سربازان خط مقدم را از پشت نمی‌زنند

غلامرضا ظریفیان
استاد دانشگاه
در کمتـــــر کشــــوری می‌‌توان سراغ گرفت در بحبوحه مذاکراتی که به امنیت و منافع ملی کشـــور مرتبط است، عده یا مراکزی در داخل، سیگنال‌های غلط به افکار عمومی و کشورهای مقابل این مذاکرات ارسال کنند. اکنون مردم و صاحبنظران با این پرسش مواجه هستند که به چنین دوگانگی‌ها، آن هم در حوزه‌های حساس و کلان کشور، چطور باید نگاه کرد؟ ریشه این مسأله چیست و راه حل آن چه می‌‌تواند باشد؟
برای ارائه پاسخی به این پرسش‌ها، باید مسأله را از زاویه دیگری بررسی کرد. اکنون در کشور، میان مسئولان عالیرتبه تا مردم و صاحبنظران عرصه‌های مختلف، اجماع حداکثری وجود دارد که تحریم‌های ظالمانه و خصمانه سال‌های اخیر جامعه ما را با بحران‌ها و مشکلات اساسی روبه‌رو کرده است.به عبارت دیگر، تحریم تجربه‌ای است که بدون تحلیل، پرسش و پاسخ یا کنکاش و پژوهش‌های عمیق، قابل لمس و اثرات آن مشهود است. امروز در هر عرصه‌ای، می‌‌توان آثار و پیامدهای مخرب تحریم‌ها را به عینه دید. محسوس‌ترین عرصه، ویروس کرونا و بیماری کووید 19 است. ایرانیان پس از ماه‌ها درگیری نفسگیر با ویروس کرونا بحق چشم انتظار ورود واکسن و مصون‌سازی جمعیت کشور هستند. اما همگان می‌‌دانند که تحریم‌ها دلیل اصلی عقب ماندن کشور در فرایند تأمین و تزریق واکسن است. بنابراین، واکسن و بیماری کرونا، وضعیتی است که مردم اثرات تحریم را با گوشت و پوست خود لمس می‌‌کنند.اما اثرات تحریم فقط به کرونا محدود نشده است. امروز فشارها و حصر اقتصادی کشور، پیامدهای مخربی در حوزه معیشت، سلامت، رفاه اقتصادی و حتی امنیت خاطر جامعه را به دنبال داشته است. زیرا بسیاری از این رانت‌ها و فسادهایی که در چند سال اخیر جامعه با آن رو به رو شد، یا گسترش بی انصافی‌ها و بی اخلاقی‌ها، ناشی از ناهنجاری‌هایی بود که از ناحیه تحریم ایجاد شد. زیرا تحریم، روندهای مرسوم و مألوف هر جامعه‌ای را تخریب کرده و به شیوه‌های غیرقانونی میدان می‌‌دهد.


به همین دلایل است که امروز سست کردن زنجیره تحریم‌ها یا رفع کامل آنها - البته در کنار کارهای ضروری دیگری مانند افزایش تولید و رفع موانع این حوزه - اصلی‌ترین و حیاتی‌ترین کاری است که مسئولان می‌‌توانند انجام دهند. حتی می‌‌توان گفت رفع تحریم اصلی‌ترین کاری است که مردم از مسئولان انتظار دارند. در کنار این، این را هم می‌‌دانیم که ریشه این تحریم‌ها، خروج امریکا از توافق برجام است که متأسفانه برخی در خارج نیز با دولت ترامپ همصدا شدند تا شاید از این طریق به قدرت دست یابند. مطابق آنچه گفته شد، فرایند یا مذاکره برای رفع ظلم تحریم از ملت ایران را باید یک جنگ پیچیده و چند وجهی تصور کرد؛ درست مانند جنگ تحمیلی هشت ساله. از این رو کسانی که در خط مقدم این جنگ گفتمانی و دیپلماسی قرار دارند، همچون رزمندگان دفاع مقدس هستند که در خط مقدم و رو در رو با دشمن می‌‌جنگیدند.
نکته اینجا است که رزمندگان جنگ اخیر برای حل و فصل مسأله تحریم، به اعتبار فرمایش رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مسئولان کشور، از نظر شخصیت، سلامت، ایمان و اعتقاد به مبانی نظام، اسلام و میهن دوستی، از افراد برجسته، معتمد و قابل اعتماد و قابل اتکا هستند. در عین حال که این سربازان دیپلماسی، مأموریت خود را از نظام و حاکمیت گرفته اند تا در یک فضای بسیار سخت، به نمایندگی از یک جامعه 85 میلیونی با چند کشور و قدرت جهانی گفت‌وگو کرده و منافع ملت و نظام را تأمین کنند. این تصویر، یادآور دوران جنگ تحمیلی است، یعنی زمانی که رزمندگان و فرزندان این مردم در جبهه‌ها حضور داشتند و مردم برای حمایت از آنان از ضرورت‌های زندگی خود هم می‌‌گذشتند و آنها را به جبهه‌ها ارسال می‌‌کردند. در آن دوران اگر کسی در پشت جبهه به رزمندگان تعرض می‌‌کرد یا آنان را مورد شماتت قرار می‌‌داد، یا به هر وسیله ای، مانع از کار و نبرد آنان می‌‌شد، به سرعت و جدیت با شماتت جامعه مواجه می‌‌شد. درعین حال دستگاه‌های امنیتی نیز اقدامات کسانی را که مخل دفاع از سرزمین و میهن اسلامی ما بودند جرم تلقی کرده و آنان را مورد پیگرد حقوقی قرار می‌‌دادند.
اصلی‌ترین گروهی که در دفاع مقدس، بویژه پشت جبهه‌ها سنگ‌اندازی یا روحیه‌ها را تضعیف می‌‌کردند، گروهک منافقین بودند که مورد نفرت ملت قرار گرفتند.
امروز هم ما با یک شرایط بسیار پیچیده تر از جنگ هشت ساله رو به رو هستیم. چرا که مسأله تحریم، فقط اقتصادی نیست، بلکه می‌‌تواند امید و سرمایه اجتماعی ملت ما را نیز هدف قرار دهد. کما اینکه در انتخابات گذشته مجلس، کاهش سرمایه اجتماعی و امید، زمینه‌ساز کاهش مشارکت مردم در انتخابات هم شد.
با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، وقتی جمعی از دیپلمات‌های مؤمن و انقلابی کشور، با اعتبار و اعتمادی که از نظام دارند، تلاش می‌‌کنند گره‌های زندگی یک جامعه 85 میلیونی را باز و از استقلال کشور دفاع کنند، در چنین شرایطی خالی کردن پشت این سربازان خط مقدم دیپلماسی یا حتی بدتر از آن، شلیک کردن از پشت به کسی که در خط مقدم نظام بین‌الملل ایستاده است، امری ظالمانه، غیرمنصفانه و دور از اخلاق و میهن دوستی است.
حمله به کسی که از منافع و کیان کشور مقابل بیگانگان دفاع می‌‌کند و همه دقت خود را به کار می‌‌برد تا حداکثر منافع مردم و کشور حاصل شود، غیرمنصفانه و از نوع برخورد معاندانه محسوب شده و محکوم و مطرود است.
درست مانند دوران دفاع مقدس که هر تعرض و تعدی به یک رزمنده، حتماً باید مورد سؤال و پیگرد قرار می‌‌گرفت، این نوع برخوردها هم باید مورد سؤال و پیگرد مجرمانه قرار بگیرد تا کسانی که در خط مقدم هستند، با تکیه بر پشتگرمی داخلی، نقش خود رابه خوبی ایفا کنند.ضمن اینکه این برخوردها، به طرف بیگانگان نشان خواهد داد که سربازان دیپلماسی جمهوری اسلامی، مستظهر به پشتیبانی همه ملت هستند و همه 85 میلیون جمعیت ایران آنان را حمایت و کمک می‌‌کنند. هرچند، متأسفانه به دلیل نگاه‌های جناحی یا بغض‌ها و کینه‌های فرقه‌ای، با نگرش‌های افراطی مواجه هستیم که حیات خود را در تزاحم‌ها و تنازع‌های خودساخته می‌‌بینند.