چاره بازار سرمايه، آرامش است

بازار سرمايه در سال 99 دو روي متفاوت داشت كه هر دو نيز حاصل بيش واكنشي بود كه شروع آن توسط نوسهامداران رقم خورد و در ادامه سهامداران قديمي يا حرفه‌اي نيز در تشديد آن به نوعي موثر بودند و در برهه‌هايي نيز با آن همراه شدند. تا پيش از اين بيش واكنشي‌ها، بازار خوبي را شاهد بوديم كه به دليل مسائلي دچار مشكل شد كه البته انتظار داريم تبعات آن در سال جاري نيز ادامه يابد. مي‌توان گفت در شرايط فعلي افق خاصي پيش روي بازار سرمايه نيست و بنابراين نمي‌توان درخصوص اينكه اتفاق وي‍ژه‌اي در سال جديد رخ مي‌دهد يا خير، اظهارنظر كرد. مهم‌ترين موضوعي كه بايد در شرايط فعلي در مورد آن صحبت شود، نحوه بازگشت بازار به شرايط عادي است. بايد تدبيري انديشيده شود كه بازار متعادل شود و مهم‌ترين مولفه آن كه قدرت نقدشوندگي است، به روزهاي پيشين بازگردد. مي‌توان اذعان كرد كه قدرت نقدشوندگي در بازار سرمايه وجود ندارد كه همين بازار را دچار چالش كرده است. ادامه اين روند در بلندمدت به اعتماد سهامداران و سرمايه‌گذاران به بازار سرمايه آسيب مي‌زند و حتي به باور كارشناسان اين آسيب بدتر از تبعات ريزش‌هاي زير و درشت است. به همين دليل بحث‌هاي مربوط به آسيب‌شناسي و بررسي دليل اين اتفاقات، مهم‌تر از ساير اقدامات است. در اين راستا نيز مي‌توان از تجربه بازارهاي مترقي استفاده كرد. به عنوان مثال بازارهاي سرمايه كشورهاي توسعه يافته در برابر مشكلات چگونه عمل كرده و چه راهكاره‌هايي را براي غلبه بر مسائلي كه تعادل بازار را برهم مي‌زند، اتخاذ مي‌كنند. در ادامه بايد به اين موضوع نيز اشاره كنم كه حتي در بازارهاي مترقي نيز نمي‌توان پيش‌بيني‌هايي در‌خصوص روند يك‌ساله بازار سرمايه داد، چراكه اتفاقات ناگهاني مانند آنچه در سال 2020 رخ داد، مي‌تواند وضعيت بازارها را حتي در يك روز تغيير دهد، به همين دليل ترجيح بر اين است كه پيش‌بيني‌اي داده نشود. 
آنچه واقعيت اين روزهاي بازارهاي سرمايه است، نبود افق روشن پيش روي سرمايه‌گذاران است. در حالي كه قيمت برخي سهام به سطح ارزندگي رسيده اما نبود اعتماد و افق روشن سرمايه‌گذاري عامل بازدارنده‌اي براي حضور سرمايه‌گذاران است كه همين عامل باعث شده آن‌گونه كه بايد معاملات در بازار سرمايه افزايش نيابد. به ‌طور كلي شرايط بازار سرمايه مطلوب نيست و بايد براي آن چاره‌اي انديشيد كه آرامش و تعادل به آن بازگردد.