بهایابی خودروهای تولید داخل

علی علی پور فلاح پسند‪-‬ یکی از حوزه‌هایی که فرایندهای تهیه و توزیع محصولات و خدمات ارائه شده در آن تحت تاثیر محدودیت‌های داخلی و خارجی دچار نقصان‌ها و کمبودهایی شده، صنعت خودرو سازی است. این حوزه از کسب و کار، نماد و طلایه دار تولیدات صنعتی کشور بوده و پشتیبانی و رفع موانع موجود در آن می‌تواند علاوه بر ارتقاء جایگاه صنعت خودروسازی کشور و رضایت مندی بیشتر مشتریان، منجر به افزایش خودباوری و سرعت گرفتن چرخه پیشرفت و تعالی سایر صنایع گردد.
در همین زمینه، بررسی و تجزیه و تحلیل بهینه‌ترین روش برای بهایابی محصولات تولید شده از موضوعات مورد بحث طی سالیان گذشته بوده است. این بدان معناست که با محاسبه صحیح و شفاف بهای تمام شده محصولات، قیمت گذاری آنها نیز به درستی و با در نظر گرفتن حقوق مصرف کنندگان میسر خواهد بود. بررسی‌ها و مطالعات کارشناسانه متعددی در رابطه با علل و عوامل افزایش قیمت خودرو انجام شده و حتی نهادهایی همچون شورای رقابت برای هدایت بازار و قیمت گذاری صحیح محصولات شکل گرفته و در حال فعالیت می‌باشند. با این حال، هرچند قیمت محصولات تولید داخل نسبت به خودروهای وارداتی قیمت پایین‌تری دارند اما کماکان نارضایتی از عدم وجود رابطه منطقی میان کیفیت برخی از محصولات و قیمت
مصرف کننده آن‌ها مشاهده می‌شود. از سوی دیگر، به دلیل اختلاف قیمت آشکار در بهای فروش محصولات کارخانه با بازار آزاد این پرسش پدید می‌آید که آیا نمی‌توان قیمت فروش کارخانه که تابعی از بهای تمام شده کالای تولید شده به اضافه درصد حاشیه سود است را بیش از این کاهش داد؟
در حال حاضر شورای رقابت وظیفه قیمت گذاری خودروهای تولید داخل را بر عهده دارد. این شورا بر مبنای تورم بخشی، هزینه‌های تولید و همچنین افت و خیز کیفی محصولات اقدام به اندازه گیری بهای تمام شده کالای تولید شده نموده و سپس با در نظر گرفتن حاشیه سود مشخص قیمت نهایی مصرف کننده را تعیین می‌کند. این نوع از روش قیمت گذاری به دلیل رقابتی


نبودن بازار تولید خودرو در کشور برای حمایت از حقوق
مصرف کنندگان پدید آمده است زیرا، از دیدگاه بسیاری از کارشناسان
اگر مبنای قیمت گذاری بهای تمام شده کالای تولید شده باشد در این صورت قیمت خودروها بسیار بالاتر از قیمت‌های کنونی خواهد بود. بهای تمام شده محصولات بر اساس گزارشات ارائه شده شرکت‌ها به این نهاد تعیین می‌شود. با این حال در توضیحات و بررسی انجام شده کمتر اشاره‌ای به رویکرد مورد استفاده در بهایابی کالاهای آماده برای فروش می‌شود.
چندین روش و استراتژی برای تعیین بهای تمام شده محصولات و خدمات وجود دارد. این روش‌ها مواردی همچون بهایابی بر مبنای فعالیت، فرایند، کار و هدف را شامل اما به آنها محدود نمی‌شوند. هریک از این روش‌ها معایب و مزایایی برای شرکت‌ها در بر خواهند داشت با این حال در بازار خودروهای تولید داخل، استفاده از روش بهایابی مبتنی بر هدف معیار مناسب‌تری برای محاسبه درست و منصفانه بهای تمام شده محصولات و متعاقباً قیمت فروش است.
بر اساس این رویکرد که توسط بسیاری از خودروسازان شامل: نیسان، فورد موتورز، تویویا و دیگر خودروسازان در مقاطع گوناگون زمانی مورد استفاده قرار گرفته است؛ بهای تمام شده تابعی از قیمت فروش می‌باشد نه بالعکس. به عبارت دیگر، پیش از آنکه مراحل تولید صورت گیرد و قبل از واقع شدن اقلام بهای تمام شده شامل مواد، دستمزد و سربار، قیمت نهایی تولید و درصد حاشیه سود مشخص می‌شود. پس از آن، با فرایند محاسبه معکوس، بهای تمام شده محصول یا محصولات با درصد خطای ناچیزی تخمین زده می‌شود. بر اساس مبانی اشاره شده، مخارج چرخه عمر محصول بر اساس پایه‌های از پیش تعیین شده مرتبط با کیفیت و عملکرد اندازه گیری شده و بر اساس جمع حاصل از این اقلام سود انتظاری برآورد می‌شود. مخارجی همچون طراحی، کنترل کیفیت و عملکرد محصول جزئی از مخارج چرخه عمر آن هستند. یکی از مزایای مهم این روش کنترل اقلام هزینه در عین افزایش کارایی و اثربخشی بخشهای مختلف تولید است. به نحوی که بهره وری آنقدر افزایش خواهد یافت تا تعدد تولید موجب کاهش هزینه و رسیدن به بهای تمام شده کل از پیش تعیین شده گردد. سپس می‌توان انتظار داشت که قیمت فروش از پیش تعیین شده علاوه بر کسب رضایت مشتریان موجب برقراری عایدی هدف برای تولیدکنندگان شود. البته به دلیل تورم پیوسته در سطح قیمت‌ها علی‌الخصوص در رابطه با مواد و سربار و همچنین تغییر در رفتار مصرف‌کنندگان، رصد بازار و بازبینی محاسبات باید به طور مستمر صورت گیرد. با این وجود، الزامات و محدودیت‌هایی در استفاده از این روش بهایابی قابل پیش‌بینی است. اولاً، لازمه استفاده از این روش کنترل کیفیت مستمر و دقیق عوامل تولید است. ثانیاً، از آن جهت که مبلغ بهای تمام شده ثابت است، باید در محاسبه آن تمامی محدودیت‌ها شامل عدم دسترسی به موجودی کالای با کیفیت، نوسانات قیمت مواد، دستمزد و سربار، خطاهای احتمالی و رخداد‌های غیرمترقبه و... در نظر گرفته شود.