پابرجایی مانع دیرینه بر سر استقلال بانک مرکزی!

روزبه ناعمه‪-‬ صحبت‌های جنجالی رئیس کل بانک مرکزی درباره چاپ پول در ۲ سال گذشته حاکی از آن است که در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ بخشی از بودجه دولت از تسعیر منابع صندوق توسعه ملی تامین شده و در شرایطی که منابع این صندوق در خارج مسدود است، این اقدام به معنی چاپ پول است و حداقل در کوتاه مدت به افزایش تورم منجر خواهد شد. در واقع این اظهارات در نقطه مقابل برداشت اشتباه فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد گویای تفسیر به رای وزیر اقتصاد برخلاف ادعای خود وی مبنی برعدم مداخله دولت در امور و تصمیمات بانک مرکزی است. کما اینکه وقتی دریافت پول از بانک مرکزی به پشتوانه ارزی وقتی معلوم نیست چه زمان به دست ایران می‌رسد و دلاری به حساب بانک مرکزی ریخته نشده و ریال هم به دولت داده شده است، اگر استقراض از بانک مرکزی نیست، پس چه نامی دیگر را جناب وزیر زیبنده آن می‌داند؟ ضمن آنکه اگر نرخ تسعیر ارز هم افزایش یابد، دولت در زمان تسویه هم باید مقداری دیگر پول از بانک مرکزی مطالبه کند که این موضوع هم پیامدهای منفی خود را دارد.
در واقع این اتفاق به معنای آن است که همچنان چالش چند دهه اخیر در کشور ما که در همه دولت‌ها به گونه‌های مختلف زمینه‌ساز بروز مباحث گسترده‌ای بوده، پابرجاست! در واقع استقلال بانک مرکزی ضرورتی است که در نبود قوانین جامع و روزآمد در کشور ما تشدید شده و بستر بروز مشکلات فراوانی در اقتصاد شده است.
موضوع استقلال بانک مرکزی به اندازه‌ای اهمیت دارد که از نظر برخی کارشناسان یکی از ریشه‌های اصلی مشکلات اقتصادی کشور نظیر تورم، توسعه پایه پولی، رشد نقدینگی و...‌عدم استقلال بانک مرکزی است. ضمن توجه به این نکته پرسشی که مطرح است نامعلوم بودن معنا و مفهوم استقلال بانک مرکزی چیست و نقش آن در ایجاد مشکلات اقتصادی چقدر است؟ از لحاظ نظری و اصول تئوریک، وقتی صحبت از استقلال بانک مرکزی می‌شود از زوایای مختلف می‌توان به این بحث ورود کرد و ابعاد و زوایای گوناگون آن را
تحلیل کرد.


نخست اینکه از نظر حقوقی و قانونی استقلال بانک مرکزی به چه معنی است و چه مفهومی را می‌توان از آن استخراج کرد؟ از این
زاویه استقلال بانک مرکزی، یعنی مکانیسم انتصاب رئیس کل بانک مرکزی و ارکان بانک به گونه‌ای اجرا شود که افراد در نظر گرفته شده، دانش و تجربه کافی در حوزه پولی و اقتصادی داشته و با کمترین فشار دولتی‌ها انتخاب شوند. از سوی دیگر نیز رئیس کل بانک مرکزی باید بتواند در راستای منافع جامعه و بهبود شاخص‌های اقتصادی تصمیم بگیرد. در این صورت با استقلال بیشتر بانک مرکزی، تغییرات دولت‌ها و تحولات رخ داده در بدنه دولت، کمترین اثرگذاری بر مدیریت بانک مرکزی دارد.
این موضوع در اغلب کشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار دارد تا روند فعالیت‌های مدیریت کلان بانک مرکزی از تحولات سیاسی جامعه به دور نگه داشته شود.
در واقع در جوامع پیشرفته تلاش برای استقلال بانک مرکزی شاه‌کلید، توازن در سیاست‌های کلان پولی و مالی و پس از آن بهبود شاخص‌های اقتصادی است. در کنار این موارد و موضوع بسیار مهم‌تر از جنبه حقوقی و قانونی، آن است که وقتی صحبت از استقلال بانک مرکزی می‌شود، بحث رفتار و عملکرد بانک مرکزی و استقلال سیاست‌گذاری بانک مرکزی مطرح است.
در واقع وقتی از استقلال بانک مرکزی صحبت می‌شود به این معناست که بانک مرکزی چه میزان می‌تواند به‌طور مستقل سیاست‌گذاری کند؟ تا چه اندازه می‌تواند هدفگذاری‌های کلان تورمی را به سرانجام برساند؟ تا چه حد می‌تواند سیاست پولی مستقل از سیاست مالی اتخاذ کند؟ آیا سیاست پولی و نرخ سود تحت تاثیر شرایط اقتصادی تدوین می‌شود؟ به عنوان مثال در شرایط تورمی آیا بانک مرکزی می‌تواند سیاست دوقفله کردن و انقباض نقدینگی را پیگیری کند.
این نکته که بانک مرکزی در تدوین اهداف، فرموله کردن و اجرای سیاست‌های مناسب پولی و ارزی استقلال داشته باشد و در مجامع تصمیم‌گیر حرف نهایی را بزند، از اهمیت بسیاری برای تامین منافع جامعه برخوردار است. در این راستا، همچنین بانک مرکزی بایستی استقلال و شفافیت در بیان شاخص‌های اقتصادی و تهیه گزارش‌های کارشناسی داشته باشد. با این مقدمات بایستی گفت که به نظر می‌رسد استقلال بانک مرکزی به معنای استقلال بانک مرکزی جدای از حاکمیت نیست و نمی‌تواند باشد، بلکه به این معنا است که ارکان بانک مرکزی در تدوین، اجرا و نظارت بر اهداف کلان بلندمدت که همانا کنترل تورم، افزایش رشد اقتصادی و ثبات اقتصادی است بتوانند سیاست پولی و ارزی مناسب و مستقل فارغ از نگاه کوتاه‌مدت دولت‌ها وضع و آن را پیگیری کنند.
در این شرایط باید در سالی که به نام رفع موانع از پیش روی تولید نامگذاری شده است تدبیری هم از سوی دولت وقت حتی با وجود فرصت محدود به پایان عمر دولت و دستکم مجلس و دولت بعد اتخاذ شود تا فشار تورم ساختگی ناشی از این سوء تدبیرها از گرده اقتصاد کشور که پیامدهای تورمی آن به رنج تولیدکنندگان می‌انجامد نیز برداشته
شود.