ستاره سوزی عجیب رامبد لاغری وحشتناک نوری و اُپرای سالار عقیلی


 
 
ستاره‌سوزی عجیب رامبد و مهران


بازی های شبنم مقدمی، آتیلا پسیانی، ویشکا آسایش و بهنام تشکر در سریال‌های «مردم معمولی» و «دراکولا» با انتظارات مخاطبان فاصله فاحشی دارد
نویسنده: مائده کاشیان  
 
  مهران مدیری و رامبد جوان چهره‌های مهم و موثری در ژانر کمدی هستند و سابقه خوبی در زمینه تولید آثار کمدی دارند، بنابراین توقعات از سریال جدیدشان بالا بود و پیش‌بینی می‌شد در سال 1400، شاهد دو سریال کمدی مهم در نمایش خانگی باشیم، اما برخلاف پیش‌بینی‌ها این دو سریال حسابی مخاطبان را ناامید کردند. هر دو سریال بازیگران خوب و خوش‌سابقه‌ای دارند که آن‌ها نیز نتوانسته‌اند بازی خوبی داشته باشند و تبدیل به امتیازی برای سریال شوند. دراکولا سریال «دراکولا» در ادامه «هیولا» ساخته شده اما با آن فاصله زیادی دارد و خاطره خوب آن را تکرار نکرده است. یکی از مهم‌ترین ضعف‌های سریال مربوط به فیلم نامه آن است که ایده‌اش به خوبی در کل قصه بسط داده نشده است. سریال ابتدا با فعالیت‌های سودجویانه «کامروا» در پوشش خیریه شروع شد، اما پس از مرگ این شخصیت، مسیر داستان منحرف شد، قسمت‌هایی از سریال به مراسم ختم او پرداخته شد و پس از آن بیشتر شاهد آشنایی دو همسر «کامروا» با یکدیگر و چشم‌وهم‌چشمی آن‌ها با دوستان‌شان بوده‌ایم. در «دراکولا» برخلاف «هیولا» و بیشتر ساخته‌های مدیری، از موقعیت‌های کمدی خوب هم خبری نیست. این مجموعه در سه هفته گذشته، در پلتفرم نماوا جایگاه سومین اثر پربیننده را داشته و از رقابت با «گیسو» و «سیاوش» جا مانده است. بازی بازیگران ویشکا آسایش، بهنام تشکر، گلاره عباسی و اندیشه فولادوند از بازیگران سریال «دراکولا» هستند که آن‌ها نیز حضور نا امیدکننده‌ای در سریال داشته‌اند. ویشکا آسایش و بهنام تشکر تجربه‌های خوبی در آثار کمدی دارند، اما در «دراکولا» توقعات را برآورده نمی‌کنند. تا به حال مشابه نقش «ژاله» را به عنوان زنی ساده‌لوح و سرگرم ظواهر در دیگر آثار مدیری دیده‌ایم و بازی ویشکا آسایش هم نکته ویژه‌ای ندارد. او سعی می‌کند با طرز راه رفتن غیرعادی و خنده و گریه‌های بی‌صدا از تماشاگر خنده بگیرد، اما این حرکات هم به مرور تکراری می‌شود و دیگر باعث خنده نمی‌شود. بهنام تشکر نیز سعی کرده با لحن خاص خود، حضور متفاوتی در سریال داشته باشد و در نقش وکیل موذی «کامرا» بازی بدی نداشته، اما نمی‌توان گفت این بازیگر باتجربه، در حد انتظار ظاهر شده است. پیشتر به تجربه پرریسک مدیری در «دراکولا» پرداختیم و از انتخاب گلاره عباسی و اندیشه فولادوند که تجربه مهمی در ژانر کمدی ندارند، به عنوان ریسک یاد کردیم، عملکرد این دو بازیگر در «دراکولا» نشان می‌دهد این ریسک جواب نداده است. گلاره عباسی در نقش زنی حسود و بدجنس بامزه نیست و حالت عجیب دهانش هم به او کمکی نکرده. اندیشه فولادوند هم بازی تصنعی و اغراق‌شده‌‌ای دارد و از پس ایفای نقش خود به خوبی برنیامده است. مردم معمولی قصه سریال «مردم معمولی» در لوکیشنی ثابت و با چند شخصیت ثابت روایت می‌شود که همه با یکدیگر نسبت فامیلی یا خانوادگی دارند. این مجموعه تلاش می‌کند به واسطه اتفاقاتی مانند خرابکاری شخصیت‌های ساده‌لوح سریال در موقعیت‌های حساس، رقص کاراکترها و سروکله زدن آن‌ها با یکدیگر، مخاطب را به خنده بیندازد، اما «مردم معمولی» به موقعیت‌های خنده‌دار احتیاج دارد که فاقد آن است. شخصیت‌های سریال از تیپ‌های تکراری و کلیشه‌ای فراتر نمی‌روند و جذاب نیستند و به سختی می‌توان نام کمدی روی این سریال گذاشت. بازی بازیگران شبنم مقدمی تا به حال نقش‌های متنوعی بازی کرده و در نمایش خانگی، تلویزیون و سینما بازی‌های خوبی از خود به نمایش گذاشته، اما بازی او در «مردم معمولی» بسیار ضعیف است. البته نقش او هم جای کار چندانی برایش نگذاشته است. مقدمی نقش زنی تندخو را برعهده دارد که مدام غر می‌زند، به همسرش امر و نهی می‌کند و با فریادهایش همه را عاصی می‌کند. آتیلا پسیانی که نقش همسر مظلوم «باربارا» را ایفا کرده، تنها جلوی دوربین حضور دارد و هیچ نکته قابل توجهی در بازی او دیده نمی‌شود. با توجه به سابقه و تجربه این بازیگر، دیدن بازی او در «مردم معمولی» مخاطب را متعجب می‌کند. رامبد جوان هم در نقش «بردیا برازنده» تلاش می‌کند با رفتارهای اغراق‌شده و حرکات عجیب‌وغریب، متفاوت و خنده‌دار به نظر برسد، اما در این تلاش موفق نیست و گاهی لحن خاص خود را از دست می‌دهد و شاهد همان رامبد جوان همیشگی هستیم. دیگر بازیگران سریال مانند کمند امیرسلیمانی، شادی کرم‌رودی و لیلی رشیدی هم نتوانسته‌اند در این سریال خودی نشان بدهند.         سالار عقیلی همبازی دختر خاقان چین! گفت‌وگوی خراسان با بهروز غریب‌پور درباره اُپرای جدید «همای و همایون»  و ظرفیت شعر شاعران بزرگ برای تبدیل شدن به اُپرا   اکرم انتصاری - چندسالی می‌شود که اپراهای عروسکی، مهمان صحنه‌های اجرا شده است. بهروز غریب‌پور، نمایشنامه‌نویس و کارگردان کشورمان، تا به حال اپراهای عروسکی عاشورا، حافظ، مولانا، خیام و سعدی را به روی صحنه برده است؛ او این روزها مشغول تولید اپرای «همای و همایون» است. این اپرا بر اساس یکی از مثنوی‌های خواجوی‌کرمانی ساخته شده و بهزاد عبدی آهنگ‌سازی این اثر را برعهده داشته و آن را با همراهی ارکستر اوکراین، ضبط کرده است. با بهروز غریب‌پور درباره جزئیات کار جدیدش گفت‌وگویی کردیم که در ادامه می‌خوانید. سالار عقیلی در نقش همای خواجو  بهروز غریب‌پور از آغاز مراحل پایانی ضبط موسیقی اپرای همای و همایون خبر می‌دهد؛ او درباره جزئیات این اُپرا می‌گوید: «پایان مراحل موسیقی این اپرا می‌تواند سرآغازی بر فعالیت کارگاهی ما برای ساخت عروسک‌ها و صحنه باشد. آهنگ‌سازی این اپرا را بهزاد عبدی انجام داده است که قبلا با ایشان سه اثر اپرای عاشورا، مولوی و حافظ را کار کردم. نقش اول در این اپرا، همای است و سالار عقیلی این نقش را خوانده و نقش مقابل او در این اپرا، همایون دختر خاقان چین است. موسیقی فوق‌العاده‌ای شده و سالار عقیلی هم آن را فوق‌العاده خوانده است. ان‌شاءا... این شرایط بحرانی هم به پایان برسد و ما بتوانیم کار کارگاهی را با سرعت عمل بیشتری ادامه بدهیم. بقیه نقش‌ها  نیز در حالت آزمایشی هستند و نقش‌ها دایم در حال تغییر است.» سردیس کافی نیست کارگردان اپرای حافظ با گلایه از بی‌مهری به چهره‌های برجسته فرهنگی و هنری کشورمان می‌گوید: «یکی از مشکلاتمان در حوزه فرهنگ و هنر این است که یک راهبرد برای کار و معرفی شاعران فاخرمان وجود ندارد. البته طی این سال‌ها روزهایی را به نام شاعران ثبت کردند، سمینارهایی برگزار و گاهی یک پیکره یا سردیس از یک شاعر رونمایی می‌شود. این برای کشوری که حافظ، سعدی، خیام، مولوی، نظامی، ناصرخسرو و دیگر شاعران بزرگ را دارد، دریغ‌آمیز است و اصلا خوب نیست ما به همین روال متداول بسنده کنیم. من حرکتی را آغاز کردم که اگر مثلا روز حافظ فرا رسیده‌است، دو اثر اپرا درباره او وجود دارد؛ اما دریغ از یک حمایت ملی. به هرحال، اگر قرار است اراده من را بسنجید، من اراده کرده بودم و اراده هم داشتم تا درباره همه بزرگان اثری را روی صحنه ببرم، اما نشد.» بدقولی مسئولان به خواجوی کرمانی  اپرای خواجوی‌کرمانی با مشکلات زیادی ساخته شد؛ این را غریب‌پور می‌گوید و با اشاره به بدقولی مسئولان کرمانی برای ساخت این اپرا، اضافه می‌کند: «به‌رغم وعده‌های استاندار، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیرکل میراث فرهنگی و مدیرکل کرمان‌شناسی، نتوانستیم برای اپرای خواجوی کرمانی که یکی از نام‌آورترین افراد در تاریخ کرمان محسوب می‌شود، بودجه‌ جذب کنیم. قرار بود صنایع کرمان به این اثر که در واقع دستمزد یک فوتبالیست درجه سه تیم گل‌گهر هم نمی‌شود، یک کمک مالی کنند، اما نکردند که نکردند! مگر عمر یک درام‌نویس و کارگردان چقدر است که برای همه آثاری که قرار است روی صحنه ببرد، از این اتاق به آن اتاق و از این مدیر به آن مدیر مراجعه کند؟ استدلال کند، بحث کند و به هیچ جایی نرسد؟ به هر حال، اگر بنیاد رودکی به کمک نمی‌آمد، این اپرا ادامه پیدا نمی‌کرد. اگر بنیاد فرهنگی رودکی و معاونت هنری و سایر نهادها کمک نکنند، امیدی به آقایان و حضرات مسئول استان پهناور کرمان ندارم. در واقع تا به امروز، بخاری از این مسئولان بلند نشده است.» فردوسی برای صد نسل بعدی حرف دارد بهروز غریب‌پور آثار هر شاعری را مناسب اپرا شدن نمی‌داند و درباره پتانسیل دیگر شاعران دراین‌باره می‌گوید: «باید زندگی افراد دارای یک پتانسیل‌ دراماتیک باشد تا این اتفاق بیفتد؛ چون قرار نیست من یک ردیف تصنیف را کنار هم بگذارم تا اپرا شود. زندگی هر کسی پتانسیل تبدیل‌شدن به یک اثر دراماتیک را ندارد. از شاعرانی که این امکان را دارند، می‌توانم به سلمان ساوجی و ناصرخسرو قبادیانی اشاره کنم، اما مثلا شهریار این پتانسیل را ندارد. در مورد فردوسی باید داستان‌های او را اپرا کرد. اگر یک نهاد ملی به معنای واقعی بود و به من سفارش می‌داد که حداقل ۱۸ اثر دراماتیک از فردوسی را بساز و من زندگی باقی‌مانده‌ام را هم صرف کنم، باز فردوسی برای صد نسل بعدی هم، حرف برای گفتن دارد. در حقیقت بعضی شاعران شایستگی دارند؛ اما ظرفیت دراماتیک شدن را ندارند. مثلا بیدل دهلوی، با تمام فراز و فرودهایی که در شعرش وجود دارد و عظمت خیال‌پردازی‌اش، دارای این پتانسیل نیست.»    
 
چهره ها کاهش سریع وزن  عوارض روانی دارد آقای «نوری»! کم‌کردن وزن هرچند برای سلامتی جسم مفید است اما اگر در سایه رژیم‌های غذایی سخت باشد، می‌تواند بر سلامت روان  تأثیر منفی بگذارد مهشید مسگری | کارشناس‌ارشد روان‌شناسی بالینی  انتشار تصاویر امیر نوری، بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه شخصی‌اش، مورد توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفت. او چند تصویر از خودش بعد از کاهش وزن شدید که ظاهرا در زمان کوتاهی هم به آن دست یافته، در صفحه شخصی‌اش بارگذاری کرده است. در این بین، هنگامی که شما در حال تلاش برای لاغری سریع هستید، عوارض جانبی معمولا مثبت هستند. از لحاظ فیزیکی و ذهنی، شما از احساس کلی رضایت و اعتماد‌به‌نفس لذت می‌برید. از سوی دیگر، نتایج سریع جراحی کاهش‌وزن شدید ممکن است آمادگی ذهنی شما را برای کنار آمدن با تغییرات جسمی کاهش دهد و آثار روانی ایجاد کند. در خور ذکر است که اطلاعات کافی درباره نحوه رژیم «امیر نوری» وجود ندارد و خودش هم در این باره توضیحی نداده اما به همین بهانه و در ادامه به اصلی‌ترین تاثیرات روانی کاهش سریع وزن اشاره می‌شود.   1- اختلالات اشتها| مطالعات متعدد نشان می‌دهد که افراد به علت رژیم غذایی سخت و کاهش وزن سریع در معرض اختلالات خوردن قرار می‌گیرند. زنان بعد از چنین رژیم‌های غذایی بیشتر در معرض ابتلا به بی‌خوابی، بی‌اشتهایی و کاهش میل‌جنسی هستند. همچنین بین گرفتن رژیم‌های غذایی سخت و بیماران مبتلا به بیماری کم‌خوری عصبی رابطه مستقیمی وجود دارد. 2- افسردگی| افسردگی بیشترین نتیجه روان شناختی کاهش وزن ناشی از رژیم‌غذایی سخت است. در مواردی که افراد حدود 25 درصد از وزن بدن خود را از دست می‌دهند، احتمالا دچار آثار شدید منفی روانی خواهند شد. 3- اضطراب و استرس| کاهش ناگهانی وزن با گرفتن رژیم‌های سخت می‌تواند سطوح استرس و اضطراب شما را افزایش دهد. واضح است که کاهش وزن بر میزان هورمون شما تأثیر می‌گذارد که به نوبه خود روی روان شما هم تاثیرگذار خواهد بود. کاهش سریع وزن باعث ایجاد اختلال شدید هورمونی می‌شود که می‌تواند به نوسانات خلقی، دشوار شدن تمرکز، افزایش استرس و اضطراب منجر شود. در ضمن، حفظ کاهش وزن شما می‌تواند به لحاظ ذهنی و احساسی سخت باشد زیرا شما نیاز دارید که نه تنها عادت‌های غذایی خود را تغییر دهید بلکه باید از ارتباطات ذهنی لذت‌بخش با غذا هم تا حدودی دست بکشید. بنابراین باید بعد از چنین اتفاقاتی، بیشتر مراقب روان‌تان باشید.