يكدست كردن قوا تكرارِ خطاست

آرمان ملی- محمدهادی علیمردانی: اگرچه شاهد تحولات انتخاباتی سریعی در کشور هستیم اما مردم نشاط چندانی برای انتخابات از خود نشان نمی‌دهند. تنها در شرایطی می‌توان به حضور حداکثری در انتخابات امید داشت که همه دستگاه‌ها زمینه‌های لازم را فراهم کنند و همه اقشار مردم در انتخابات نامزدی داشته باشند. با یکدست‌سازی نمی‌توان موانع را از مقابل مردم برداشت. در همین زمینه «آرمان ملی» گفت‌وگویی با مصطفی‌درایتی فعال سیاسی اصلاح‌طلب داشت که در ادامه می‌خوانید.  امروز نائب رئــیس مـــجلس یازدهم برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام نامزدی کرد. آیا این اقدام شان قوه مقننه را کاهش نخواهد داد؟
این اتفاق مطابق قانون می‌تواند رخ بدهد. یک نماینده نیز می‌تواند نامزد انتخابات باشد و مشکل چندانی به وجود نخواهد آورد. کسی فکر می‌کند که در جایگاه ریاست جمهوری توان بیشتری داشته و می‌تواند نقش بیشتری ایفا کند و قانون نیز این اجازه را به او داده است. در صورت نامزدی یک نماینده مجلس برای رسیدن به جایگاه ریاست جمهوری نیز چنین اتفاقی رخ نخواهد داد، اگر منظور مجلس فعلی است، حتی بیش از یک نفر از این افراد نیز اگر در انتخابات شرکت کنند، مشکلی برای مجلس به وجود نخواهد آمد.
 با توجه به دو ماه باقی‌مانده تا انتخابات دولت سیزدهم، تـــا چــه حد فضای کشور را با نگاه به دوره‌های پیشین انتخاباتی ارزیابی می‌کنید؟
در مجموع شاهد فضای زنده‌ای که به صورت معمول باید در این بازه مشاهده می‌کردیم، نیستیم. اگر وضعیت به همین صورت پیش برود، شاید انتخابات خوبی نداشته باشیم. اتفاقات بعدی نیز موثر است اما اگر ما باشیم و وضعیت فعلی، نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد. مردم شور و نشاط انتخاباتی دوره‌های قبل را ندارند. باید راهکارهای جدیدی برای بهبود فضای انتخاباتی کشور به وجود آورد.


 آیا نامزدها و چهره‌هـــای انــتخاباتی می‌توانند فضا را تا حـــد قـابل قبولی تغییر دهند یا باید به دنبال عوامل دیگری بود؟
نامزدهای انتخاباتی نیز می‌توانند در افزایش مشارکت نقش‌آفرینی کنند اما بدون شک نقش آن‌ها محدود است. اگر گزینه‌های انتخاباتی و بستر عمومی انتخابات در کنار شرایط عمومی دیگر که به وجود می‌آید، می‌تواند در مردم ایجاد شور کند. ممکن است نامزدی زمینه حضور مردم پای صندوق‌های رای را فراهم کند اما حتی اگر دیگر عوامل لازم فراهم نباشد، آن نامزد نیز کاری از پیش نخواهد برد. وقتی زمینه لازم وجود ندارد، تاثیرگذاری محدود می‌شود. هنوز لازمه حضور مردم پای صندوق‌های رای و برگزاری انتخاباتی با نشاط فراهم نشده است. در حال حاضر توان لازم برای جذب مردم و اداره کشور در کسانی که تاکنون برای نامزدی در انتخابات اعلام نامزدی کرده‌اند نیز دیده نمی‌شود. این موضوع نیز مزید بر علت خواهد شد تا شهروندان کمتری در انتخابات مشارکت کنند. اگر وضعیت به همین صورت ادامه یابد و حاکمیت کاری جدی در زمینه ایجاد زمینه‌ها و بستر مناسب انجام ندهد، طبیعتا نباید انتظار انتخاباتی تاثیرگذار و پرشور را از سوی مردم داشته باشیم.
 در انــتـخابات سال 98 نیز فضای مشابه شرایط امروز بــه وجود آمده بود. چه زمینه‌هایی بایــد بــرای افــزایش مــشارکت فـــراهم شود؟ آیا مشکل از اعتماد مردم بـــه انــتخابات است یا عملکردها چنین تاثیراتی را بر جا گذاشته است؟
جریانی، اگرچه در سخن ادعایی جز این داشت، اما در عمل تلاش کرد تا اعتماد خود به صندوق رای کاهش یابد. این تلاش‌ها در بازه فعلی بیشتر نمایان شده است. البته در این بازه دچار تناقضی نیز شده‌ایم. از یکسو همه بر نقش حضور مردم و انتخابات پرشور در حل مسائل کشور بسیار مهم است و از سوی دیگر زمینه این نشاط را برای مردم فراهم نمی‌کنیم. بنابراین یک تلقی برای عموم جامعه به وجود آمده است که گویا انتخابات برای رفع مشکل حکومت است، نه حل مشکلاتی که ملت با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. طبیعتا مردم به دنبال حل مشکل خود هستند. مردم می‌گویند ما 40 سال در انتخابات‌ها حضور داشتیم، هزینه کردیم و ورود جدی داشتیم اما هدفی که مدنظر ما بود، کمتر مورد توجه قرار گرفت. این تلقی مشکل‌آفرین خواهد شد و تا وقتی به این شبهات پاسخ داده نشود و مردم احساس نکنند این صندوق رای به آنها برای شکل گرفتن مطالباتشان کمک می‌کند، انتظار نشاط انتخاباتی با صحبت کردن از تکلیف و ساخت شرایط تصنعی ممکن نخواهد بود. شاید شرایطی که از آن صحبت می‌شود واقعی نیز باشد اما تا زمانی که با خواست و اراده مردم نسبتی پیدا نکند، تاثیری نخواهد داشت. زمانی که صلاحیت افراد تایید نشود، دولتی سر کار بیاید و با او همکاری نشود و مسائل متعدد دیگری که وجود دارد، همه این شرایط سبب می‌شود تا بنظر برسد انتخابات شکلی از بازی سیاسی است تا امری واقعی. کشور باید خود را با مطالبات و خواسته‌های مردم هماهنگ کند. باید از مردم انتظار بجا داشت. این شرایط فراهم شود تا مردم نیز در انتخابات حاضر شوند.
 بـــا ایــن وجود در انتخابــات‌هــایی کـــه مشارکت‌های گسترده‌ای داشتند، مانند انتخابات‌های سال‌های 76 و 88، باز هم فیلترهای نظارتی حـــضور فعال داشتند. چرا شاهد هستیم که در فضای فعلی انتخابات کمرنگ‌تر از قبل شده است؟ آیا نمی‌توان نقش دولت را در این امر جدی دانست؟
شورای نگهبان همیشه یکنواخت عمل نکرده است. شرایط سیاسی کشور در سال‌های مختلف تغییر کرده و گاهی به سلایق مختلف اجازه حضور داده شده است. زمانی که انتخابات در کشور حالت دو قطبی پیدا کند و دو نظر متعدد که می‌توانند خواست و مطالبه مردم را رهبری کنند شکل بگیرد، انگیزه برای رقابت وجود دارد و مردم نیز برای رای دادن پیش می‌آیند اما زمانی که مردم ببینند میدان تنها برای یک تفکر باز است، و آن تفکر نیز آزمایش خود را در این مسأله پس داده است و برای کشور هیچ نتیجه‌ای نداشته ، طبیعتا حال انفعال به وجود می‌آید. انتظار ما این است که اگر برای حضور مردم در کشور ضرورتی قائل هستند، شرایطی را فراهم کنند که نماینده همه دیدگاه‌های جامعه میان نامزدهای انتخابات وجود داشته باشد. این اولین قدم برای افزایش مشارکت در انتخابات است. شاید دولتی سر کار بیاید و مشکلاتی در مسیر او وجود داشته باشد، قدم دوم آن است که اگرچه زمان نقش‌آفرینی دولت‌ها تمام می‌شود اما برای مردم مهم است، موانع موجود در سر راه دولت‌های منتخب برداشته شود. مردم در 20 سال پیش تجربه سیاسی فعلی را نداشته اند. مردم دوران‌های متعددی را تجربه کرده‌اند، گفتند دولت کشور قوا یکدست شوند، چنین و چنان خواهد شد اما 10 سال پیش کشور یکدست شد و دیدیم چه اتفاقی افتاد. افرادی با سلایق خاص روی کار آمدند و همه شاهد وضعیت به وجود آمده بودند. باید شرایط را برای جلب اعتماد مردم فراهم کرد.