دولت حداقلي مثل مجلس حداقلي جواب نمي‌دهد

آرمان ملی- حمید شجاعی: هرچه به خردادماه نزدیک می‌شویم تحرکات جریان‌های سیاسی و چهره‌هایی که تاکنون از نامزدی خود خبر داده‌اند یا قصد کاندیداتوری دارند بیشتر می‌شود و گویا انتخابات شلوغ و پر سر و صدایی را در پیش رو خواهیم داشت. این در حالی است که هر چقدر فضا برای جریان‌های سیاسی انتخاباتی است و هر ساعتی از شبانه روز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی همچون کلاب هاوس شاهد مباحث و مناظره‌های گوناگون هستیم اما در صحن عمومی جامعه و در میان مردم خبری از انتخابات نیست  و جامعه بیشتر نارضایتی‌های خود از وضع موجود را نشان می‌دهد. از همین رو است که بسیاری از ضرورت اقناع افکار عمومی و ترغیب مردم به حضور در انتخابات می‌گویند و معتقدند جریانی پیروز انتخابات خواهد بود که مردم را به صحنه بیاورد. در این راستا اصلاح‌طلبان  که انتخابات گذشته را به دلیل مشارکت حداقلی مردم و رد صلاحیت‌ها از دست دادند درصددند تا در خرداد1400 اسفند 98 را تلافی کنند و به عبارتی پیروزی را  جایگزین شکست نمایند.  از همین رو است که بیش از گذشته به احصای مشکلات مردم پرداخته‌اند، وعده‌هایی از جنس رفع مشکلات می‌دهند و بر برنامه محوری تاکید دارند. این در حالی است که آنها به جز بازیابی سرمایه اجتماعی با مشکلی به نام کاندیدای موج‌ساز و رای آور مواجه‌اند که باعث شده حدس و گمان‌‌هایی در این خصوص زده شود. آنچه مسلم است اصلاح‌طلبان در انتخابات با کاندیدای اجماعی وارد خواهند شد و پروژه ائتلاف با کاندیدای غیر اصلاح‌طلب را نیز به بوته فراموشی خواهند سپرد. برای بررسی شرایط جامعه معطوف به انتخابات 1400، نحوه کنش‌گری اصلاح‌طلبان در این انتخابات، عوامل موثر بر مشارکت مردم  و آنچه در سپهر سیاست ایران می‌گذرد «آرمان ملی» با مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم‌سالاری و نامزد انتخابات ریاست جمهوری به گفت و گو پرداخته است که بخش اول این مصاحبه را می‌خوانید.
 شرایط فعلی جامعه  و حــواشی معطوف به انتخابات ریاست جمهوری در خـــردادماه سال جاری را چطور ارزیابی می‌کنید؟
در مورد انتخابات یکی از بحث‌های واقعا مهمی که اکنون وجود دارد ضرورت حضور حداکثری و مشارکت گسترده مردم است. ما حرف‌های زیادی در جاهای مختلف می‌شنویم و می‌خوانیم که جریانات سیاسی چه کارها و اقداماتی انجام می‌دهند و کاندیداهای مختلف مطرح می‌شوند اما اصلی‌ترین بحث باید این باشد که بر سر قبری گریه کنیم که در آن جنازه‌ای هم پیدا شود. مساله بحث مشارکت گسترده مردم است که آیا در این مدت یک سالی که از اسفند 98 تاکنون گذشته آیا اتفاق ویژه‌ای افتاده که یخ مردم باز شود و بخواهند به صورت گسترده مشارکت کند؟ این مساله بسیار مهم است. بنده به عنوان کسی که حزب متبوعم اسم مرا برای نامزدی ریاست جمهوری مطرح کرده و کنگره نوزدهم حزب مردم سالاری به اتفاق آرا بر نامزدی من  تاکید داشتند واقعا هنوز در اینکه اتفاق ویژه‌ای برای حضور گسترده مردم افتاده یا خیر تردید دارم، چراکه به هر حال موضوع مشارکت مردم اصل و اساس است. خیلی اقدام‌ها را می‌بینیم که نه تنها در جهت مشارکت حداکثری نیست بلکه خلاف آن است. تقابلی که مجلسی‌ها با دولت داشته باشند اصلا در جهت افزایش مشارکت مردم محسوب نمی‌شود. شاید هم یک عده تعمدا دوست دارند در انتخابات مشارکت حداقلی داشته باشیم تا در کنار مجلس حداقلی شکل گرفته دولت حداقلی نیز شکل گیرد. به عبارتی این مساله در  دهان عده‌ای مزه کرده که مردم در انتخابات شرکت نکنند. لذا این نکته اساسی و مهمی است.  یک مورد از تقابل مجلس با دولت را می‌توان در کنترل و مهار کرونا دید. واقعا این آماری که بعد از سفرهای نوروزی به صورت جهشی اضافه شده خیلی موجب نگرانی است. خیلی‌ها می‌گویندچرا اساسا دولت مثل پارسال نیامد جاده‌ها را مسدود کند و صرفا جریمه را مطرح کرد. ولی بعد از سفرهای نوروزی تازه به یاد افتاده‌اند که جاده‌ها باید بسته شود. یا مثلا وعده‌هایی که در مورد واکسیناسیون کادر درمان یا بیماران مسن دادند. واقعا شاید به زور بشود گفت که این واکسن به یک درصد جمعیت کشور رسیده است. لذا باید یک دل خوشی برای شرکت در انتخابات باشد. البته نمی‌خواهم بگویم که مردم مایوس شوند؛ برعکس باید اقداماتی در جهت تقویت مشارکت مردم صورت گیرد. از آن جمله می‌توان به نحوه مهار ویروس کرونا، مشوق‌هایی برای گشایش معیشت مردم در دوماه پیش رو  و... اشاره کرد.  در خیلی از گزارش‌ها مطرح می‌شود که مردم می‌گویند اگر هم بتوان تورم بالا  و گرانی اجناس را تحمل کرد چند نرخی بودن کالاها غیرقابل تحمل است و چرا این قیمت‌ها کنترل نمی‌شود. لذا اولین دغدغه من این مساله است و اگر چاره‌اندیشی برای این مساله کنیم فکر می‌کنم موثر باشد. پس از رفع مساله کرونا و تنگناهای معیشتی بحث اعتماد عمومی به کل سیستم هم مهم است که برای آن نیز باید علاجی داشته باشیم. در سال 98 مسائلی مثل سقوط هواپیمای اوکراینی، افزایش نرخ بنزین، حوادث آبان ماه بود که اعتماد مردم را کاهش داد. حال باید کاری کنیم که این اعتماد عمومی به طور ملموسی تقویت شود. 
 با توجه به انتخابات پیش رو چه اموری را در جهت مشارکت گسترده مردم موثر می‌دانید؟


من معتقدم که نحوه برخورد دستگاه‌های نظارتی برای انتخابات 28 خرداد سال جاری مهم است. ما همین چند روز پیش شنیدیم که در بسیاری از شهرها هنوز به هیأت‌های نظارت استانی که منتخب مجلس برای نظارت بر شوراها هستند نرسیدیم. در مرحله اجرایی بسیاری افراد را به دلایل مختلف رد صلاحیت کردند که باید رئیس جمهور، معاون اول و وزیر کشور به این موضوع دقت کنند که هنوز کار به هیأت‌های نظارت منتخب مجلس نکشیده وضعیت این باشد. اگر بخواهیم اینگونه به استقبال انتخابات برویم قطعا تعداد نامزدهایی که برای شوراها اسم نوشتند گویا است. خیلی‌ها می‌گویند وجود انتخابات شوراها می‌تواند به سبد آرای انتخابات ریاست جمهوری نیز اضافه کند. خب در مورد شوراها نیز اینگونه بحث می‌شود و عده‌ای دچار توهمند که چه اشکالی دارد که مردم به طور گسترده هم شرکت نکنند. اینها توجه ندارند که بحث افزایش مشارکت مردم تضمین منافع ملی، امنیت ملی و پیشرفت کشور در عرصه‌های داخلی و خارجی است. ما در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بودیم و در سفرهایی که به خارج از کشور داشتیم بنده به عنوان رئیس گروه دوستی چندین کشور به عنوان رئیس فراکسیون منافع ملی مجلس دهم کاملا احساس کردم که اگر مشارکت 40 درصد باشد نحوه  برخورد خارجی‌ها با ما تا زمانی که مشارکت بالای 70 درصد باشد متفاوت است.  لذا من معتقدم که باید همه  برای این دغدغه راه علاجی پیدا کنند و برای افزایش مشارکت همه در همه زمینه‌ها دست به دست هم دهند. وزارت کشور به نحوی و شورای نگهبان به نحو دیگری. اگر شورای نگهبان بخواهد همان سخت‌گیری‌های قبلی را داشته باشد و به میزان مشارکت مردم توجه نشود ما حتما خسارت خواهیم دید. من معتقدم خود جناح‌های سیاسی می‌توانند مردم را تشویق کنند.  لذا انسجام درونی و اتحاد و رقابتی شدن در انتخابات بسیار تاثیر گذارند. حال اگر بتوانیم انتخابات را به صورت الکترونیکی برگزار کنیم به این مفهوم که مردم از خانه بتوانند رای دهند خوب است اما متاسفانه می‌‌گویند که همه باید پای صندوق بیایند که می‌تواند مشارکت را متحول کند. از طرف دیگر برگزاری انتخابات در 2 روز نیز به دلیل آنچه در قانون اساسی آمده منتفی است. نکته دیگر این است که آنهایی که شعار اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا را مطرح می‌کنند آنهایی هستند که اعتقادی به کل سیستم ندارند و شاید با اصل نظام مشکل دارند. به هر حال جناح‌های موجود کشور  همین‌ها هستند  و به‌رغم اینکه خطاهایی هم داشته و دارند نباید باعث شود که بگوییم اساسا انتخابات را نمی‌خواهیم. من معتقدم جناح‌های سیاسی حتما دچار مشکلاتی بودند اما درون این جناح‌ها عناصر پاکدست، ساده زیست و در خدمت مردم وجود دارند و نمی‌توان همه را به یک چوب راند. 
  اصلاح‌طلبان در سال‌هــای 92 و 96 از کــاندیدای غیراصلاح‌طلب حمایت کردند تا برنامه‌های اصلاح‌طلبانه را پیش ببرد؛ اما این اتفاق رخ نداد و باعث ریزش سرمایه اجتماعی آنها شد؛ تحلیل شـــما از این مساله و اینکه چطور باید این سرمایه از دست رفته را بازیابی کرد چگونه است؟
بله در سال 92 اصلاح‌طلبان به دلایلی که همه می‌دانیم به آقای روحانی روی آوردند هر چند که آن زمان من هم کاندیدا بودم اما شورای نگهبان صلاحیتم را تایید نکرد. البته نه تنها بنده که مرحوم آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی را هم به دلیل کهولت سن رد کردند. ما به ناچار به آقای حسن روحانی روی آوردیم اما پشیمان نیستیم. باید توجه کنیم که آقای روحانی کاندیدای غیر اصلاح‌طلبی بود که از او حمایت کردیم. همین تجربه نشان داده که ما تصمیم بگیریم حتما از کاندیدای غیر اصلاح‌طلب حمایت نکنیم. در همین راستا برای انتخابات پیش رو نیز انتخابات به دسته تقسیم خواهد شد. عده‌ای می‌گویند که مستقیم خواهیم آمد، عده‌ای دیگر اصولگرا و دسته‌ای هم اصلاح‌طلبان هستند. من می‌گویم که هر کسی با جناح خودش کار کند و دلیلی ندارد کسی که خمیر مایه فکری  او اصولگرایی است مورد حمایت اصلاح‌طلبان قرار گیرد. این خط قرمزی است که در مباحث مطرح شده که دیگر از کاندیدای غیر اصلاح‌طلب حمایت نخواهیم کرد. حداقل حزب مردم‌سالاری بر این نکته تاکید کرده و در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات  نیز بارها این نکته مورد توجه واقع شده است. البته مستقلین هم سه دسته هستند؛ یکسری معتقدند که باید جریان سومی ایجاد کنیم  که اگر می‌توانند بفرمایند. عده‌ای دیگر هستند که واقعا معتقدند که به اصولگرایان و اصلاح‌طلبان تعلق خاطر ندارند و می‌خواهند از این دو جریان سیاسی مستقل باشند. اما دسته سوم آنهایی هستند که این روزها می‌گویند مستقلند اما می‌خواهند نان را به نرخ روز بخورند. یعنی می‌بینند فضا به نحوی است که نه می‌توانند بگویند اصلاح طلبیم چون ممکن  است برایشان مضراتی داشته باشد  و نه رویشان می‌شود که بگویند اصولگرا هستیم چون می‌دانند که دیگر پایگاه مردمی برای اصولگرایان وجود ندارد. 
 بسیاری بر این باورند که انتخابات پیش رو محل تلاقی و تضارب برنامه‌ها است و نامزدهای برنامه محور رای آوری خواهند داشت؛ این مساله را چگونه تبیین می‌کنید؟
بالاخره جدای از اینکه جریانات سیاسی با چه آرایشی می‌خواهند حضور داشته باشند ما باید همه این جریانات را طوری داشته باشیم که تشویق کننده حضور اکثریت  مردم باشند. نکته دیگر بحث برنامه‌ها است. واقعیت این است که الی ماشاءا... شعار شنیدیم  و همه  استاد شعار دادنیم و رایج شده است اما واقعیت این است که باید برنامه ارائه داد. ما در حزب خودمان 50 برنامه در 5 کمیته تنظیم کردیم. یک  کمیته اساسی که 5 برنامه دارد، کمیته اقتصادی 15 برنامه دارد ،کمیته سیاست خارجی و دیپلماسی و سیاست داخلی که هریک ده برنامه دارند و کمیته فرهنگی و اجتماعی که ده برنامه دارد و مجموعا به این نتیجه رسیدیم که 50 گل باید شکفته شود. اینها نیز شعار نیست و حرف‌های جدیدی خواهد بود. ما واقعا در یک جزوه 50 صفحه‌ای این برنامه را به موقع منتشر خواهیم کرد و به  مردم خواهیم گفت که باید برنامه محوری را  محور انتخاب خود قرار دهند. من همه جا گفتم و باز هم می‌گویم که در همین یک ماه قبل از ثبت نام آمادگی مناظره با همه کاندیداهای مستقل و اصولگرا را دارم و از آنها برای مناظره هر جا که بخواهند و پیشنهاد دهند دعوت می‌کنم. باید از فضای مجازی استفاده شود و مردم استفاده کنند و بعد سر برنامه‌ها برویم  که ببینیم واقعا کدام برنامه اشکال دارد و چگونه آن را عملیاتی کنیم.
 از آنجایی که کاندیدای اصلاح‌طلبان از درون جبهه اصلاحات ایران و با تایید اعضای این جبهه معرفی خواهد شد اگر جبهه اصلاح‌طلبان از شما حمایت نکرد در قالب مستقل حضور خواهید یافت یا به نفع کاندیدای اجماعی اصلاح‌طلبان کنار خواهید کشید؟
ما یک اختلاف برداشتی در مورد آنچه که جبهه اصلاح‌طلبان گفته داریم. ما اینگونه فکر می‌کردیم که هر کسی دوست داشت ثبت‌نام می‌کند و پس از بررسی صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان نهاد اجماع ساز اصلاح‌طلبان در مورد آنها تصمیم می‌گیرد که به اجماع برسند. روالی که در همه انتخابات‌ها مرسوم است اما اکنون ممکن است که بحث برعکس شود و بگویند که قبل از ثبت نام‌ها اجماع درون اصلاح‌طلبان صورت بگیرد که معلوم هم نیست شورای نگهبان چه تصمیمی دارد. لذا این اختلاف وجود دارد و باید به نحوی حل شود. ما اعلام کردیم که با جبهه اصلاحات همراهی داریم در حالتی که همه چیز به صورت طبیعی پیش برود. همه اسم بنویسند و هر کسی تایید شد دیگر تعدد نامزد نداشته باشیم و به سمت اجماع حرکت کنیم. گذشته از این اختلاف دیدگاه می‌خواهم بگویم که ما با توجه به تجارب قبلی این بحث را مطرح می‌کنیم  و الا در دنیا روند درست برعکس این رویه موجود است. در دنیا انتخابات نظام حزبی برگزار می‌شود. در قالب درون یک حزب ایالت به ایالت می‌چرخند و هر کسی بیشترین رای را درون آن حزب داشت انتخاب می‌شود و  بر روی یک نفر توافق می‌کنند. لذا حزب تصمیم می‌گیرد نه یک جبهه یا چندین حزب. پس از اینکه حزب پیروز شد آن زمان ائتلاف شکل می‌‌گیرد که از همه باشند. ما در اینجا بر عکس عمل می‌کنیم و ابتدا می‌خواهیم برخی از این ائتلاف‌ها را داشته باشیم و بعد کسی که رای می‌آورد از یاد می‌برد که چه کسانی به او کمک کردند. لذا این اختلاف وجود دارد.  آقای روحانی نیز به این مساله توجه نکرد که چه کسانی کمک کردند و باعث پیروزی او شدند. تصور اطرافیان وی این بود که خودشان باعث پیروزی روحانی شدند. آذر ماه سال 96 بود که هنوز بورس، خودرو، سکه ، دلار، مسکن و ... گرانی نداشت که در مجلس به آقای روحانی گفتم که همشهری عزیز بجنب که ما 43 شهر رفتیم و برای شما سخنرانی کردیم. الان نیز باید با افتخار بگوییم که از این دولت حمایت می‌کنیم نه اینکه به خاطر عملکرد دولت خجالت بکشیم. ما آن دوران می‌گفتیم خیر الموجودین آقای روحانی است و منتقد همیشگی هم بوده‌ایم و دولت نیز اصلا کاری به کار ما نداشت که بگوید شما که از ما حمایت کردید کجای کار هستید یا چه کاره هستید. الحمد‌ا... نیز ما هیچ درخواستی از دولت نداشتیم و هنوز هم نداریم. لذا من معتقدم توجه به این نکات هم مهم است تا انشاء ا... ببینیم چه کسانی می‌خواهند وارد عرصه شوند.
 پـــس اگــر اختلاف برداشت شما از تصمیم جبهه اصلاح‌طلبان حل نشود باید منتظر  حضور احتمالی شما در انتخابات باشیم؟
حزب ما تصمیم می‌گیرد و خودم نمی‌توانم قاطع نظر دهم ولی نظر  قبلی حزب ما که گفته با جبهه اصلاحات همکاری می‌کنیم این بوده که باید همه ثبت‌نام کنند و بعد از بررسی صلاحیت‌ها در مورد اجماع تصمیم‌گیری شود. در دوره قبل در سال 92 نیز همین اتفاق افتاد که در چند روز مانده تصمیم گرفته شد از آقای روحانی حمایت شود. در سال 96 نیز اینگونه بود. ما نمی‌دانیم که هنوز چه کسی تایید می‌شود و لذا بنده تابع تصمیمات حزبی هستم.