معیاری برای شناخت روایت رقیب

مرتضی شعیب: یکی از شگردهای مرسوم در عملیات روانی، به اشتباه انداختن دشمن یا رقیب است. تحلیل‌ها، آمارها و اخباری منتشر می‌شود که برآیند آنها به اشتباه انداختن طرف مقابل و ایجاد یک برآورد اشتباه در جبهه مقابل است.  البته این موضوع مانع آن نمی‌شود که رصد تحولات و رفتار طرف‌ها فاقد اعت بار باشد. در واقع رصد رفتار و گفتار اردوگاه مقابل در سازوکار و معادله اصلی و معقول مورد ارزیابی و اعتبارسنجی قرار می‌گیرد اما قطعا روایت آنها ملاک و معیار نخواهد بود.  طی روزها و هفته‌های اخیر، جریان اصلاحات و شرکای آنها در دولت و برخی طیف‌های موسوم به اصولگرایی، یک عملیات روانی گسترده را درباره وضعیت جریان انقلابی در انتخابات آغاز کرده‌اند. این جریان از آنجا که از جایگاه بشدت نازل دولت نزد افکار عمومی باخبر است و می‌داند سوء‌مدیریت دولت و ایجاد وضعیت فاجعه‌بار فعلی شانس آنها را در انتخابات بشدت کاهش داده است، به برخی اشتباهات در جریان انقلاب امید بسته است و امید دارد آرایش انتخاباتی جریان انقلاب روزنه امیدی برای غربگرایان داخلی باز کند. بر همین اساس عقلانیت انقلابی توصیه می‌کند روایت‌های جریان رقیب از جبهه انقلاب به هیچ عنوان ملاک و معیاری برای تحلیل و ارزیابی جریان خودی تلقی نشود. کما اینکه طی روزهای اخیر موارد متعددی از مواضع متناقض غربگرایان اعم از اصلاح‌طلبان، دولتی‌ها و برخی اصولگرایان مایل به دولت، در ارزیابی کاندیداهای مطرح در جبهه انقلاب منتشر شده است.  بنابراین ملاک قرار دادن روایت جریان مقابل از جبهه خودی، باعث سردرگمی و به خطا رفتن در تشخیص مصالح و همچنین تشخیص گزینه درست خواهد شد ولی همان‌گونه که گفته شد، رصد این روایت‌ها باید در دستور کار باشد و به صورت مستمر انجام شود. اما فرمول فهم درست روایت‌ها و عملیات روانی جریان غربگرا از آرایش انتخاباتی جبهه انقلاب چیست؟  «وطن‌امروز» قبلا درباره برخی تجارب انتخاباتی در 3 دوره انتخابات گذشته ریاست‌جمهوری مطالبی را به صورت مفصل منتشر و با توجه به این تجارب، ضرورت هوشیاری جبهه انقلاب برای جلوگیری از به انحراف رفتن فضای انتخابات از مطالبات اصلی مردم به سمت مطالبات انحرافی و دوقطبی‌های کاذب را گوشزد کرده است. به عبارتی، یکی از مهم‌ترین نکاتی که جبهه انقلاب در ترسیم آرایش انتخاباتی خود باید به آن اهتمام داشته باشد، حراست از مطالبات اصلی مردم یعنی معیشت و اقتصاد است و بر همین اساس یکی از لوازم هوشیاری جریان انقلاب شناسایی تاکتیک‌ها و گزینه‌هایی است که احتمال به حاشیه رفتن مطالبات اصلی و مطرح شدن مسائل انحرافی را بیشتر می‌کند. این اصل مهم، در شناخت روایت‌های جریان رقیب درباره جبهه انقلاب هم صادق است. به عبارت خیلی ساده‌تر، آن دست از روایت‌های اصلاح‌طلبان و نزدیکان دولت که می‌خواهد جبهه انقلاب را به سمت و سوی گزینه‌ای بکشاند که با حاشیه‌سازی حول آن گزینه می‌توانند فضای انتخابات را از کار، کارآمدی، مدیریت، معیشت و اقتصاد خارج و به سمت مسائل سیاسی و فرهنگی پیرامون او منحرف کنند، قطعا عملیات روانی برای گمراه کردن جبهه انقلاب است.  این نکته کوتاه را می‌توان به عنوان یک فرمول معیار برای شناخت روایت‌های جریان غربگرا از آرایش انتخاباتی جبهه انقلاب در نظر گرفت.