ماه محراب عبودیت حق سر به محراب عبادت مُنشَق

نوائیان / حلاجیان – مولای من، قلم عاجز است از شرح مصیبت جانگداز تو؛ عالم هنوز از شوک آن شب هولناک بیرون نیامده است؛ هنوز هم فریاد «فزت و رب‌الکعبه» تو، زیر سقف این آسمان بلند می‌پیچد و بر آنان که طریق حق را می‌پیمایند، بانگ می‌زند، راهنمایی می‌کند، انذار می‌دهد. دعبل، آن شاعر دلسوخته اهل‌بیت(ع) چه زیبا در حضور ثامن‌الحجج(ع) سرود و خواند که «زرایا ارتنا خضره الافق حمرة/ وردت اجاجاً طعم کل فرات»؛ وای از این مصیبت که آسمان سبز را به سرخی کشید و همه آب‌های گوارای عالم را به کام ما تلخ کرد؛ به‌راستی که چنین است؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا شد. مولای من، امشب، شب ضربت‌خوردن توست، شب قدر، شب گشوده‌شدن درهای آسمان و تو، ای محبوب مظلومان و مستضعفان عالم، بی‌تابی برای رسیدن به معشوق. روضه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان را باید از که بشنویم؟ همه برایت نوحه می‌کنند؛ حتی مرغابی‌های خانه‌ات، همان‌ها که به فرزندانت سفارششان کردی و گفتی: «آن‌ها را به حال خود بگذارید؛ اینان فریادکنندگانی هستند که از پی آن‌ها، نوحه‌کنندگانی خواهندبود.» سال‌هاست که بشریت می‌نالد از فراق تو؛ تویی که جرج جرداق نصرانی، صدای عدالت انسانت خواند و ابن‌ابی‌الحدید معتزلی، درباره سخن و کلامت گفت:«کَلامُهُ دونَ کَلامِ الْخالِقِ وَ فَوقَ کَلامِ الْمَخْلُوقِ». در فراق تو عزاداری‌کردن، گریستن در عزای پدر امت است؛ به حکم آن روایت از رسول‌خدا، محمد مصطفی(ص) که فرمود: «یَا عَلِیُّ أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ».   در سالروز مصیبت ضربت‌خوردن امیرمؤمنان، امام علی(ع)، با دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی، استاد تاریخ اسلام همکلام شدیم تا درباره ویژگی‌های سیره اجتماعی امام علی(ع) و راهکارهای آن حضرت برای مقابله با فقر و محرومیت‌های اجتماعی، بیشتر بدانیم.   یکی از ویژگی‌های بارزی که می‌توان در سیره امیرمؤمنان(ع) احصا کرد، غمخواری برای امت و تلاش آن حضرت برای گره‌گشایی از امور بندگان خداست. آیا می‌توان این روش را زیربنای سیره اجتماعی امام علی(ع) دانست؟ امیرمؤمنان(ع)، نخست به عنوان یک انسان کامل و سپس به عنوان عضوی از جامعه اسلامی، چه بعد از رحلت پیامبرخدا(ص) و چه زمانی که خلافت را برعهده گرفت، در فکر آسایش مردم بود؛ به‌ویژه کسانی که پایگاه اجتماعی خاصی نداشتند و از پشتوانه‌های قومی و قبیله‌ای برخوردار نبودند؛ کسانی که در جامعه آن روز، ضعیف شمرده می‌شدند و به قول معروف، بی‌پناه بودند. امام(ع) درباره این افراد و رفع مشکلات و معضلات مادی و اجتماعی آن‎ها، به‌شدت دغدغه‌مند بود. به نمونه‌های زیادی در این زمینه می‌توان اشاره کرد. مثلاً یکی از دلایل مشاوره‌دادن امیرمؤمنان(ع) به خلفای قبل از خودش، حمایت از حقوق طبقات ضعیف بود؛ این‌که به واسطه تصمیم ناگهانی و ناصحیح، اجحافی در حق این طبقه روا نشود یا جان و مال و آبروی مسلمانی، بی‌جهت و بدون دلیل، مورد تعرض قرار نگیرد. بنابراین، اگر بخواهیم این رویکرد را به مثابه زیربنای سیره اجتماعی امیرمؤمنان(ع) بدانیم، چندان بیراهه نرفته‌ایم.   یکی از مواردی که معمولاً در سیره اجتماعی امام علی(ع) نادیده گرفته می‌شود یا از کنار آن به‌سادگی می‌گذرند، تلاش آن حضرت برای محرومیت‌زدایی در دورانی است که مسئولیت و حکومت جامعه اسلامی را در اختیار ندارد. روش امام(ع) در این دوره چگونه‌است؟ در آیات 24 و 25 سوره مبارکه معراج می‌خوانیم: «وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛ و همانان که در اموالشان حقى معلوم است، براى سائل و محروم.»(ترجمه فولادوند)؛ امام علی(ع) قرآن مجسم و مفسر راستین کلام وحی است که بیش از همگان برای عمل به آیات قرآن می‌کوشد. بنابراین، او نمی‌تواند حتی زمانی که زمام امور را به دست ندارد، نسبت به فقرا و نیازمندان جامعه، بی‌تفاوت باشد. نکته اساسی در این آیه شریفه که در سیره امیرالمؤمنین(ع) جلوه‌گر می‌شود، اهتمام به امور همه فقرا و نیازمندان است؛ نه فقط فقیرانی که مسلمان‌اند. در اموال همه ما، حقی برای نیازمندان وجود دارد که باید پرداخت شود؛ این غیر از زکات و وجوهات شرعی است؛ یعنی در جامعه اسلامی، کسی که دستش به دهانش می‌رسد، باید حواسش به کسانی که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند، باشد. امیرمؤمنان(ع) بر مبنای همین دستور الهی، هر آن‌چه از املاک آباد می‌کرد، به محرومان می‌بخشید و هرچه را از بیت‌المال به عنوان حقوق دریافت می‌کرد، به نیازمندان اختصاص می‌داد.   آیا در سیره امیرمؤمنان(ع)، گره‌گشایی از امور مردم، تنها در قالب کمک‌های مالی تعریف می‌شد یا آن حضرت روش‌های دیگری هم برای حمایت از طبقات ضعیف و محروم جامعه داشت؟ امام علی(ع) با کار و تولید ثروت مشروع، هم فقر را از خود و خانواده‌اش دور می‌کرد و هم از نیازهای دیگران غافل نبود؛ این عدم غفلت تنها در اختصاص کمک مالی خلاصه نمی‌شد؛ یکی از راه‌های حمایت امیرالمؤمنین(ع) از افرادی که به آن‎ها اشاره کردیم، اشتغال‌زایی بود. امام(ع) در ینبع، مزارع و نخلستان‌های بزرگی پدید آورد و هرگاه به افرادی نیازمند شغل و حمایت برمی‌خورد، آن‎ها را در این مزارع به کار می‌گماشت. نمونه آن‌ها، هرمزان، سردار معروف ایرانی است که در نبرد با مسلمانان اسیر شد؛ برخی قصد جان او را کردند، اما امام(ع) وی را نجات داد و برای آن‌که هرمزان درآمدی داشته‌باشد، از او دعوت کرد در اداره املاک ینبع، یاری‌اش کند؛ به این ترتیب، هرمزان، یک ایرانی مسلمان که در مدینه کس و کاری ندارد، می‌تواند برای خودش درآمدی داشته باشد و زندگی آبرومندی بسازد. دیگران هم به همین شیوه از برکات اشتغال‌زایی امیرمؤمنان(ع) برخوردار می‌شدند.   در دوران حکومت و خلافت چطور؟ ببینید، باید توجه داشت که رفع محرومیت و فقر از جامعه، یکی از وظایف اصلی پیامبرخدا(ص) و امامان پس از آن حضرت(ع) است، خواه حکومت را در اختیار داشته‌باشند یا خیر. یکی از دلایلی که امام(ع) حکومت را می‌پذیرد، همین است؛ آن حضرت می‌خواهد فقر را از بین ببرد؛ در خطبه سوم نهج‌البلاغه، مشهور به خطبه «شقشقیه» که مربوط به دوران خلافت امیرمؤمنان(ع) می‌شود، می‌فرماید: «وَ ما اَخَذَ اللّهُ عَلَى الْعُلَماءِ اَنْ لایُقارُّوا عَلى کِظَّةِ ظالِم وَ لاسَغَبِ مَظْلُوم، لاْقَیْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها، وَ لَسَقَیْتُ آخِرَها بِکَاْسِ اَوَّلِها، وَ لاَلْفَیْتُمْ دُنْیاکُمْ هذِهِ اَزْهَدَ عِنْدى مِنْ عَفْطَةِ عَنْز!»؛ اگر نبود عهدى که خداوند از دانشمندان گرفت که در برابر شکم‌بارگى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان سکوت نکنند، افسار شتر خلافت را به پشتش می‌انداختم و پایان خلافت را با پیمانه خالى اولش سیراب مى‌کردم، آن‌وقت مى‌دیدید که ارزش دنیاى شما نزد من، از عطسه بزی کمتر است. امیرمؤمنان(ع) در عمل و هنگامی که خلافت را به دست می‌گیرد، با اوضاعی بسیار آشفته روبه‌روست؛ اشرافی‌گری و تفاخرهای قبیله‌ای اوج گرفته و عده‌ای دست تعدی به سمت بیت‌المال دراز کرده‌اند و آن را ملک شخصی خودشان می‌دانند. امام(ع) با وجود این وضعیت، سیاست کلی خودش را که بر اساس همان فقر و محرومیت‌زدایی‌ است، کنار نمی‌گذارد و با جدیّت پیگیر آن می‌شود.   برنامه امام(ع) در این دوره، احتمالاً باید ابعاد متفاوتی به خود گرفته باشد؛ لطفاً دراین‌باره هم توضیحاتی بفرمایید. قطعاً باید تغییراتی در این برنامه‌ ایجاد می‌شد؛ شرایط، شرایط خاصی است. امام(ع) برنامه ویژه‌ای برای گسترش عدالت در جامعه دارد که حتماً مصادیق آن را شنیده‌اید؛ اما نباید از یاد ببریم که امیرمؤمنان(ع)، حتی در این شرایط نیز دست از فعالیت‌های قبل از حکومت خود برای محرومیت‌زدایی برنمی‌دارد. در دوران خلافت هم، امام(ع)، کیسه‌های آذوقه را به پشت می‌گیرد و به در خانه نیازمندان می‌برد؛ یعنی معتقد است تا وقتی که آن سیاست‌ها جواب بدهد هم، باید چاره‌ای اندیشید و با راهکار‌های زودبازده، اندکی از بار مشکلات محرومان کاست.   به نظر می‌رسد که امام(ع) همزمان با چنین اقداماتی برای محرومیت‌زدایی، با پیش گرفتن روش مبارزه با ویژه‌خواری و تقابل با کسانی که برای خود امتیازات خاص قائل بودند هم، به روند رفع فقر، شتابی مضاعف می‌بخشید. همین‌طور است؛ امام(ع) تمام امتیازاتی را که در دوره‌های قبل و به ناحق، به برخی از افراد داده شده‌بود، لغو کرد و حتی فرمود که اگر اموال نامشروع را مهریه زنانشان هم کرده‌باشند، آن را پس می‌گیرد؛ این حرف صرفاً یک شعار نبود؛ امام علی(ع) عملاً وارد این مبارزه شد و ویژه‌خواری‌ها را از بین برد. موضوع تساوی دریافت حقوق از بیت‌المال، اصلا چیز ساده‌ای نیست؛ پیش از امام(ع) دریافتی برخی از این صندوق، صفر بود و تعدادی دیگر، میلیون میلیون می‌گرفتند. این است که می‌بینیم با وجود فتنه‌های کمرشکن و بودجه زیاد لشکرکشی‌ها، آن حضرت می‌تواند شرایطی را در سرزمین‌های اسلامی به وجود آورد که همه مردم از نعمت خوردن نان گندم که یکی از شاخصه‌های رفاه در آن دوران بود، آب سالم و سرپناه برخوردار باشند.