بحران آب زيرزميني و سال آبي جاري در ايران

با وقوع سيلاب‌هاي بهار 1398، متوسط بارندگي‌هاي كشور در سال آبي ۹۸- ۹۷ به ۳۴۲ ميلي‌متر رسيد كه ركورد پربارش‌ترين سال را در ۵۰ سال گذشته زد. هرچند در سال آبي بعدي ۹8-۹9 با ميزان بارش ۳۱۷ ميلي‌متر باز هم نسبت متوسط 50 ساله (حدود 250 ميلي‌متر) بيشتر بود.  در سال آبي جاري بارش‌ها با كاهش محسوسي مواجه شده و متوسط بارش (مهر ماه ۹۹ تا پايان شهريور ۱۴۰۰) كمتر از متوسط 50 ساله پيش‌بيني شده است. قائم‌مقام وزير نيرو در سال 1395 اعلام كرد: در دهه‌هاي پيش مطابق آمارها، كشور ما از ۱۳۰ ميليارد مترمكعب منابع آب زيرزميني برخوردار بود اما در ۲۰ سال گذشته منابع آب تجديدشونده به ۱۱۰ ميليارد مترمكعب و در ۶ سال گذشته به كمتر از ۱۰۰ ميليارد مترمكعب كاهش يافته است.  سرانه مصرف آب شرب در شهر تهران ۲۴۰ ليتر بر ثانيه در شبانه‌روز به ازاي هر نفر است. اين سرانه در كشور ۱۷۰ ليتر بر ثانيه است. سرانه مصرف شهر تهران در تابستان تا ۳۱۰ ليتر بر ثانيه در شبانه‌روز نيز مي‌رسد. شهر تهران به ‌طور متوسط روزانه ۳۷ هزار ليتر بر ثانيه آب مصرف مي‌كند كه اين رقم در تابستان به بيش از ۴۴ هزار ليتر بر ثانيه خواهد رسيد.  درصد سهم آب زيرزميني در حجم آب شيرين بدون يخچال دنيا بيش از 96درصد و در حد 8.3 ميليون كيلومتر مكعب است.   منابع آب زيرزميني غيرقابل تجديد حدود 1.5 ميليون كيلومتر مكعب هستند. امروزه با برداشت جهاني 700 - 600 كيلومتر مكعب در سال، آب‌هاي زيرزميني به بيشترين استخراج شده ماده جهان تبديل شده است. در سطح جهان زندگي بيش از 2 ميليارد نفر به اين كار وابسته است.   حدود 60درصد از آب‌هاي زيرزميني برداشت شده در كشاورزي استفاده مي‌شود. بقيه تقريبا به ‌طور مساوي بين بخش‌هاي داخلي و صنعتي تقسيم مي‌شود.  
آب‌هاي زيرزميني تنها منبع آب آشاميدني در مناطق خشك و سفره‌هاي زيرزميني عميق تنها منبع قابل استفاده در برابر خشكسالي، سيل، سونامي و ساير مخاطرات طبيعي است. آب زيرزميني يك عامل تسهيل‌كننده بزرگ براي تحولات اجتماعي و اقتصادي است.   70درصد از منابع آب آشاميدني اتحاديه اروپا و 80درصد منابع آب روستايي در جنوب صحراي آفريقا به آب زيرزميني بستگي دارد. ذخيره سالانه و فصلي آب زيرزميني فعلي به ميزان بارندگي در سال‌هاي گذشته بستگي دارد. هنگامي كه ميزان بارندگي روندي نزولي دارد، روند نوسانات ذخيره آب زيرزميني بيشتر تحت اثر بارش قرار مي‌گيرد. علاوه بر روند زماني، الگوي شاخص پوشش گياهي به ميزان تغييرات ذخيره آب زيرزميني بستگي دارد. كمترين ميزان شاخص پوشش گياهي در حوزه‌هاي آبريز مركزي ايران در سال 1395 همزمان با كمترين ميزان ذخيره آب و ميزان شارژ زيرزميني (27 تا 36 سانتي‌متر) بوده است.  تخليه سريع سفره‌هاي زيرزميني در سراسر جهان موجب نگراني فزاينده‌اي شده است. ايران كشوري است كه در طول تاريخ به منابع آب زيرزميني متكي بوده است. توسعه، در دهه‌هاي اخير با كاهش تدريجي سطح آب سفره‌هاي زيرزميني روبه‌رو شده است. در سراسر كشور سياست‌هاي بهره‌برداري از آب زيرزميني و اقدامات براي كنترل برداشت تا حد زيادي بازيابي نشده‌اند. برداشت بيش از حد از آب زيرزميني در ايران نشان مي‌دهد كه چگونه  فن سالاري حاكم، سياستگذاري كوتاه‌مدت و قانونگذاري عوام‌گرايانه با يكديگر مرتبط هستند. در ايران استفاده از آب‌هاي زيرزميني بر پايه سوءمديريت در سطح ملي و برداشت بيش از حد در سطح محلي انجام شده است. در بسياري از مناطق ايران، فشار توسعه كشاورزي باعث كمبود آب‌هاي سطحي شده است. رشد تقاضاي سالانه براي تأمين آب باعث ايجاد برخي مشكلات زيست محيطي شده است، زيرا نفوذ كافي آب به سفره‌هاي زيرزميني وجود ندارد كه باعث افزايش مداوم ارتفاع سطح مخزن آب زيرزميني شود. بيشتر سفره‌هاي زيرزميني در ايران تحت اثر فعاليت‌هاي انساني قرار دارند و كاهش برداشت انسان مي‌تواند به تغيير رژيم در برخي از سفره‌هاي آب زيرزميني كمك كند.  به دليل برداشت بيش از حد منابع آب زيرزميني در بسياري از سفره‌هاي زيرزميني مهم داخل ايران، فرونشست زمين با سرعت‌هاي مختلفي اتفاق مي‌افتد. فرونشست با ميزان حدود 10 سانتي‌متر در سال در محدوده سمنان رخ مي‌دهد. مناطقي با نرخ فرونشست زياد بين شهرك صنعتي و شهر سمنان در ناحيه ميزان بالاي افت آب زيرزميني قرار دارند. به دليل برداشت شديد آب زيرزميني در نتيجه صنعتي شدن و شهرنشيني، حداكثر افت سالانه سطح آب زيرزميني با 123 سانتي‌متر در سال شناسايي شده است. بر پايه آنكه گسل‌هاي فعال در نزديكي سكونتگاه‌هاي مهم ايران -مانند سمنان- وجود دارند، تغييرات مكانيكي در اثر افت سطح آب زيرزميني و فرونشست زمين مي‌تواند به تحريك لرزه‌خيزي در گسل‌هاي همان منطقه (مانند سمنان) بينجامد. ازسوي ديگر با توجه به شكنندگي اكوسيستم‌هاي خشك و افزايش جمعيت سمنان، افزايش جمعيت در چنين پهنه‌هايي با افزايش معرضيت جمعيت آسيب‌پذير و درنهايت به به افزايش ريسك در اين نواحي مي‌انجامد.  تنوع آب و هوا ممكن است با خشكسالي مكرر هيدرولوژيكي به دليل تغيير الگو و شدت بارش، اضافه آب آب زيرزميني را تحت‌تاثير قرار دهد و درنتيجه باعث اضافه برداشت آب زيرزميني شود. علاوه بر اين، اثرات انساني (به عنوان مثال افزايش استفاده از آب به دليل رشد جمعيت، شهرنشيني و تغيير كاربري اراضي) وضعيت را تشديد كرده و اثرهاي اضافه برداشت را تشديد مي‌كند. مديريت انطباقي منابع آب كه در برنامه‌هاي حاكميت جامع منابع آب بايد قرار گيرد تا فرصت‌هايي را براي كاهش اثر فشارهاي انساني بر منابع آب زيرزميني فراهم كند.