روزنامه ایران
1400/02/07
سهشنبههای شعر «ایران»
کارنامهخوانی جوایز شعرگروه فرهنگی: جوایز شعر تلاش میکنند که وضعیت یک دوره شعری را با متر و معیار خویش بسنجند و متناسب با ظرفیتهای علمی و توان حرفهای، بر جریان شعر اثرگذار باشند. بدیهی است کیفیت این اثرگذاری مرهون مؤلفههایی همچون سیاستگذاری ادبی، انتخاب دبیر و داوران، استقبال رسانهای و در نهایت «جایزه» است. شاید اگر جوایز شعری چهاردهه اخیر را فقط بخواهیم نام ببریم یک سیاهه مفصل شود، اما اغلب این جوایز چون زاده دغدغههای ادبی نبودهاند منقرض شدهاند و بسیاری نیز به حکم بضاعت مالی، اختلافات درونی، عدم اقبال مخاطبان و... از نفس افتادهاند. اتفاق مهم هر جایزه وقتی رقم میخورد که منتخبان از طرف جامعه ادبی پس زده نشوند و به جمع پدیدهها و سرمایههای شعر اضافه شوند. رسالت یک جایزه اگر همین پدیدهافزایی و سرمایهآفرینی ادبی در نظر گرفته شود، کافی است. بسیاری از این جوایز بهدلیل کمتوجهیهای رسانهای و بُعد مسافت با پایتخت، دیده نمیشوند و دچار بیمهریاند اما با تورق جوایز مشهورتر شعر متوجه میشویم که در میان منتخبان جوایز پایتختی، نامهای برخاسته از این جوایز، قابل ملاحظهاند. سهشنبههای شعر در نظر دارد با معرفی و مرور جایزههای شعر استانها، راهکارهای اجرایی و زمینههای پذیرش جامعه ادبی را در این باره بررسی کند. بدیهی است علاقهمندیم مخاطبان این صفحه در این بررسیها مشارکت داشته باشند و در مقام برگزارکننده، دبیر، داور و شرکتکننده، دیدگاههای خود را در قالب یادداشت برای ما ارسال کنند. در این شماره به جایزه کتاب سال الوند که در استان همدان برگزار میشود پرداختهایم و در شمارههای بعدی بهجایزه شعر خوزستان، جایزه جم بوشهر و... نگاهی خواهیم داشت.
جایزه کتاب سال الوند
اولین دوره جایزه کتاب سال الوند در سال ۱۳۹۷ برگزار شد. دوره دوم سال ۱۳۹۸ و دوره سوم که دوره اخیر بود بهدلیل رعایت دستورالعملها اول قرار بود در پایان سال ۱۳۹۹ برگزار شود اما به امید بهبودی اوضاع و به تصمیم برگزارکنندگان مقرر شد بهصورت غیرحضوری و با انتشار نام برگزیدگان در رسانهها برگزار شود. در دوره نخست «فرزاد آبادی» برای مجموعه شعر «گفتوگو با تاریکی» جایزه کتاب سال الوند را دریافت کرد، همچنین تندیس جایزه به انتخاب انجمن علمی نقد ادبی به سیدرضا محمدی برای مجموعه شعر «روح اندوهگین یک شاعر» تعلق گرفت.
در دوره دوم «فرامرز سهدهی» با مجموعه شعر «فنجان شکسته در پاییز فروپاشی» در بخش «کتاب سال شعر الوند» و «محمدرضا ترکی» با مجموعه شعر «سالهای بیترانگی» در بخش «جایزه ویژه انجمن علمی نقد ادبی ایران» معرفی شدند. از «حسنا محمدزاده» با کتاب «پری روز» نیز در این بخش تقدیر شد. در دومین دوره، یک بخش به جایزه اضافه شده بود که بخش شاعران استان همدان بود. در نخستین دوره از این بخش، محسن جعفری از ملایر تندیس جایزه را دریافت کرد و از کمال امرایی از همدان و لیلا اوحدی از ملایر تقدیر شد. همچنین از حدیثه یاری بهعنوان کمسنترین شرکتکننده جایزه بهعنوان «شاعر امید» تقدیر شد.
در نهایت در دوره سوم نیز در بخش کتاب سال، «ترانههای گمشده در کوچههای باد» از «محمود معتقدی» تقدیر و «جنون دارد این دوچرخه» از ایرج ضیایی برگزیده شد. منتخب انجمن علمی نقد ادبی نیز در این دوره، مجموعه «سوسن» از فاطمه سالاروند بود. برگزیده استانی نیز شادی صالحی از نهاوند و تقدیریهای این بخش نیز مریم فعلهگری و مهدی طراوتیتوانا از همدان بودند.
حسن گوهری، دبیر سومین دوره این جایزه با تأکید بر ضرورت خروج رویدادهای ادبی از مرکز، مهمترین دلیلی را که جایزه الوند در همدان برگزار میشود ، انتقاد از مدل «مرکز-پیرامونی» دانست. بر همین اساس این جایزه هر سال در همدان بهعنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین برگزار میشود. به نظرم اهالی فرهنگ و هنر اگر قرار است متولی برگزاری یک رویداد فرهنگی شوند، بهتر است آن را در یک شهر و شهرستانی غیر از تهران برگزار کنند. به هر حال تهران، هر روز و در شرایط عادی، دهها برنامه متنوع فرهنگی در مراکز دولتی و خصوصی دارد، پس بهتر است برای ایجاد توازن بیشتر و توسعه متوازن فرهنگ، رویدادهای هنری به شهرهایی غیر از پایتخت انتقال یابد. وی با اشاره به برگزاری جشنوارههایی که متولیان دولتی فرهنگ برگزار میکنند، گفت: برای متولیان دستگاههای فرهنگی هم این موضوع آشکار شده که نباید تمام رویدادهای ملی فقط در تهران برگزار شود، کما اینکه میبینید در برگزاری جشنوارههای فیلم و تجسمی و... سیاست به سمت حضور در شهرستانها رفته و میرود.
جایزه ادبی الوند یک جایزه خصوصی است، در دوره اول این رویداد فرهنگی، تنها ۲ بخش داشتیم، اما در دوره دوم و این دوره یک بخش افزوده شد و حالا ۳ بخش دارد که عبارتند از جایزه «کتاب سال الوند»، جایزه «انجمن علمی نقد ادبی ایران» و جایزه «بخش استانی» (که مربوط به شاعران استان همدان است). ما در هر کدام از این بخشها یک برگزیده داریم که تندیس ویژه جایزه را دریافت میکنند و به فراخور انتخاب داوران در هر بخش یک یا دو نفر هم لوح تقدیر میگیرند. این جایزه میکوشد چندان تحدید به مرزهای مشخص بین چهرههای شاخص ادبی و جریانهای ادبی در کشور نباشد، البته این کار در شعار ساده است و زمان عمل میبینید بسیار مسیر صعب و دشواری است، اما غیرممکن نیست.
درگیر مرزبندیها نمیشویم
حسن گوهرپور
دبیر جایزه کتاب سال الوند
جوایز ادبی هر کدام بر اساس یک برنامهریزی و هدفگذاری برگزار میشوند، جایزه کتاب سال الوند هم این چنین است. اتاق فکر و دبیرخانه جایزه بر این اصل تلاش دارند که جایزه هر سال در همدان بهعنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین برگزار شود و همدان در یک جایزه ملی، نامی در میان نامهای استانها داشته باشد. همدان شهری است که باباطاهر، عارف، بوعلیسینا و بزرگان دیگری در گستره فرهنگ در آن آرمیدهاند و جا دارد نام این شهر بیش از این در ادبیات ایران جلوهگر باشد. بر همین اساس در دو دوره گذشته – اگرچه دبیرخانه جایزه در تهران بود – اما محل برگزاری جایزه همدان بود و سال 99 هم بر آن بودیم که آیین پایانی در همدان برگزار شود، اما متأسفانه بهدلیل محدودیتهای کرونایی و رعایت دستورالعملهای بهداشتی با این که چند ماه آیین پایانی را به تعویق انداختیم اما سرانجام به جهت رعایت سلامت جامعه به سهم خودمان، در 27 فروردین ماه از مسیر رسانهها نتایج را اعلام کردیم تا انشاءالله در فرصتی مناسب تندیسها را به برگزیدگان تقدیم کنیم. نکته دیگر بخشهای مختلف جایزه است.
جایزه الوند در دوره اول، تنها ۲ بخش داشت، اما در دوره دوم و این دوره، ۳ بخش داشت که عبارت بودند از جایزه «کتاب سال الوند»، جایزه «انجمن علمی نقد ادبی ایران» و جایزه «بخش استانی» (که مربوط به شاعران استان همدان است). ما در هر کدام از این بخشها یک برگزیده داریم که تندیس ویژه جایزه را دریافت میکنند و به فراخور انتخاب داوران در هر بخش یک یا دو نفر هم لوح تقدیر میگیرند. در واقع آثار رسیده به جایزه، در بخش کتاب هم به داوران «کتاب سال الوند» تقدیم میشود و هم به داوران «انجمن علمی نقد ادبی ایران»؛ هر دو گروه داوری، بهصورت مستقل کتابی را انتخاب میکنند. نکته دیگری که این جایزه را ممکن است از دیگر جوایز ادبی کشور متمایز کند، حضور بخش دانشگاهی ادبیات بهعنوان داور در یک بخش مجزاست. در واقع در این بخش، یک کتاب شعر به انتخاب چهرههای دانشگاهی به جامعه ادبی برای خواندن پیشنهاد میشود. خوشبختانه در هر ۳ دوره جایزه، انجمن علمی نقد ادبی ایران و جناب دکتر ابراهیم خدایار رئیس انجمن با این نگاه که «نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق و معرفی آنان به جامعه مخاطب باید پر رنگ باشد» در داوریهای جایزه حضور داشتند و به طور مستقل آثار را مورد بررسی قرار دادند. در این دوره هم داوران بخش برگزیده انجمن، از اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور در حوزه ادبیات بودند.
یکی دیگر از موضوعاتی که بسیار مهم است و هر جایزه باید برای آن استراتژی داشته باشد، رویکرد جایزه و گرایش آن به رویکردهای ادبی است، در اینباره باید گفت این جایزه میکوشد در انتخابها، چندان درگیر مرزهای مشخص بین چهرههای شاخص ادبی و جریانهای ادبی در کشور نباشد، البته این کار در شعار ساده است و اگر عملیاتی بخواهید وارد انجام کار شوید میبینید بسیار مسیر صعب و دشواری است، اما غیر ممکن نیست، همه ما داریم در این سرزمین زندگی میکنیم، هر کتابی که از وزارت فرهنگ مجوز دریافت کرده و برای دبیرخانه ارسال شده باشد به داوری گذاشته میشود؛ محدودیتی هم وجود ندارد. اگر به دو دوره گذشته جایزه هم نظری بیندازید خواهید دید که انتخابها در دو بخش «کتاب سال الوند» و «انجمن علمی نقد ادبی ایران» هم از منظر ناشر و هم از نظر شاعر و رویکرد به شعر، کاملاً متفاوت بوده است اما دبیرخانه به هر دو نظر احترام گذاشته و اتفاقاً علاقهمند است این رویکرد تقویت شود. سرانجام اینکه جایزه کتاب سال الوند هم مانند سایر جوایز در کشور، در تلاش است فضای ادبیات را پویا کند، علاقهمندان به شعر را به سمت و سوی کتابها ترغیب کند و به مسئولیتهای اجتماعی این جنس از فعالیتها بپردازد.
ادامهدادن راه، یک فریضه ماندگار فرهنگی است
محمود معتقدی
شاعر
در خصوص جوایز ادبی بویژه در زمینه شعر، بیگمان در جهت اهمیت فرهنگی و اجتماعی به جهت شرایط دشوار در اینجا و اکنون، محل تأمل است چراکه نخست باید به انتشار کتاب و پخش آن و از همه مهمتر، بخش اقتصاد کتاب ونبود توجه و علاقه مخاطبان بخصوص جوانان و چشمانداز فضای مجازی و.... این روزها ما شاهد افت فرهنگی فراوانی هستیم، حال با طرح مسائلی ازاین دست، درزمینه اهمیت و ادامه جوایز خصوصی در زمینه ادبیات و بویژه شعر، در این سالها ما با افت و خیزهای زیادی مواجه بودهایم که اغلب عمر طولانی نداشته و ندارند. بیگمان در چنین موقعیتی، ادامه جایزه کتاب سال الوند با نگرشی سراسری، خود یک فریضه ماندگار فرهنگی است. لازم به یادآوری است که جایزه در سه بخش بسیار بهنگام و مهم به نظر میرسد، اما حضور بخش منتقدان دانشگاهی شاید چندان محملی ندارد و محل پرسش است که اساسنامه، شیوه شرکت و نحوه انتخاب و بازتاب آن چندان موفق نیست، بهتر است در آینده با ساختار دیگری برگزار شود. با این همه، نفس ادامه این بسیار لازم و مفید بوده و هست، باید از دستاندرکاران سختکوش این پدیده فرهنگی همچون علیرضا بهرامی، حسن گوهرپور و حمایتکنندگان مالی جوایز به نیکی یاد کرد، بهروزهای بهتر و بهتر.
بعدالتحریر: در زمینه جایزه نقد به شاعران دانشگاهی پیشنهاد میشود این بخش باید نقد عمومی و همه منتقدان غیردانشگاهی را هم در برداشته باشد، متأسفانه در سطح دانشگاهی کمتر منتقد ادبی و فعالیتی در این زمینه دیده میشود، بی گمان خروجی زیادی در این زمینه بخصوص در ادبیات دیده نمیشود. بهتر است جریان نقد فراتر از استادان موردنظر باشد، از سوی دیگر جامعه فرهنگی نام این انجمن را کمتر میشنود.
نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق
ابراهیم خدایار
رئیس انجمن علمی نقد ادبی ایران
نقش نهادهای علمی دانشگاهی در شناسایی شاعران موفق و معرفی آنان به جامعه مخاطب، انکارناشدنی است. بدین روی حضور انجمن علمی نقد ادبی ایران در سه دوره پیاپی جایزه الوند را به فال نیک میگیریم. امیدوارم نهاد شعر بتواند همچون گذشته علاوه بر ادای رسالت اجتماعی خود، در جلب توجه ذوق جامعه به سمت زیباییهای مندرج در زبان شعر نیز موفق عمل کند. درست است که در دهههای اخیر در ایران نیز همسو با تحولات جهانی، شعر به نفع رمان در موضوع تأثیرگذاری اجتماعی عقب نشسته است، اما هنوز هم بهدلیل نوع تربیت ذوق ایرانیان، شعری که بتواند با انسان معاصر ایرانی همنوایی کند و زبان علایق وی باشد، بیتردید با اقبال مخاطبان مواجه خواهد شد و با فرصتهایی که دیگر هنرها (موسیقی، سینما و...) در اختیار آن گذاشتهاند، مؤثرتر از گذشته در جامعه حضور پیدا خواهد کرد. شعر والا در مقام هنری ماندگار و مؤثر در حفظ زبان ملتهای جهان ایفای نقش مینماید و این ویژگی برای شعر فارسی در تاریخ ایران و گسترش آن در گستره جغرافیای فرهنگی آن بینظیر بوده است. شاعران معاصر ایران و مناطق فارسیزبان جهان از این منظر نیز همانند نسلهای پیشین و پیشرو خود وظیفهای بسیار سنگین به عهده دارند. جایزه الوند باید با چنین رویکردی به ادامه راه بیندیشد و به روزهای نیامدهاش فکر کند.
فاطمه سالاروند
این تناقض عجیبیست، دل بخواهد و زبان نه
گفتن و نگفتنم چیست؟ چشم آری و دهان نه
این تناقض عجیبیست برخلاف کار دنیا
در خیال عشق باشی، در خیال آب و نان نه
این تناقض عجیبیست، بین بودن و نبودن
زندهای و زندگی را، هست نامی و نشان نه
لب فشردهام به تلخی، جان سپردهام به سختی
تا شبیه خویش باشم تا شبیه این و آن نه
انتظار شّر و آفت، از زمین و آسمان هست
انتظار خیر و برکت از زمین و آسمان نه!
پرسش تو حق من بود، روشن است پاسخ من:
آری آری آری آری مینویسم و بخوان: نه!
با تو همراهند، اما همرهانت نیستند
همنشینانی که از جنس جهانت نیستند
«قصّهای پر آب چشم» داستان غربت است و
همدلانت نه... که حتی همزبانت نیستند
نه شریک غصّههایت، نه شریک شادیات
این رفیقان جز شریک آب و نانت نیستند
میشناسندت بهنام و ناشناسی بینشان
آشنایانند و دنبال نشانت نیستند
روزِ سختی را نمیدانم که هم امروز نیز
جز نمک بر زخمهای استخوانت نیستند
کاشکی نامهربانی را بلد بودی کمی!
مهربانی... حیف اما مهربانت نیستند
سهل باشد دشمنی از دشمنان دیدن ولی
درد دارد دوستانت دوستانت نیستند
مهدی طراوتیتوانا
ایلیاتی اسب را زین کن به جنگ دیگری
خون به پا شد باز از چشم قشنگ دیگری
خون به راه افتاده دارد سیل میآید به دشت
تا بگیرد دشت واقلیم تو رنگ دیگری
ناز شستت غیرت یک ایل در دستان توست
این تفنگ افتاد از دستت، تفنگ دیگری
دشت جولانگاه شد امشب، نگیرد ماه من
دامنات را پنجه تیز پلنگ دیگری
کار دنیا باز هم لنگ است و میترسم که باز
مادری زاید شبی تیمور لنگ دیگری
خشک و تر میسوزد آن وقتی که باما نیستی
دل خوش آیینهها هستی و تنها نیستی
در من احساس عجیبی هست وقتی سالها
در خیالم هستی ودر پیشم اما نیستی
کوچه بوی گل گرفت از رد پای عابران
آنکه از این کوچهها رد شد تو آیا نیستی؟
مثل مولانا اسیر شمس چشمانت شدم
میروم جایی به دنبالت که آنجا نیستی
قایقات را دور کن، بی عشق حتی لحظهای
گفته باشم؛ مرد این توفنده دریا نیستی
مریم فعلهگری
مثل خشکی برای ماهیها
مثل خاورمیانه برای خوابیدن
دهانم
جای مناسبی برای نام تو نیست
سرم جای مناسبی برای خیال تو
درخت نیستم
که حتی
تمام برگها هم از من سقوط کنند
کاملاً نمیرم
یا بتوانم قلبم را
چون دم مارمولکها
هر بار پس از کنده شدن
ترمیم کنم
پلی چوبیام
در آستانه شکستن
به آخرین آدمی فکر میکنم
که میخواهد از من عبور کند
به خودم فکر میکنم
بعد از آخرین آدمی
که میخواهد از من عبور کند
تو دور میشدی
و باد نمیدانست
بوزد
عطر تو را میبرد
یا میآورد؟
شادی صالحی
از برگه فوتم
چند موریانه ماند
و یک
احوالپرسی سرد
هر بار که میبینمت
گویی الواری وحشی در من
زیر قطار میرود
و تو نمیدانی
واگنی که با آن میروی
چه اره تیزی ست
و هیچ کارخانه چوببری
علت مرگ را
عشق تشخیص نمیدهد
من میفهمم چرا مُردم
چند تکه لاشخورم بالای سر پذیراییست
تکه سگم میان سرمهدان
تکههای رانم هنوز جیرجیر میکند در تختخواب
کشتی نوح است این خانه
که هیچگاه جزیرهای نیافت
قلب تو موریانهایست تنها
روزی
یک درخت کاشت
و بعد فهمید عشق
حیوان گوشتخواریست
میان روح وحشی یک درخت
میان یک آگهی فوت
اصغر رضایی گماری
بگو چگونه؟
و از قول چه کسی بنویسم؟
که این روز
ادامه چشمهای توست
که رو به زمین باز کردی
و رودها
ادامه صدای توست!
بگو، چند پرنده
تا کجای این شهر باید به پرواز دربیایند
تا سین سلام صبح تو را به خورشید برسانند
چند چشمه باید بجوشد
تا پاکی تو را
رودها به اقیانوس برسانند
اصلاً بگو، چند سیب
از کدام باغ باید بچینم
تا گوشهای از لبخند تو را
به بهار برسانم
حالا که به چشمهای تو
خوب نگاه میکنم
پی میبرم به ماجرا
شاید تو آخرین پیامبری باشی
که بدون معجزه
به تو ایمان بیاوریم
همه چیز را عوض کرده است
بهجای گلدانها
سطلهای زباله گل دادهاند
رودهای خشکیده
دوباره پر از ماهی شدهاند
قفسها برای دیدن پرواز
میلههایشان را در آغوش گرفتهاند...
دوست داشتن تو دنیا را عوض کرده است
پرستوها را از کوچ برگردانده است
ببرها را با آهوها دوست کرده است
دوست داشتن تو دارد دیوانهام میکند
ماهیها ریختهاند به شهر
دارند خیابانها را تصرف میکنند
میخواهند شادی را
دوباره بر لبهای مردم شهر قلاب کنند
گلها زبان باز کردهاند
بلند شدهاند و حرف میزنند
میچرخند و شعر میخوانند
دوست داشتن تو
بهترین داشتن دنیاست
که نمیشود
آن را با دنیا عوض کرد
سریا داودی حموله
آیینه من میشود
من/ زن زیبایی
که در هیچ آیینهای دیده نمیشود!
هر جا تو گریه کردهای
کودکان
برای چیدن انگور میآیند!
هیچ بلوطی
در خاک دیگری ریشه نمیکند
هر صبح
نام خود را به رود میگوید
تا فکر سیاه کلاغ را از یاد ببرد!
رودی
که تقویم ماه را مینویسد
از سمت فراموشی تو
تاریک است!
تنها
درختان تحمل آسمان را دارند
و کوهها
که از برادر به ما نزدیکترند!
تاریکی
به رود کوچکی میریزد
مثل بادها
که ما را به مقصد ما ترک میکنند!
پربازدیدترینهای روزنامه ها
پس از انتشار تصاویر ماهواره ای از میزان خسارت ها به پایگاه نواتیم، دیروز نیز تصاویر ماهوارهای پایگاه رامون ارتش صهیونیستی منتشر شد که نشان می دهد علاوه بر آشیانه ها، مراکز تجهیزات نظامی نیز توسط موشک های بالستیک ایران هدف قرار گرفته است (خراسان) امیر واحدی: اینبار با بمبافکن su ۲۴ پاسخ ویرانگر میدهیم / سردار حاجیزاده: صد در صد میزنیم (جوان) اخبار ویژه (کيهان) پیام صریح ایران به جنگطلبان صهیونیست (تجارت)
سایر اخبار این روزنامه
رکورد مرگ کرونایی؛ 496 نفر روز گذشته جان باختند
بیماری خارجی، ایمنی ملی
سلام ایران
سهشنبههای شعر «ایران»
کارنامه 100 روزه بایدن در کاخ سفید
جوانان این مرز و بوم را باور دارم
سنگاندازی کرونا پیش پای معلولان!
گفتوگوی ظریف برای ثبت دراسناد بود
حجم مبادلات تجاری تهران-آنکارا باید به 30 میلیارد دلار برسد
اخلاق تجارت بین ایران و ترکیه فراموش نشود
کرونا و دوگانگی ما
تدوین بسته پیشنهادی رونق بورس برای ارائه به سران قوا
لغو تحریمها نباید دستاویز بازیهای سیاسی شود
امروز دنیا پذیرفته که راهی جز توافق با ایران و لغو تحریم ها وجود ندارد