روزنامه اعتماد
1400/01/18
كشتار پناه آهوان بيپناه
بسيار ناراحت و متالم از اتفاقي هستم كه براي دو محيطبانمان افتاد. براي كساني كه صادقانه براي حفاظت از طبيعت اين آب و خاك زحمت ميكشند و حقشان نيست اينطور در خون خود بغلتند. براي آنها كه دستشان پناه آهوان و غزالان دربهدر و رويشگاههاي محتضر ماست و چنين ناجوانمردانه به گلوله بسته و كشته شدند. شايد تكرار مكررات باشد ولي فكر ميكنم مردمگريزي كه در مديريت سازمان حفاظت محيطزيست وجود دارد بايد تبديل به نزديكي به آحاد مردم يعني متخصصان، دانشگاهيان، سازمانهاي مردمنهاد، مردمان بومي و محلي و سايرين شود. بسياري از جوامع محلي حاشيه مناطق چهارگانه هنوز با اين سازمان و اهدافش آگاه نيستند و همين شكاف موجب ميشود عدهاي در ناآگاهي مطلق با آز و زيادهخواهي به مناطق هجوم آورده و زماني كه حلقه محاصره را تنگ ميبينند به عزيزان محيطبان ما شليك كنند و حادثه خونباري مشابه آنچه اتفاق افتاد، تكرار شود. سازمان حفاظت محيطزيست بايد لحظهاي بايستد و به گذشته خود بنگرد، اينكه كجا بوده و چه كرده؟ علت اينكه بيش از 140 محيطبان را از دست دادهايم كه بيشتر از 120 نفر آنها در مواجهه با شكارچيان جان خود را از دست دادهاند، چيست؟ منشا اين خسرانها از كجاست؟ اگر در اين زمينه سازمان كوتاهي كند پشت به خون پاك مهدي مجللها، ميكاييل هاشميها كرده است. اينطور كه نميشود. چرا بايد محيطبانانمان در موضع ضعف باشند كه متخلفي به خود اجازه دهد آنها را به رگبار ببندد. چرا همهاش حفاظت فيزيكي؟ چرا بستر حفاظت مشاركتي در برنامههاي حفاظتي پررنگ نميشود؟ تا زماني كه مفاهيم حفاظت از مناطق چهارگانه به درستي در جامعه نهادينه نشده و سازمان حفاظت محيطزيست به مردم نزديك نشود، از آنها ياد نگيرد و به آنها ياد ندهد متاسفانه بايد بگويم اين اتفاقات دور از انتظار نيست. وقتي اين جمله را ميگويم خودم ناراحت ميشوم ولي واقعيت جز اين نيست و همه هم ميدانيم. متاسفانه روال شده كه زماني محيطبان و جنگلباني را از دست ميدهيم براي مدت كوتاهي ترحم جامعه و سازمان حفاظت محيطزيست برانگيخته ميشود، اما به سرعت به فراموشي سپرده شده تا واقعه و فاجعهاي ديگر.بنشينيم و فكر كنيم چرا اين اتفاقات ميافتد. حتما يك جاي كار كه همان حفاظت فيزيكي باشد، گير دارد. به متخلفي كه سلاح در دست دارد بايد راه نشان داده شود. بايد بداند كه محيطبان دور از خانواده ايستاده تا از منابع آب و خاك ما دفاع كند و در وهله اول براي بالا رفتن شاخص سلامت همان متخلف. متخلفان بايد منطق حفاظت را بفهمند و متوجه شوند اگر ميخواهند حركتي كنند بايد در چارچوب قانوني باشد، زماني كه ظرفيت از حد نصاب رد شده و به ظرفيت مازاد رسيد، ميتوانند بر اساس ظرفيت برد و با پروانه شكار كنند نه زماني كه تنوع زيستي ما محتضر است. سازمان حفاظت محيطزيست نبايد دلخوش به دو محيطبان باشد كه دور از زندگي عادي در بيابانها مجبورند جاي چهار نفر كار كنند. از سوي ديگر متخلفان بايد بدانند پشتوانه محيطبان يك فرهنگ، قانون و... است. وقتي محيطبان را ضعيف نگه ميداريم اين فجايع اتفاق ميافتد. وقتي از بودجه سازمان حفاظت محيطزيست ميزنيم و به صورت تشكيلات دسته چندمي به آن نگاه ميكنيم، متخلفان سوءاستفاده ميكنند. مشكلاتي كه در طبيعت ما ميافتد چند سويه است. عدم حمايت دولت از سازمان حفاظت محيطزيست و مديران پرديساننشيني كه بسياري از آنها سواد و تجربه كار در اين حوزه را ندارند و از مسائل اين حوزه مطلع نيستند.
سایر اخبار این روزنامه
شليك به محيط زيست
ادامه زنجيره مذاكرات در وين
بدهي 13 رقمي دولت آينده
حتي فنجاني قهوه هم ميتواند ايدهاي داستاني باشد
ساخت ۱۳۰ هزار واحد مسكن بركت و بهره برداري از ۳۰ هزار واحد مسكن محرومين
بانك صادرات ايران بر سكوي نخست واگذاري اموال مازاد
سطوح دروغ
كشتار پناه آهوان بيپناه
طرف دعواي ايران، امريكاست
نظارت استصوابي و انتخابات