مناسبات جامعه مدرن

جعفربای‪-‬ جهان دم به دم در تغییر ودنیای آن به آن در دگرگونی جوامع بشری را به تحولات همه‌جانبه‌ای کشانیده است. دنیا لحظه به لحظه در حال دگرگونی و تغییر و تحول است. در گذشته نه چندان دور برای مطالعات تغییرات اجتماعی ما ناچار جامعه را در برش‌های سی‌ساله می‌توانستیم تغییرات هنجارهای اجتماعی و عناصر فرهنگی را مشاهده کنیم ولی امروزه تغییرات چنان شتابان و سریع السیر شده که در برش‌های دو الی سه‌ساله تغییرات قابل رویت است. اما بهتر آن است که بگوییم دم به دم در تغییر لحظه به لحظه در حال دگرگون شدن هستیم. اگر نگاه ما نسبت به این تغییرات در راستای افکارو اندیشه‌های اصولی و اعتقادی خودمان باشد آن موقع می‌توانیم راجع به مسائل درک دقیق و درستی داشته باشیم. ولی اگر نسبت به تغییرات مقاومت وسماجت کنیم و به باورها و اعتقادات خویش با تمامی وجودش پایبندی متعصبانه داشته باشیم و تغییری در روند فعالیت‌ها، دیدگاه‌ها و نگرش افکار و اندیشه‌های خود نداشته باشیم قطعاً نگاهی متفاوت نسبت به از واقعیت‌های موجود اجتماعی درجامعه خواهیم داشت. هیچ گاه با عینک غبارآلود و کثیف نمی‌توانیم جهان را آن گونه که هست مشاهده نمائیم زیرا باعینک ثابت و لایتغیر نمی‌توانیم به جامعه دم به دم در تغییر نگاه درست و دقیقی داشته باشیم. اگر تغییرات با افکار و اندیشه‌های اعتقادی ما سازگاری ندارد و نمی‌توانیم آن‌ها را همسو با دیدگاه‌های خود سازیم در واقع نمی‌توانیم مدعی مدیریت و حلال مشکلات آن جامعه باشیم. چون موج خروشان تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی تمام ابعاد و ارکان جامعه‌مان را تغییرو متحول می‌سازد و تغییر مسائل فرهنگی و اجتماعی می‌تواند در همه ابعاد و ارکان اجتماعی رفتار و افکار ما نیز تاثیر بگذارد. باید نگاهمان را عوض کنیم و چشم‌هایمان را به قول سهراب بشویم و مطابق با آنچه واقعیت‌های فرهنگی و اجتماعی هست به مسائل بنگریم. مدیران ارشد و سیاستمداران کلان جامعه ما که دیدگاه کاملاً سنتی به تغییرات جامعه و فرهنگ دارند نمی‌توانند همسو با تغییرات و همراه با تحولات و همگام با دگرگونی‌های اجتماعی قدم بردارند. قطعاً نمی‌توانند با نگاه سنتی به جهان دم به دم در تغییر نگاه دقیق و درستی مطابق با واقعیت‌های اجتماعی داشت مسلماً چنین تغییری ما را به ارائه راه حل‌های درست و حل مشکلات و مسائل واقعی اجتماعی نخواهد رساند. زمانی ما می‌توانیم نسبت به مشکلات نگاه درستی داشته باشیم که همسو با آنان تغییرات را پذیرفته و با نگاه مدرن به جامعه مدرن بنگریم و با پذیرش آن‌ها درک درستی از مسائل اجتماعی خواهیم داشت و راه حل‌های متناسب با واقعیت‌ها را می‌توانیم ارائه دهیم و آنگونه که شایسته است مدیریت نماییم. با نگاه سنتی جامعه مدرن را نمی‌توانیم اولاً درک کنیم وشناخت دقیق و درستی نسبت به آن داشته باشیم؛ عدم فهم از حیات اجتماعی به ما اجازه اظهار نظر نمی‌دهد و ثانیاً‌عدم درک واقعیت‌ها مارا یک مسئول و مدیر موفقی نخواهد کرد ونسخه دردی برای درد دیگری نوشته خواهد شد. با نگاه مدرن و شناخت دقیق و درست به واقعیت‌های اجتماعی اجازه نسخه پیچی را به ما می‌دهد چون با دردهای عینی و واقعی اجتماعی سازگاری دارد. اگر ما بخواهیم با دیدگاه‌های سنتی جهت حل معضلات و مشکلات مدرن اجتماعی قرار بگیریم مسئله را باختیم. با نگاه سنتی به مدرنیته نگاه صحیح و درستی نمی‌توان داشت. باعدم درک پدیده‌ای برای آن نمی‌توان نسخه پیچید و راه حل ارائه داد و درصدد حل مشکلاتش برآمد. نگاه سنتی مدیر به جامعه مدرن نمی‌تواند هدایتگر باشد. هریک از جوامع مدرن و سنتی سبک و سیاق خاص خود را دارد و مدرنیته و روش و شیوه متناسب با ویژگی‌های خود. مدیریت جامعه بشری مدرن اسباب و وسائل خود را می‌طلبد نجار هیچگاه با کلنگ نمی‌تواند کارش را پیش ببرد همانگونه که پزشک با اره نمی‌تواند به کامیایی در کارش برسد. علت اصلی سوء مدیریت‌ها وعدم موفقیت‌های مسئولان و سیاستمداران در تفاوت نگاه است و تا زمانی که نگاه مدیران که مدعی حل معضلات اجتماعی‌اند باواقعیت‌های اجتماعی همخوانی نداشته باشد نمی‌تواند ما را به سرانجام نیکو برساند. سعادتمندی توفیق و موفقیت ابتدا مرهون نگاه درست و درک دقیق و شناخت متقن می‌باشد درغیر این صورت نمی‌توانیم مدعی حل معضلات
اجتماعی باشیم.