ساختار صنعتی بیگانه با اشتغالزایی


امیرحسام اسحاقی

استاد دانشگاه

طبق گزارشهای مرکز آمار، بهرغم روند رو به رشد ارزش افزوده بخش صنعت و معدن، نرخ بیکاری که انتظار میرود رابطه معکوسی با رشد بخش صنعت و معدن داشته باشد، کاهش نیافت و رونق اندک اشتغال صنعتی، تاثیر قابل توجهی در مهار نرخ بیکاری نداشته است. کاهش نرخ بیکاری مستلزم افزایش سطح اشتغال در تمام بخشهای اقتصادی اعم از خدمات،کشاورزی، صنایع و معادن است. با این وجود، آمار اشتغال در کارگاههای صنعتی نشان میدهد که ایجاد شغل در کارگاههای صنعتی در مجموع این دوره، تنها ۲۱۲ هزار نفر بوده که به هیچوجه با نیازهای بازار کار کشور تناسب ندارد.

نرخ رشد وقتی میتواند اشتغالزایی کند که پایدار و مستمر باشد. در چنین شرایطی است که بنگاهها میتوانند براساس چشمانداز باثبات رشد اقتصادی برنامهریزی و نیروی کار بیشتری استخدام کنند. بنگاههای صنعتی در شرایط اقتصاد پُرنوسان و ناپایدار، حتی اگر نرخ رشد اقتصادی بالایی را نیز تجربه کنند برای افزایش تولید، تمایلی به جذب نیروی
کار جدید ندارند و تنها ساعات کار کارگران را افزایش میدهند یا حتی از نیروی کار قرارداد موقت استفاده میکنند. روشی که اکنون در بازارکار بسیار
شایع است. بررسی ضریب تغییرات رشد اقتصادی بخش صنعت که معیاری برای سنجش میزان بیثباتی در رشد اقتصادی است، نشان میدهد که طی این تغییرات و نوسانات، رشد اقتصادی صنعتی افزایش یافته است. به عبارت دیگر بعد از برنامه سوم توسعه، علاوه بر اینکه با کاهش متوسط رشد صنعتی مواجه بودیم، نوسان رشد صنعتی نیز افزایش یافت که این خود مانعی برای اشتغالزایی صنعتی محسوب میشود.

ساختار عقیم بخش صنعت و معدن نیز یکی دیگر از موانع اشتغالزایی بخش صنعت ومعدن است. این بخش طی سالهای اخیر با تحولات ساختاری خاصی روبرو بوده است. متاسفانه تحت تاثیر شرایط خاص کنونی، این ساختار نامناسبتر و ظرفیت اشتغالزایی بنگاههای بزرگ صنعتی محدودتر شده است. صنایع بزرگ، سرمایهبَری بسیار بیشتری دارند؛ لذا تقویت و حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط میتواند راهبرد صنعتی کمهزینهتری برای رونق اشتغال باشد؛ چون این بنگاهها برای ایجاد شغل به منابع مالی کمتری نیازمندند.

علاوه بر این به دلیل تمرکز ساختار صنعتی کشور بر صنایعی که بهطور نسبی اشتغالزایی کمتری دارند، قابلیت تولید شغل پایین آمده است.

بهطوری که بالاترین سهم فعالیتهای صنعتی ما طی دوره زمانی ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۳ بهطور متوسط بیشتر به صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی،
تولید فلزات اساسی و تولید وسایل نقلیه موتوری اختصاص داشته است. در مقابل صنایعی مانند نساجی و پوشاک که توان اشتغالزایی بالاتری به ازای هر واحد سرمایهگذاری دارند، از سهم اشتغال صنعتی کمتری برخوردارند.