معادلات یمن و نرمش بن سلمان

 بن سلمان در مصاحبه چند روز قبل خود ادبیات عجیبی در قبال انصار ا... به کار برد. ولیعهد سعودی برای اولین بار از واژه عربی و یمنی برای جنبش انصار ا... استفاده کرد. کارشناسان منطقه معتقدند این تغییر ادبیات به سبب عملیات های اخیر چند روز گذشته انصار ا... و ارتش یمن در عمق عربستان و قطعی شدن پاک سازی مارب است.  سوابق بن سلمان در این سال ها نشان داده هر کجا فشار حد اکثری بر او وارد شده، وی مجبور به عقب نشینی شده است. ماجرای عراق، پرونده شکست انتخاباتی لبنان، عقب نشینی از سوریه و حتی ماجرای خاشقچی و سخنرانی رهبر انقلاب  در قبال پرونده منا؛همه این موارد پس از مدتی باعث شد بن سلمان با تغییر ادبیات ماجرا را به نحوی دیگر تغییر دهد اما مسئله این جاست، در سال ششم جنگ چه اتفاقی افتاده که بن سلمان نظرش در قبال انصار ا... تغییر کرده است؟ یک: تغییر مدیریت عملیات ها: پیشتر یمنی ها اعلام کرده بودند هر نوع عملیات عربستان در خاک یمن با واکنش متقابل مواجه خواهد شد، مثلا حملات به فرودگاه صنعا با واکنش نظامی یمنی ها به فرودگاه ابها و ریاض مواجه شد. با این حال از چندی پیش این سناریو تغییر کرد. یمنی ها ساختار عملیاتی شان را آفندی کردند و محور عملیات را بر پایه کندسازی قدرت عملیاتی عربستان و هزینه سازی برای عملیات های بعدی ترسیم کردند. در این بین ساختار عملیاتی به جایی رسید که ظرف مدت کوتاهی چند عملیات مهم، شاهراه نفتی عربستان و ساختار پدافندی مستقر در فرودگاه های ریاض و ابها را با چالش جدی مواجه ساخت.  مهم ترین آن، عملیات علیه مرکز اقتصادی آرامکو، خط انتقال نفت شرق به غرب و از همه مهم تر ساختار امنیتی ائتلاف در داخل خاک یمن بود. این تغییر برای عربستان در سال ششم به طور حتم هزینه هایی خواهد داشت که می تواند بر تغییر مواضع رسانه ای ولیعهد عربستان موثر باشد. دو: آزادسازی مناطق مهم: با حفظ بندر الحدیده و مهم تر از آن نفوذ ناپذیری صنعا، عملیات شجاعانه در الجوف و سپس مارب دستاورد بزرگ میدانی محسوب می شود. شاید در ظاهر آزادسازی مارب تنها آزادسازی یک مرکز استان باشد اما در حقیقت آغاز دومینوی آزادسازی های آینده  یمن و محاصره عدن است. با آزادسازی مرکز مارب، عملا استان های الجوف و شبوه و حتی حضرموت در آستانه پاک سازی قرار خواهند گرفت و به طور حتم کار برای پشتیبانی رزمی – زمینی ارتش سعودی و ائتلاف بن سلمان بسیار سخت خواهد بود. کارشناسان معتقدند نرم شدن بن سلمان تاثیری بر معادلات میدان نخواهد داشت و بیش از آن که یک تغییر مواضع واقعی باشد بر پایه سیاست ایجاد تاخیر در عملیات هاست. بدین صورت که فشارهای خارجی بر یمن افزایش یابد و گشایش های درمانی و انرژی منوط به توقف عملیات در مارب شود. در چنین شرایطی ائتلاف سعودی فرصت دارد تا نیروهای خود را در مارب با آرایشی جدید مستقر کند و عملیات پاک سازی مارب و الجوف را به تعویق بیندازند. سه: جذب نکردن حمایت خارجی: هرچند بایدن نظرش در زمین برای حمایت از بن سلمان تغییر نکرده است اما تغییر مواضع او در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی آمریکا، فشار را بر ولیعهد سعودی افزایش داده است. بن سلمان خوب می داند برای تصاحب کرسی پادشاهی نیازمند همراهی بایدن است و بدون او نمی تواند بر قدرت تکیه کند. از طرفی ناسازگاری خاندان سلطنتی افزایش یافته و نبود اجماع داخلی می تواند عربستان را چند پاره کند. همین موضوع می تواند نظر طرف های غربی حامی بن سلمان را برای پادشاهی او تغییر دهد. انتشار تصاویر فاجعه انسانی در یمن دیگر موضوعی است که بن سلمان را به عنوان یک چهره ناقض حقوق بشر در جهان معرفی کرده است. انتشار اسناد جدید سازمان های اطلاعاتی آمریکا درخصوص نقش مقامات ارشد عربستان در قتل خاشقچی به آتش بی اعتمادی بین المللی افزوده است. نفروختن سلاح توسط چند کشور اروپایی به بن سلمان حاکی از این موضوع است. البته این احتمال نیز وجود دارد که بن سلمان ذخایر مهم تسلیحاتی خود را ظرف شش سال جنگ در یمن، 10 سال جنگ در سوریه، هفت سال جنگ در عراق و لبنان تا حدودی مصرف کرده و این تغییر مواضع برای تنفس استراتژیک بوده تا انبار خالی شده و مشکلات به وجود آمده برای تهیه سلاح را بر طرف کند. عربستان خوب می داند، محور مقاومت به عنوان رقیب استراتژیک منطقه ای اش با دست یابی به قدرت برتر هژمونی امنیتی – اجتماعی چه تهدیدی برای ریاض در سال های آینده ادامه بحران خواهد بود و خرید سلاح به نوعی فرار رو به جلو برای تمرکز بر بازدارندگی تسلیحاتی است!