نماند که زمزمه مخالفت با سعید محمد، اما از یک جانب دیگر نیز به گوش می‌رسد. همین دیروز بود که سیدمحمد صادقی، سخنگوی جمعیت رهپویان در واکنش به کاندیداتوری محمد گفت: «نباید فرمان اداره کشور به ویژه نظام جمهوری اسلامی را به دست افرادی که خودشان، سوابق‌شان، تیم‌شان، اطرافیان‌شان و مواضع‌شان مشخص و شناخته شده نیست، بدهیم.»از سوی دیگر اظهارات حسین کنعانی مقدم، دبیرکل حزب سبز مبنی بر این که سعید محمد پیشنهاد ائتلاف با محسن رضایی را نپذیرفته است، نشان داد که محمد نیز سر همراهی ندارد و احتمالا در روز‌های آینده بر تقابل بین او و اصولگرایان افزوده خواهد شد. این وضعیت قطعا چیزی نیست که رسانه‌های اصلاح‌طلب از کنار آن عبور کنند و نادیده بگیرند. از همین رو است که روزنامه اصلاح‌طلب «شرق» دیروز تیتر یک خود را به «استقبال سرد از سعید محمد» اختصاص داد و نوشت: «با گذشت کمتر از یک هفته از استعفای سعید محمد از فرماندهی قرارگاه خاتم و اعلام کاندیداتوری برای ۱۴۰۰ صدا‌هایی مبنی بر اعلام نارضایتی یا نبود موافقت از سوی برخی جریان‌ها و چهره‌های اصولگرایی به گوش می‌رسد. این صدا‌ها عمدتا از طیف سنتی و جریان‌های نزدیک یا درون شورای وحدت اصولگرایان به گوش می‌رسد. جریانی که احتمالا تمایل دارد یک اصولگرای قدیمی و استخوان‌دار را نامزد انتخابات کند. شاید هم او برای آن‌ها یادآور وضعیتی است که خروجی‌اش محمود احمدی‌نژاد شد. تجربه‌ای که قطعا حاضر به تکرار دوباره آن نیستند. شاید  برای طیف سنتی یا اصولگرایان متقدم، انتخابات ۱۴۰۰ آخرین شانس بقا در قدرت به‌ویژه حوزه انتخابی است و در صورتی‌ که از دست برود، احتمال حذف همیشگی‌شان از ساختار وجود دارد.»روزنامه «اعتماد» نیز در گزارشی با عنوان «دردسر‌های یک کاندیدای جوان اصولگرا» نوشت: «شاید همین نکته که سعید محمد تصمیم دارد بدون حمایت اصولگرایان وارد رقابت شود، باعث شده که گروه‌های مختلفی از این جریان سیاسی شروع به فعالیت علیه او کنند و به نحوی نگذارند که او به تنهایی وارد این کارزار انتخاباتی شود؛ چرا که برای آنان حداقل این موضوع روشن است که حتی اگر محمد نتواند آرای لازم را به دست آورد، ممکن است در صورت تکروی در انتخابات بر آرای کاندیدای مطلوب اصولگرایان تاثیر منفی بگذارد. هر چه هست اکنون مشخص شده که مخالفت‌ها در اصولگرایان با سعید محمد تنها به موتلفه‌ای‌ها محدود نیست».
 
 
 
 
پلیس‌های نوستالژیک تلویزیون در جست و جوی «سرنخ 2»
بهزاد خداویسی ،نویسنده فیلم نامه و بازیگر فصل دوم سریال «سرنخ»، در گفت‌وگو با خراسان از جزئیات این مجموعه می‌گوید
نویسنده:  مائده کاشیان  
 
بهزاد خداویسی سریال‌های نوستالژیک و محبوبی مانند «سرنخ» محصول سال 75 و «روزگار جوانی» محصول سال 77 را در کارنامه دارد و با شخصیت های «مصطفی نجم» و «مجید» در این سریال‌ها، در ذهن مخاطبان ماندگار شده است. این بازیگر پس از دو دهه، از دی‌ماه سال 98  نگارش فیلم نامه فصل دوم سریال «سرنخ» را آغاز کرده و این روزها به همراه نسیم خلیلی مشغول نوشتن فیلم نامه این مجموعه خاطره‌انگیز است. به بهانه این خبر، درباره جزئیات «سرنخ 2»، دلایل موفقیت فصل اول این سریال و مجموعه «روزگار جوانی»، گفت‌وگویی با بهزاد خداویسی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.   چه شد که تصمیم گرفتید سراغ فصل دوم سریال «سرنخ» بروید؟ سادگی و آن بار عاطفی دلنشینی که در فضای این روایت‌ها وجود دارد، در تمام این سال‌ها برای مردم محبوب بوده، سال‌ها این بازخوردها به همه عوامل کار و به خصوص ما دو شخصیت اصلی قصه منتقل می‌شد و انگیزه‌ای قوی بود برای این که به فکر بازآفرینی این شخصیت ها و قصه‌ها بعد از این همه سال باشیم.   درباره قصه «سرنخ 2» توضیح می‌دهید؟ فعلا 17 قسمت را نوشتیم، همه با محوریت آسیب‌شناسی جرم و جنایت که مضمون و درون‌مایه‌ اصلی «سرنخ» هم بود. 17 قسمتی که در آن شاهد همنشینی دوباره‌ دو شخصیت اصلی قصه بعد از دو دهه‌ هستیم، در حالی که گرد گذر زمان بر موهای هر دو نشسته ‌است. حالا آن‌ها با هم رفیق‌تر و جاافتاده‌تر از گذشته، در تعامل با قصه‌هایی قرار می‌گیرند که در همه‌ آن‌ها ، بار عاطفی و روان شناسی اجتماعی وجود دارد. «اوصیا» بازنشسته و «نجم» سرگرد شده و حالا آن‌ها هم دو رفیق و هم دو همسایه‌ هستند.   گفته بودید که تاکید دارید همه بازیگران فصل قبل در «سرنخ 2» حضور داشته باشند. بله، قشنگی و جذابیت هر سریالی در بازآفرینی  همین است، وگرنه باید اسم دیگری داشته باشد و فضایی دیگر.   مدتی پیش آقای سلطانی در مصاحبه‌ای گفته بودند اگر آقای کیومرث پوراحمد فصل دو را نسازند، ایشان هم تمایلی به بازی در سریال ندارند. با توجه به تاکید شما بر حضور بازیگران فصل قبل، اگر به دلایل مختلف بازیگر یا بازیگران کار تغییر کنند، باز هم فصل دوم ساخته می‌شود؟ آقای سلطانی در تمام این سال‌ها از نزدیک‌ترین دوستان و رفقای من بوده ‌است. در بیشتر جمع‌ها و نشست‌هایی که رفته‌ام، او را در کنار خودم داشته‌ام و یقین دارم در این کار نیز من و او با اتکا به همین رفاقت دیرینه در کنار هم خواهیم بود. ما هر دو مشتاقیم که در این بازآفرینی کیومرث پوراحمد نازنین را هم در کنار خود داشته‌ باشیم که این روایت‌ها در واقع از آن اوست، اما اگر ایشان شرایطش را نداشته ‌باشند که به طور رسمی در کار حضور داشته ‌باشند، حتما در جایگاه دوست و مشاور با ما خواهند بود.   «سرنخ 2» اولین تجربه فیلم نامه‌نویسی شماست، این تجربه چطور است؟ «سرنخ ۲» اولین تجربه‌ فیلم نامه‌نویسی من نیست. سال‌هاست که فیلم نامه می‌نویسم و فیلم می‌سازم البته بیشتر در عرصه‌ فیلم کوتاه، اما این تجربه در قالب سریال به خصوص از این منظر که من درباره‌ آدم‌هایی که می‌شناختم و گویی مابه‌ازای خارجی دارند می‌نویسم، تجربه بسیار شیرین و متفاوتی بود. همین طور برای همکارم نسیم خلیلی که هرچند مثل من تجربه‌ای چنین بی‌واسطه با شخصیت های «سرنخ» نداشت، اما به خاطر جاذبه‌ نوستالژی این سریال با آن ها همراه و همدل بود و نتیجه آن فیلم نامه‌های گرم و خوبی شده ‌است که شاید خیلی از گره‌های پلیسی را نداشته‌ باشند، اما صمیمی و اصیل‌ هستند.   «سرنخ» یکی از محبوب‌ترین و البته متفاوت‌ترین سریال‌های پلیسی تلویزیون است. به نظرتان چرا سریال چه در زمان پخش و چه در زمان بازپخش، مورد توجه بوده؟ ویژگی خاص سریال از دیدگاه شما چیست؟ تصور می‌کنم در خلال پرسش‌های قبلی به این پرسش هم به طور تلویحی پاسخ دادم. «سرنخ» فقط یک سریال پلیسی نبود، یک نگرش خوب و کامل به روابط بین آدم‌ها و زیر و زبرش بود، یک جور انسان‌شناسی، مردم‌شناسی. از تیر و تفنگ خبری نیست و ماجراها زیاد پیچیده نیستند، قصه‌ها مثل زندگی ساده‌اند و سادگی همیشه دلچسب بوده و هست.   کیفیت سریال‌های پلیسی را که امروز در تلویزیون ساخته می‌شود ، چطور ارزیابی می‌کنید؟ شاید تمام سریال‌ها را در این سال‌ها دنبال نکرده ‌باشم، اما چیزی که نه فقط درباره‌ سریال‌های پلیسی بلکه درباره همه‌ سریال‌ها صادق است، این است که سادگی و اصالت سریال‌های سال‌های گذشته خیلی کمتر شده ‌است.   به نظرتان چرا این روزها کمتر سریالی مثل «روزگار جوانی» ساخته می‌شود که بسیار خوب و جذاب به جوان‌ها بپردازد؟ فکر می‌کنم ما نیاز به آدم‌های دغدغه‌مندتری داشته ‌باشیم. آدم‌هایی که در «روزگار جوانی» کار می‌کردند و می‌نوشتند ،کسانی همچون اصغر فرهادی بودند که در تمام این سال‌ها ثابت کرده ‌است چقدر به مسائل مبتلابه حساس و علاقه مند است و روایت برای او عرصه‌ای به منظور توجه به درونیات آدم‌ها بوده ‌است و نه فقط تولید یک سریال برای پرکردن ساعات فراغت مخاطب.   فصل جدید سریال «روزگار جوانی» هم در حال ساخت است، به نظرتان این مجموعه با گروه جدید می‌تواند موفق باشد؟ فکر می‌کنم سریال جدیدی که دارد ساخته می‌شود، «روزگار جوانی» نیست چون تهیه‌کننده، کارگردان، نویسنده و همه بازیگران عوض شده اند. می‌خواهند ارزان دربیاید. یک سریال متفاوت است، گروه عوض شده و فقط اسم آن کار را یدک می‌کشد. تا زمانی که ساخته نشود نمی‌توانم پیش داوری کنم، اما مثل «روزگار جوانی» قبلی نخواهد بود، چون در آن سریال بچه‌ها با جان و دل کار می‌کردند و تجربه زیادی داشتند. مهم‌ترین ویژگی سریال این بود که آقای اصغر فرهادی فیلم نامه آن را نوشته بودند، حالا ایشان نیستند و کلیه عوامل تغییر کرده‌اند، به همین دلیل مثل همه کارهایی که در این سال‌ها دیده‌ایم و کیفیت‌شان پایین و پایین‌تر می‌آید، این سریال هم قطعا افت خواهد کرد.   یکی از آثار خاطره‌انگیز شما، سریال «جوانی» است. در این سریال با استادانی مثل خانم ثریا قاسمی و زنده یاد محمدعلی کشاورز همبازی بودید، تجربه همبازی شدن با این هنرمندان چطور بوده؟ همه‌ کارهایی که تا امروز انجام داده‌ام ،در شکل‌گیری جهان‌بینی‌ که امروز دارم موثر بوده‌اند، حتی روایتی مثل فیلم «خمره» که بازیگرانش بچه‌های ساده ای بودند. سریال «جوانی» و کار با افراد بزرگی مثل استاد کشاورز و خانم قاسمی ، بالطبع لذت‌بخش‌تر بود، از این رو که شما فرصت و افتخار همکاری با آن دست هنرمندانی را داشتید که هر کاری به اعتبار حضورشان نتایج درخشانی به همراه خواهد داشت. اتفاقی که در سریال «مهر و ماه» هم در کنار استاد نصیریان افتاد، ضمن آن که در این کار در کنار دوست و هم‌دانشگاهی خوب و مستعدم، فیاض موسوی بودم که با درایت و توجه مخصوصی کار می‌کرد.   چرا در سال‌های اخیر کم‌کار شده‌اید؟ در این یک سال و نیم که کرونا شیوع پیدا کرده، بازی در هیچ کاری را قبول نکردم. دلیلش این است که فیلم می‌سازم، فیلمی به نام «دختران زمستان» ساخته‌ام که در جشنواره‌های خارجی زیادی حضور داشته و موفق بوده است. قرار بود فیلم را چند وقت پیش اکران کنیم، اما من قبول نکردم چون الان کسی به سینما نمی‌رود. دانش آموخته رشته بازیگری و «کارگردانی» از دانشگاه تهران هستم و فیلم‌های بلند و کوتاه زیادی ساخته‌ام. کارها باید معیارهای من را داشته باشد تا بازی کنم، وگرنه در هرکاری بازی نمی‌کنم. اگر پیشنهاد خوبی نباشد، سعی می‌کنم هر کاری را قبول نکنم و کارهایی را که خودم دوست دارم بسازم. یکی دیگر از علت‌های کم‌کاری هم این است که بیشتر می‌نویسم، تا به حال دو رمان به نام «از پاریس تا دخمه» و «جاوید ایران» و یک کتاب شعر به نام «در کوچه پس کوچه‌های ونیز» منتشر کرده‌ام و کلی فیلم نامه کوتاه و بلند نوشته‌ام. از دی‌ماه سال گذشته هم درگیر نوشتن سریال «سرنخ 2» بوده‌ایم.           در لیست مازاد مجیدی و لیست خرید یحیی؟ دانشگر راه هاشمی‌نسب  را می‌رود!    صعود استقلال به مرحله بعدی جام‌حذفی پس از شکست دادن پیکان با یک حاشیه بزرگ همراه شد. محمد دانشگر زننده گل دوم آبی‌ها، در جریان بازی با فرشید اسماعیلی درگیری لفظی پیدا کرد و این مسئله به رختکن هم کشیده شد و او با بهزاد غلامپور مربی دروازه‌بانان هم جر‌و بحث کرد. با وجود عذرخواهی چند باره دانشگر در فضای مجازی از اسماعیلی و غلامپور و مسئولان تیم، فرهاد مجیدی که قول داده بود با بازیکن‌سالاری مبارزه کند، تصمیم گرفت دانشگر را در اختیار باشگاه بگذارد. دانشگر که در رفتن به کمیته انضباطی باشگاه استقلال سابقه زیادی دارد و در زمان مربی‌گری استراماچونی و فکری و دوره قبلی مربی‌گری مجیدی هم چند بار از حضور در تمرین منع شده بود، فکرش را هم نمی‌‌کرد که این بار کادرفنی و باشگاه در خروج را به او نشان دهند. بازیکن باتعصب آبی‌ها که در دربی حذفی با گل دقیقه 92 استقلال را از حذف و شکست در دربی نجات داد و محبوبیتش نزد هواداران چند برابر شد، هرازگاهی با بی‌انضباطی و درگیری با هم‌تیمی‌هایش خبرساز می‌شد اما این بار مجیدی تصمیم گرفت موضوع بی‌انضباطی‌های دانشگر را اساسی حل کند و نامه عدم نیاز به او را در اختیار باشگاه قرار داد. مشخص بود که این تصمیم مجیدی با واکنش‌های متعدد و متفاوتی مواجه خواهد شد. عده‌ای از هواداران و پیشکسوتان استقلال این اقدام او را ستودند و آن را گامی محکم و بلند برای مبارزه با بازیکن‌سالاری عنوان کردند اما برخی هم با تاکید بر لزوم برخورد جدی با دانشگر یا هر بازیکنی که بی‌انضباطی و تمرد کند، اخراج این مدافع با‌تعصب را که شم گلزنی خوبی هم دارد، تصمیم درستی ندانستند و از مجیدی خواستند تجدید‌نظر کند و به جریمه نقدی و نیمکت‌نشین کردن او رضایت دهد. مخالفان علاوه‌بر تاکید بر تعصب و جنگندگی دانشگر، وجود او را برای تحکیم دفاع استقلال ضروری می‌دانند و معتقدند در صورت مصدومیت سیاوش یزدانی که مسبوق به سابقه است و افت محسوس عارف غلامی و بی‌انگیزه شدن مرادمند پس از نیمکت‌نشینی، دفاع استقلال در صورت جدایی دانشگر لنگ خواهد زد.     اما ظاهرا تصمیم سرمربی استقلال جدی است و او اعلام بی‌نیازی کرده و در همین‌راستا رسانه‌ها گمانه‌زنی درباره مقصد آینده دانشگر را آغاز کردند و حتی برخی از آن‌ها از تماس یحیی گل‌محمدی سرمربی پرسپولیس با یاغی آبی‌ها و چراغ سبز او به پرسپولیسی‌ها خبر دادند. با توجه به پاتک استقلال به اردوگاه سرخ و جذب محمد نادری و آرمان رمضانی بازیکنان سابق پرسپولیس، بعید نبود که سرخ‌ها به فکر تلافی و جبران باشند تا دربی نقل‌وانتقالاتی را که 2- صفر عقب بودند، به رقیب واگذار نکنند. آن‌ها یک بار سراغ شاهین طاهرخانی مدافع جدا شده آبی‌ها رفته بودند که توافقی حاصل نشده بود و بنابراین دانشگر می‌توانست گزینه خوبی برای تلافی و جبران پاتک استقلال باشد. حتی شنیده شد دانشگر که به شدت از تصمیم مجیدی و باشگاه ناراحت است، به پرسپولیسی‌ها چراغ سبز نشان داده و می‌خواهد پا جای پای مهدی هاشمی‌نسب یاغی جنوبی سرخابی بگذارد! با این‌حال خبر تماس یحیی با دانشگر در ادامه تکذیب شد و حتی مهر نوشت: «یحیی گل‌محمدی سرمربی پرسپولیس به شدت دنبال جذب مدافع میانی برای تیمش است تا صحبت‌هایی درباره احتمال حضور دانشگر در جمع سرخ‌پوشان مطرح شود. با این‌حال گل‌محمدی بدون‌توجه به این شایعات به باشگاه اعلام کرده، دانشگر جایی در لیست او ندارد‌ و نیازی به خرید این بازیکن نیست.»‌ با‌‌ وجود تکذیب‌ خبر برخی منابع تماس پرسپولیسی‌ها با دانشگر و تمایل این بازیکن به سرخ‌پوش شدن را تایید کردند، منتها مشکل اینجا بود که دانشگر تحت قرارداد باشگاه استقلال است و این باشگاه رضایت‌نامه او را برای باشگاه پرسپولیس صادر نمی‌کند و او باید منتظر مشتری دیگری بماند. در همین‌راستا رسانه‌ها اعلام کردند 2 بازیکن استقلال مورد‌توجه سرمربی تیم فوتبال گل‌گهر‌سیرجان قرار گرفتند. البته در ساعت پایانی شب گذشته برخی منابع خبری از تغییر تصمیم مجیدی درباره دانشگر خبر دادند و نوشتند او با شرط و دادن تعهد ماندنی خواهد شد که هنوز از سوی باشگاه یا منابع نزدیک به استقلال آن را تایید یا تکذیب نکردند.