روزنامه آفتاب یزد
1399/12/26
مردم را عصبانی نکنید
آفتاب یزد - رضا بردستانی: در دو گفت و شنود جداگانه، برخی برنامههای صدا و سیما با حضور کارشناسان را از منظر دو تفکر سیاسی بررسی کردیم؛ کنعانی مقدم معتقد است: «شبکههای صدا و سیما جزیرهای عمل میکنند و ارتباط ارگانیکی که باید بین آنها باشد و هم افزایی کنند و در نهایت منعکسکننده مطالبات مردم و فرهنگ یک کشور باشد عمدتا دچار سلیقههای شخصی میشود.» صوفی اما این موضوع را مد نظر قرار میدهد که: «در مجموع یک نوع سطحی نگری در کارها وجود دارد که میخواهند حاشیه امنی ایجاد کنند اما به دلیل نوع عملکرد، معمولاً نتیجهی عکس میدهد.»> نخریم و نخوریم را ابراهیم ادهم گفت اما...
«شیخ عطار در تذکره الاولیا آورده است: ابراهیم ادهم را گفتند گوشت گران شده است گفت: ما ارزان کنیم گفتند چگونه؟ گفت: نخریم و نخوریم.» آن که گفت نخریم و نخوریم، ابراهیم ادهم بود و فقط گوشت بود و در دورهای کوتاه بود اما این نخریم و نخوریم شامل آب نیز باید بشود آن وقت آن خانم کارشناس همچنان معتقد است که چشم بپوشیم؟ نخوریم؟ کمتر بخوریم؟ اصلا مگر الآن زمانهی ابراهیم ادهم است؟!
کاوه معین فر در عصر ایران مینویسد: «واقعا در یک جهان سوررئال زندگی میکنیم، یک کارشناس در برنامه تلویزیونی نشسته و به مردم میگوید: «گوشت نخورید، میوه نخورید و... سطح انتظارات و توقعات را بیارید پایین، حالا اگر یک هفته میوه نخوریم، هیچ اتفاقی نمیافتد و...» وقتی با اعتراض مجری برنامه مواجه میشود که این چه حرفیه؟ جواب میدهد: «ما باید عزت نفسمون بالا باشه و خود پندارمون اینقدر قوی باشه تا نیازی احساس نکنیم و...» شاید تکراری باشد ولی داستانی منتسب به ماری آنتوانت ملکه فرانسه در قرن هجدهم گفته میشود که وقتی مردم انقلاب کردند پرسید مردم چه میخواهند؟ گفتند «نان» او در جواب گفت: «اگر نان ندارند بروند کیک بخورند!» این حکایت خانم کارشناس برنامه «دوباره زندگی» است. تا همین اندازه بیاطلاع و بیخبر از زندگی مردم! در تلویزیون ملی برای مخاطبان نسخهای میپیچد که کاملا معلوم است هیچ تجربه زیستی از آن ندارد و از سر یک رفاه و آسایش کامل دارد به مردم درس زندگی میدهد. از حرفهای این کارشناس میتوان فهمید که مخاطبش کسی است که هر روز میوه میخورد و گوشت و... برای آنهایی دستورالعمل مینویسد که اگر روزی میوه نخورد یا گوشت سر سفرهاش نباشد احساس بدبختی میکنند. باید به ایشان گفت این قشر مد نظر شما در جامعه امروز تعدادشان بسیار کم است و جمعیت زیادی از جامعه بدون نیاز به دستور العمل بخشنامهوار شما به اقتضای زندگی ماهی یکبار هم گوشت نمیخورد و کار به خرید پوست مرغ و... کشیده است... به جای نصیحت مردم و چه اشکالی دارد و توصیه به عزت نفس بالا چند روزی را به میان مردم بروید تا از گفتن این واژهها شرم کنید و ببینید مردم نه با سیلی، بلکه با خون جگرشان است که صورت خود را سرخ نگه داشته اند.
> تلویزیون برای کدام مردم برنامه میسازد؟!
میشود به آن گفت «گاف»، «سهو لسان»، «اتفاق»، «سوتی» اما وقتی پرتعداد و پرتکرار میشود دیگر گاف و سهو لسان و اتفاق و سوتی نیست، اهدافی را دنبال میکند و...
ماهها است که کارشناسان، فعالان سیاسی، چهره ها، رسانهها و... داد میزنند مردم را «عصبانی» نکنید اما این روزها از مقامات قوای مجریه و مقننه تا برخی کارمند و کارشناسان میانی، عدل میروند روی نقاط جوش و حرفهایی میزنند که دقیقاً عصبانی کننده، ناامیدکننده و ویرانکننده است.
همین چند روز قبل در همین روزنامهی آفتاب یزد نوشتند که رسانهی ملی به جای نشان دادن زندگیهای لاکچری و تبلیغات کالاهای گرانقیمت، اندکی همراه با مردم راه برود و برنامه بسازد اما وقتی خانم کارشناس حتی به تذکر مجری توجه نکرد به این نتیجه رسیدیم که شاید نه کاسهای زیر نیم کاسه که دیگی زیر دیگ دیگر است و عمدی در کار است!
> سطح کارشناسیها فاجعهوار پایین آمده است!
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: «وقتی سطح کارشناسی پایین بیاید و افرادی که فقط اسم کارشناس را یدک میکشند که دیدگاهها و نظر خاصی دارند و مورد توجه صدا و سیما قرار میگیرد، تلویزیون آنها را میآورد که به زعم خود به نوعی بتواند در زمینه مسائل دینی و شرعی یا در زمینه مسائل اقتصادی فرهنگی و سیاسی که نوعی مهندسی برای کنترل اوضاع صورت بگیرد در صورتی که این نوع گزینشی و مهندسی برخورد کردن سبب میشود که جامعه دچار بُهت، عصبانیت و سرخوردگی شود.»
> نه سیاسی، نه ایدئولوژیک!
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه میدهد: «برخی میگویند نگاه، ایدئولوژیک است که اینگونه نیست در نگاه ایدئولوژیک فلسفه داریم و باید از دید فلسفه به مسائل نگاه کرد آن جا باید سطح کار بالا باشد و افرادی که توان کارشناسی فلسفی دارند باید حضور پیدا کنند.»
علی صوفی اظهار میدارد: «در مجموع یک نوع سطحی نگری در کارها وجود دارد که میخواهند حاشیه امنی برای نظام ایجاد کنند در صدا و سیما هم همین حالتها را میبینیم اگر وسعت نظر باشد اگر فضا به گونهای باشد که بتوانند نظرهای مختلف را مطرح کنند و در برابر نظرهای مختلف به جاهای مختلف مثلا دانشگاه بتوانند ورود کنند تبعا با یک غنای فکری مواجه خواهیم بود و این میتواند جامعه را غنا بخشد. اما متاسفانه این گونه نیست ما در صدا و سیما از یک طرف میبینیم برخی برداشتهای خاص مذهبی و شرعی نسبت به برخی مسائل وجود دارد که اساسا زمانه نمیپسندد مانند نشان ندادن آلات موسیقی که این به نوعی به حماقت نزدیک میشود یعنی هیچ دلیلی برای آن ارائه نمیشود و تبعا همه باید بپذیرند و صدا و سیما سعی میکند بر مبنای نظر چند نفر این محدودیت را در این فضای بینالمللی و رسانهای ایجاد کند که موجب وهن نظام است.» صوفی یادآور میشود: «فقط حرفهای این کارشناس و آن شخصیت که نیست؛ مثلا برخیها گفتند زبان اهل بهشت عربی است و زبان اهل جهنم فارسی این مسائل هر کدام در یک زمان خاصی قابل طرح و بررسی است و اگر قرار است این گونه باشد باید نقطه مقابلی هم باشد که بتواند نقد کند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی اصل موضوع را در سیاست زدگی، سلیقهگرایی و پشت کردن به کارشناسان خبره و روی آوردن به شبهکارشناسانی میداند که چون شروط صدا و سیما را میپذیرند روی آنتن میروند واگرنه دانش دارند یا تخصص ندارند فرع ماجرا است!
> شبکههای صدا و سیما جزیرهای عمل میکنند
حسین کنعانی مقدم دیگر کارشناس مسائل سیاسی اصولگرا با دستگذاشتن بر جزیرهای عمل کردن شبکههای صدا و سیما میگوید: «ارتباط ارگانیکی که باید بین آنها باشد و هم افزایی کنند و در نهایت منعکسکننده مطالبات مردم و فرهنگ یک کشور باشد نیست و عمدتا دچار سلیقههای شخصی میشوند.»
وی ادامه میدهد: «اینعدم هم افزایی و بهره نبردن از توانمندیها بین شبکههای مختلف صدا و سیما سبب میشود که شبکهها اولا فکر خودشان وجذب مخاطب باشند و بعد کسانی که در برنامههای کارشناسی دعوت میشوند باید قبل از اینکه برنامه روی آنتن برود کارشناسان راجع به اینکه خواسته این برنامه چه است توجیه شوند.»
> برنامههای زنده مشکلات خودشان را دارند!
کنعانی مقدم اظهار میدارد: «در برنامه زنده اصولا این اشکال وجود دارد که بعضی مواقع کارشناس متناسب با تفکرات و برداشتهای خود صحبت میکند که ممکن است با آنچه که در جامعه وجود دارد یا مطالبات مردم است تطبیق نداشته باشد. ما با این مشکل روبهرو هستیم و باید این مشکل حل شود تا یک صدا و سیمای ملی
که منعکسکننده فرهنگ و تمدن ما چه در عرصههای سیاسی و چه اجتماعی و فرهنگی باشد داشته باشیم.» وی ادامه میدهد: «مردم امروز در فضای رسانهای سراسر جهان قرار دارند نه فقط ایران. مردم در انفجار خبری و اطلاعاتی حضور دارند. اینکه ما نظر یک کارشناس را در رابطه با نحوه زندگی مردم به گونهای بیان کنیم که به نحوی دیکته کردن مطالب و یا سرپوش گذاشتن روی مشکلات مردم باشد شورای نظارت و رسیدگی باید روی آن بحث کنند و در عین حال بعضی کسانی که در صدا و سیما هستند و مورد علاقه مردم هستند نباید کنار گذاشته شوند و کج سلیقگی کرد که آنها هم قهر کنند و بگذارند بروند و. بعد شاهد باشیم که ترانههای ساسی مانکنها پخش شود و کسانی که محبوب مردم هستند کنار گذاشته شوند.
> مقام معظم رهبری هم به برنامههای صدا و سیما نقد جدی دارند
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه خاطرنشان میکند: «بنده بیش از چهل سال در جاهای مختلف کار کردم. اتفاقا نهادهایی که زیر نظر رهبری هستند نظارت بسیار سنگینی روی آنها است و خود مقام معظم رهبری بارها در مباحثات و جلساتشان به مجموعه زیر نظرشان با یک نگاه انتقادی و تند برخورد کردند و خیلی از مواقع حتی خودشان در رابطه با برنامههای صدا و سیما و نحوه عملکرد آن بارها انتقادهای جدی داشتند. در فیلمی که بین هنرمندان و ایشان بود گفتند بارها تذکر دادم که این نوع تنگ نظریها وجود نداشته باشد.»
کنعانی مقدم ادامه میدهد: «در رابطه با عملکرد صدا و سیما از منظر قانون اساسی درست است که سازمان مستقلی است که افراد آن توسط رهبری انتخاب میشود اما نوع وضعیتی که صدا و سیما دارد این است که باید تمام سلیقهها را مورد نظر قرار دهد و توجه کند تا بتواند مخاطب خود را نگه دارد. اگر قرار باشد سیاسی رفتار کند یا در مسیر یک جریان خاص سیاسی برنامه ریزی کند و حرکت کند مخاطب خود را ازدست میدهد و وقتی این اتفاق افتاد مشروعیت خود را از دست میدهد و مقبولیت آن از بین میرود. به همین دلیل در طول تاریخ صدا و سیما مسئولینی که سر کار آمدند سعی کردند سیاستهای بالا دستی را اعمال کنند اما هر چه پایینتر میرود سلیقهها هم وارد عمل میشود و ممکن است کج سلیقگیهایی هم وجود داشته باشد و باعث دلسردی مردم نسبت به صدا و سیما شود.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی میگوید: «زمانی در جلسهای که با آقای ضرغامی داشتم، گفتم رقبای شما دیگر گروههای معاند و ضد انقلاب نیستند اکنون میلیونها شبکه مجازی رسانهای در سراسر دنیا وجود دارد که تولید برنامه میکنند و برای ذائقههای مختلف برنامه ریزی دارند و اگر شما نتوانید ذائقه مردم را در رابطه با مسائل تصویری و صدا تامین کنید مردم سر سفره آنها خواهند نشست. اگر دنبال منع کردن باشید انسان حریصتر میشود هنر یک برنامه ریز فرهنگی این است که بتواند متناسب با ذائقه مردم غذا تهیه کند و در اختیارشان قرار دهد. در غیر این صورت سراغ سایتهایی میرود که منع میشود.»
> در برخی بخشها ضعف شدیدی در صدا و سیما دیده میشود
کنعانی مقدم در واکنش به این پرسش که: «به عنوان یک اصولگرا از صدا و سیما راضی هستید؟» میگوید: «یک بخش اطلاعرسانی است که به نظرم صدا و سیما خوب عمل کرده. به خصوص در زمینههای بینالمللی خوب و دقیق بوده است. در برخی موارد هم به لحاظ محدودیتهایی که دارد و مسائل امنیتی که به وجود میآید ممکن است به سرعت وارد عمل شود. در تهیه برنامههای هنری و فرهنگی به نظر میرسد صدا و سیما پوسته بستهای را ایجاد کرده که در درون آن فعالیت میکند توانسته پوسته را بشکند و بر اساس ذائقه مردم برنامهسازی کند. سریالها و فیلمهای تاریخی خوبی تولید کرده و توانسته در سطح منطقه صدا و سیمایی باشد که تولیدات دارد. مسئله سوم اینکه سرگرمیهایی که صدا و سیما میتواند ایجاد کند به خصوص برای نوجوانان و جوانان و آنها را پای تلویزیون کشاند اصولا خیلی ضعیف است. در رابطه با مسائل اجتماعی میزگردهایی که میگذارد بیشتر جرقه است تم پیوسته ندارد. برای مثال بارها گفتند لوگوی ایرانی اسلامی تمدن ایرانی اسلامی اما در این زمینه کدام برنامه را میبینیم که روند پیوستهای داشته باشد و مردم را به نتیجه رساند. در بحثهای تاریخ هم ضعیف عمل کرده است. نتوانسته از تاریخ ۴۰۰۰ساله ما و مسائل آن استفاده کند و نسل جدید را مسلح به آثار ارزشمند تمدنی کند. اگر نتوانیم هویت ملی مذهبیمان را در کشور ایجاد کنیم جوانان به سمت بیهویتی میروند آنگاه دیگر کاری نمیتوان کرد و از دستمان خارج خواهد شد.
> تاثیر صدا و سیما بر مشارکت مردم در انتخابات
کنعانی مقدم در واکنش به سطح برنامهها و دیدگاههای غالب در صدا و سما و تاثیر آنها روی مشارکت مردم در انتخابات نیز خاطرنشان میکند: «بارها به مسئولین مربوطه گفتم پیروزی ما در انتخابات ۱۴۰۰ حضور و مشارکت حداکثری مردم است. اینکه فکر کنیم با مشارکت حداقلی و دولت حداقلی مشکلات کشور حل میشود اشتباه محض است. رهبری هم تاکید به مشارکت حداکثری کردند و اصلح مقبول را مطرح کردند. صدا و سیما باید از نظر جناحی جناح مردم باشد نظر عامه مردم را نظرسنجی کند و تریبون آزاد در اختیارشان قرار دهد تا بتوانند ورود کنند. ترس آن دارم مناظرهها شروع شود و تبدیل به منازعه شود سیاه نمایی و دست طرف را رو کردن و تخریبها شروع و مردم
نیمه امیدی هم که برای بهبود اوضاع دارند آن را هم از دست دهند که آن زمان دیگر نمیشود کاری کرد.»
سایر اخبار این روزنامه
حکم محکومیت طبری توسط شعبه اول دیوان عالی کشور تایید شد
چرا کاملا هریس کم فروغ است؟
معیشت و اشتغال سال ۱۴۰۰ چگونه خواهد بود؟
مردم را عصبانی نکنید
بازداشت سلاطین مرغ!
آقای تندگویان!مسئولان بیتعهد هستند یا جوانان؟
بالاخره دستور شفافیت صادر شد
مسئولان طلبکار!
آقای وزیر حقوق من برای شما
تاثیر تحریم برنقض حقوق اولیه ملت ایران
امنیت پایدار
چه کسی بیشتر عجله دارد؛ ایران یا آمریکا؟
تاثیر تحریم برنقض حقوق اولیه ملت ایران