قانــــون ۵۰+۱ آلمانی‌هـــا در لیگ برتر؟

رسول مجیدی     @Rasoulmajidi   ایده سوپرلیگ اروپا فقط دو روز دوام آورد ولی تبعاتش فعلاً دست از سر مالکان طماع ۱۲ باشگاه اروپایی برنمی‌دارد. بخصوص در انگلستان. جایی که ۶ باشگاه بزرگ خیلی زود متوجه شدند که ایده به نظر جذاب‌شان اصلاً در بین هواداران طرفدار ندارد و از مسابقات خارج شدند اما ظاهراً طرفداران ۲ آتشه انگلیسی به این راحتی‌ها بی‌خیال این تصمیم آنها نمی‌شوند. در انگلیس مالکان آمریکایی دو باشگاه لیورپول، آرسنال رو‌به‌روی دوربین نشستند و از هواداران عذرخواهی کردند. در منچستر هم اد وودوارد، مدیر اجرایی باشگاه از سمتش استعفا داد اما هواداران چیز بیشتری می‌خواهند. اینکه مالکان جمع کنند و بروند! یکشنبه شب اوج اعتراضات هواداران منچستریونایتد بود. قرار بود بازی حساس منچستر و لیورپول در اولدترافورد برگزار شود و تیفوسی‌های یونایتدی تصمیم گرفتند تا جلوی برگزاری این بازی را بگیرند. بازی در بسیاری از کشورهای دنیا پخش می‌شد و منچستری‌ها به این نحو می‌توانستند صدای اعتراض‌شان را به گوش همه برسانند. برنامه مطابق میل هواداران پیش رفت. عده‌ای جلوی در شرقی ورزشگاه جمع شدند و بعد از تونل مونیخ٬ قدیمی‌ترین تونل ورزشگاه که از بمباران جنگ جهانی دوم جان سالم به در برده، وارد ورزشگاه شدند. آنها هر کاری خواستند انجام دادند. روی زمین آب دهان ریختند تا پروتکل‌های بهداشتی شکسته شود. عده دیگری هم جلوی هتل لوری، هتل محل اقامت اعضای تیم جمع شدند تا نگذارند اتوبوس آنها از محل اسکان‌شان خارج شود. لیگ برتر برای اولین بار بود در چنین وضعیتی قرار می‌گرفت. بازی بزرگ به تعویق افتاد و حالا دوباره ماجرای مالکیت میلیاردرها بر سر زبان‌ها افتاده. در همان روز اندی بورهام، شهردار منچستر که دو تیم شهرش جزئی از پروژه سوپر لیگ بودند، در مصاحبه‌ای گفت درخواست اصلاحات در فوتبال انگلستان را دارد: «باید مدل ۵۰+۱ آلمانی‌ها را در انگلیس پیاده کنیم.» مدل ۵۰+۱ یکی از سنت‌های فوتبال آلمان است. فوتبالی که تا سال ۱۹۹۸ به هیچ سرمایه‌گذاری اجازه ورود به فوتبال را نمی‌داد. تا سال ۱۹۹۸ فعالیت باشگاه‌های آلمانی صرفاً غیرانتفاعی بود و چون قرار به ایجاد سود و منفعت نبود، اساساً از ورود ثروتمندان و سازوکارهای مالی به مدیریت باشگاه‌ها جلوگیری می‌شد. در آن سال اما بالاخره فوتبال آلمان که متوجه شد دارد از رقبای خارجی‌اش عقب می‌افتد اجازه داد تا سرمایه بخش خصوصی وارد فوتبالش شود. آنها اما نمی‌خواستند سنت‌های عمیق‌شان یعنی تصمیم‌گیری هواداران درباره مدیریت باشگاه از بین برود و به همین خاطر قانون ۵۰+۱ را تصویب کردند. بر اساس این قانون هیچ فرد حقیقی یا حقوقی نمی‌تواند بیش از ۴۹ درصد سهام باشگاه را در اختیار داشته باشد. در واقع هواداران حتماً باید ۵۱ درصد حق رأی در تعیین مدیریت باشگاه را داشته باشند. به طور مثال بایرن مونیخ در حال حاضر به این صورت اداره می‌شود: ۷۵ درصد سهام باشگاه برای Bayern eV است. یک سازمان غیرانتفاعی که نماینده ۲۵۰ هزار عضو رسمی باشگاه است و تصمیمات هواداران را در مجمع عمومی باشگاه اعمال می‌کند. ۲۵ درصد سهام باشگاه هم برای شرکای بلندمدت باشگاه‌هاست: ۸/۳۳ درصد برای آدیداس، ۸/۳۳ درصد برای آئودی و ۸/۳۳ درصد برای آلیانز. در دورتموند باشگاه به صورت ۱۰۰ درصدی توسط هواداران اداره می‌شود. آنها البته در جزئیات عملیات اجرایی دخالت نمی‌کنند ولی امکان این را دارند که هر وقت حس کردند باشگاه از مسیر اصلی‌اش خارج شده، جلسه اضطراری تشکیل دهند و مدیریت باشگاه را تغییر دهند. یکی از دلایل اصلی نپیوستن باشگاه‌های آلمانی به سوپرلیگ هم همین بود چون در آلمان هواداران فقط ابزار اعتراض را در اختیار ندارند و می‌توانستند خیلی راحت مدیران را از کارشان برکنار کنند. قانون ۵۰+۱ البته استثناهایی هم دارد. مثلاً اگر یک سرمایه‌گذار بیش از ۲۰ سال در باشگاهی فعالیت کند و به آن پول تزریق کند، می‌تواند بیش از ۵۰ درصد سهام باشگاه را در اختیار داشته باشد. بایر لورکورن و ولفسبورگ در حالا حاضر اینگونه اداره می‌شوند. معروف‌ترین نمونه هم شاید هوفنهایم باشد که ۲ سال پیش اعتراضات فراوانی به مالکش شد. مالک بایر لورکوزن و ولفسبورگ شرکت‌های تجاری هستند (شرکت داروسازی بایر و شرکت خودروسازی فولکس واگن) اما مالک اصلی هوفنهایم در حال حاضر یک شخص است؛ دیتمار هوپ. میلیاردری که حکم بیل گیتس آلمانی‌ها را دارد. او دو دهه در باشگاه هوفنهایم سرمایه‌گذاری کرد و از سال ۲۰۱۴ اجازه پیدا کرد تا کنترل کامل باشگاه را به دست بگیرد. در این مدت باشگاه به بوندس‌لیگا آمد و حتی به لیگ قهرمانان صعود کرد اما هوپ در بین طرفداران منفور شد. مخصوصاً در بین هواداران باشگاه‌های بایرن و دورتموند. چراکه می‌گویند هوپ دارد پول بی‌حساب و کتاب وارد فوتبال می‌کند. باشگاه لایپزیگ هم یکی دیگر از باشگاه‌هایی است که در بین هواداران محبوب نیست. این باشگاه در سال ۲۰۰۹ تأسیس شد و مدعی است که مدیریتش توسط کارکنان شرکت نوشابه‌سازی ردبول تعیین می‌شود اما هواداران می‌گویند فقط کارمندان رتبه بالا حق رأی دارند و آنها هم همیشه بر اساس منویات مدیریت شرکت رأی می‌دهند. لایپزیگ متعهد شده که قوانین تعیین هیأت مدیره و اجرایی‌اش را به نحوی تغییر دهد که همه کارکنان کارخانه حق رأی داشته باشند تا قانون ۵۰+۱ در آنجا هم اجرا شود اما ساختار خاص این شرکت کاملاً با بقیه باشگاه‌ها متفاوت است. این قانون البته نکات منفی و زیان‌آوری هم دارد. باشگاه‌های آلمانی برای سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی محبوب نیستند و به همین خاطر آنها کشورهایی مثل اسپانیا و انگلیس و ایتالیا را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنند. همین مسأله باعث شده تا سطح دستمزدها در آلمان نسبت به رقبایش عقب بماند و ستاره‌های کمتری میل به بوندس‌لیگایی شدن داشته باشند. مسأله‌ای که حتی باعث شد تا کارل هاینس رومنیگه در سال ۲۰۱۷ بگوید باید تغییراتی در این قانون داد اما چیزی که مشخص به نظر می‌رسد آن است که ایده سوپرلیگ ثابت کرد شاید نیاز باشد قانون ۵۰+۱ در بقیه کشورها هم مورد استفاده قرار بگیرد.