خودتحریمی برای تولید و تولیدکننده


مهدی شفیعی قاسمی

دکتري مهندسی صنایع

از منظر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری شرکتهایی که کالای دانش بنیان تولید میکنند معاف از مالیات هستند، با این وجود سازمان امور مالیاتی شرکتها را پس از اتمام پروژه ملزم به ارائه درخواست میکند تا از معافیت یا عدم معافیت آنها اطمینان پیدا کند. اگر در قانون اینطور بیان شده، دیگر چه نیاز به ارائه درخواست از سمت تولیدکننده است؟

مشخص است که اداره مالیات به دنبال اخذ حداکثری مالیات است، متأسفانه نظام مالیاتی ما تولید را قربانی کرده است.

نکته اینکه در مواقعی که یک رقیب خارجی در مناقصهای شرکت میکند توقع میرود که همان معافیتهای اعطا شده به شرکت خارجی به تولیدکننده داخلی نیز داده شود، اما اینطور نیست.در بسیاری از مواقع نیز به جای اخذ مالیات بر ارزش افزوده از مشتری نهایی، تولیدکننده ایرانی این را میپردازد. رقیب خارجی
سرمایه بیشتری در اختیار دارد در صورتی که هزینههای تولیدکننده داخلی که باید در این میان رقابت کند را بسیار بالا بردهاند و این اقدام مصداق بارز مانعتراشی و هزینهتراشی برای تولید است و باعث میشود محصول دانش بنیان در برابر رقیب خارجی حرفی برای گفتن نداشته باشد.

نکته دیگر خرید و فروشهای بدون فاکتور است. طرف حساب شرکتهای دانش بنیان عمدتاً نهادهای دولتی هستند؛ بنابراین هیچ یک از مراودات مالی که صورت میگیرد بدون فاکتور نیست، اما در سمت دیگر زمانی که این مراودات با پیمانکار خرد انجام میشود آنها از ارائه فاکتور خودداری میکنند.حتی اینطور بیان میکنند که تنها در صورتی با شما همکاری خواهیم کرد که درخواست فاکتور نداشته باشید، اتفاقی که در شرایط میافتد این است که عملاً به دولت نه درصد مالیات ارزش افزوده را میدهیم، به این امید که یک روز از کسانی که با آنها همکاری کردهایم این مالیات ارزش افزوده را اخذ نماییم، اما در عمل نه تولیدکننده و نه دولت هیچ یک به هدف مالیاتی مورد انتظار نرسیدهاند.

بی شک مالیات بر ارزش افزوده باعث قفل شدن نقدینگی تولیدکنندگان می شود.

تولیدکننده یک مبلغی را به عنوان مالیات ارزش افزوده به دولت پرداخت میکند به این امید که از مصرف کننده نهایی باز پس گرفته شود یعنی جای اینکه تولید کننده در نقدینگی حمایت شود، دولت در حال قرض گرفتن پول از تولیدکننده است قرضی که هیچگاه پس داده نمیشود.

در صورتی که اگر شرکتها از نقدینگی خوبی بهرهمند باشند بر بروی عملکرد آنها و به تبع بر روی اقتصاد اثر مطلوبی خواهد داشت، فشار مالیات بر ارزش افزوده باعث ورشکسته شدن کسب و کارها و ایجاد معضل بیکاری شده است.

البته مالیات بر تراکنشها می تواند جایگزین مناسبی برای مالیات بر ارزش افزوده باشد.

شفافیت تراکنشها اتفاق فوقالعاده خوبی است و میتواند جایگزین مناسبی برای مالیات بر ارزش افزوده باشد یعنی به جای اینکه به منبع درآمدی مالیات بر ارزش افزوده فکر کنیم، به منبع مالیاتی ناشی از کسانی فکر کنیم که بدون پرداخت هیچ مالیاتی در حال ضربه زدن به بدنه اقتصاد کشور هستند.

تمام کسانی که تراکنش دارند، به ازای آن تراکنش نیز یک حسابی داشته باشند که در ازای هر تراکنش بتوان از آن مالیات گرفته شود. متأسفانه هنوز در کشور مالیات عدالت محور را اعمال نکردیم و شاهد این هستیم که تراکنشهایی در حال انجام هستند
که هیچگونه صورتحساب سود و زیانی برای آنها تعریف نشده است.این در حالی است که همه
زیرساختهای آن فراهم است، ولی اخذ مالیات از فعالیتهای سوداگرانه در دستور کار دولت نیست و فعلاً تولید قربانی اصلی این تبعیض مالیاتی و نظام مالیاتی فعلی است.

متأسفانه سرمایه افراد دلال در حوزه مسکن و خودرو روز به روز در حال افزایش است چرا که بدون پرداخت هیچ گونه مالیاتی و بدون هیچ نظارتی بر عملکردشان، به راحتی به فعالیت خود ادامه میدهند در صورتی که با اعمال اینگونه مالیاتهای ناحق بر تولیدکنندگان، روز به روز از توان تولیدی آنها کاسته میشود.