جاي خالي رييسي

انتخابات نزديك مي‌شود و وضعيت در جبهه اصولگرايي پيچيده‌تر از آن است كه به اين سادگي‌ها حل شود. هر روز يك خبر، اظهارنظر يا نشانه جديد از افزايش چالش‌ها و بلاتكليفي‌ها مشاهده مي‌شود. هر چه هم كه دقيق‌تر مي‌شويم، معلوم مي‌شود كه اوضاع و احوال اين جريان سياسي در جهت عكس آنچه ادعا مي‌شد و انتظار مي‌رفت، پيش مي‌رود. قرارشان بر اين بود كه سيد ابراهيم رييسي كه حالا ديگر بعد از يك‌سري اقدامات در قوه قضاييه و عملكرد قابل اعتناي رسانه‌ها در پوشش رسانه‌اي آن؛ از محبوبيتي بيش از سال 96 برخوردار است، وارد ميدان شده و نامزد بلامنازعي باشد. تصور اين بود كه جريان اصلاح‌طلب نيز دست خالي مانده و ناگزير به كناره‌گيري مي‌شود يا اينكه شكستي سخت را متحمل خواهد شد اكنون اما اين انتخابات چشم‌انداز ديگري دارد. نه اصلاح‌طلبان كنار و دست خالي نشسته‌اند و نه مسير رييسي تا پاستور به آن همواري است كه گمان مي‌كردند.
  خان كسب تكليف
آنچه اين روزها بيش از هر چيزي مسلم است، چالش‌هاي متعدد رييسي است. از احتمال اجماع روي او كه بعد از طرح گمانه نامزدي همزمان رييسي، قاليباف و جليلي به تحليل رفت، گرفته تا تاكيدات مجددي كه درباره كسب اجازه او از مقام رهبري عنوان مي‌شود. درباره همين موضوع به تازگي مصطفي پورمحمدي، دبير شوراي وحدت گفته است: «حضور ايشان (رييسي) به‌شدت بسته به شرايط است. علي‌الخصوص كه ايشان مسووليتي انتصابي دارند و بدون رضايت رهبري هم نمي‌تواند مسووليت خود را رها كند.»
پيش از اين نيز بارها گفته شده بود كه اصلي‌ترين مانع رييسي براي كانديداتوري در اين انتخابات داشتن حكم از رهبري و نشستن در راي يك قوه مهم و انتصابي است. مثلا عباس سليمي‌نمين، فعال سياسي اصولگرا چند ماه قبل در گفت‌وگويي با «نامه‌نيوز» اين موضوع را گفته و بعدها ديگراني نيز تلويحا يا صراحتا تاييد كرده بودند. حالا هم شاهديم كه محمدرضا باهنر، فعال سياسي اصولگرا و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام به شكل ديگر بر اهميت اين موضوع تاكيد مي‌كند. او در گفت‌وگويي كه با «خبرآنلاين» داشته، گفته است كه «آقاي رييسي براي قوه قضاييه مستقيما منصوب رهبر انقلاب است و قاعدتا اگر ايشان بخواهد براي كانديداتوري اقدام كند مقام معظم رهبري بايد از اين كار راضي باشند.» او اين را هم مي‌گويد كه «به ما خبر رسيده هركسي كه به رهبري مراجعه مي‌كند و در مورد انتخابات سوال مي‌كند ايشان مي‌فرمايند كه من ايجابا و سلبا هيچ اظهارنظري نمي‌كنم» و حتي توصيه رهبري به سيدحسن خميني را يك استثنا قلمداد كرده اما در عين حال مي‌گويد: «خود آقاي رييسي بايد قاعدتا و اخلاقا اين اطمينان خاطر را پيدا كند كه رهبري مخالف آمدن ايشان نيستند» بر همين اساس است كه به نظر مي‌رسد كسب اجازه از رهبري براي رييسي يك موضوع جدي باشد. الزام‌آور بودن اين امر يا ضرورت اخلاقي و عرفي آن نيز در نتيجه امر هيچ اثر ندارد و به اين بلاتكليفي كه اكنون رييسي دارد و به ديگران نيز سرايت داده است، منجر مي‌شود.


  رقباي قدر
چالش ديگر رييسي اما قد علم كردن رقبا يكي پس از ديگري است. رقبايي كه با او هم‌جناحي هستند. حالا يا اصرار دارند كه به بهانه تاكتيك و امثال آن همزمان با او وارد ميدان شده و احتمالا به رقابت بپردازند يا برآمده از جريان اصولگرا هستند و روي حمايت جناح رقيب حساب كرده‌اند. مصداق اين گزينه نيز علي لاريجاني است. پورمحمدي در بخش ديگري از گفت‌وگويش با «فارس» گفته است: «غير از اصولگرايان سنتي نيروهاي ديگري هم در شورا هستند كه به لاريجاني تمايل دارند. اگر ايشان در انتخابات ثبت‌نام كنند آنگاه مي‌توان تحليل‌هايي در اين مورد داشت.» اين سخنان پورمحمدي در حالي است كه احتمال كانديداتوري لاريجاني در روزهاي اخير به نسبت قبل افزايش يافته و شاهديم كه برخي اخبار غيررسمي منتشرشده در كانال‌هاي تلگرامي حاكي از كليد زدن كار انتخاباتي در ستادهاي او است. به نظر مي‌رسد شرط لاريجاني يعني حمايت همه طيف‌هاي سياسي از او در حال محقق شدن است. از چراغ سبز باهنر به او گرفته تا زمزمه‌هايي كه درباره تمايل جامعه روحانيت به لاريجاني به گوش مي‌رسد. لاريجاني اما قطعا روي اصولگرايان آ‌ن‎قدرها هم حساب نمي‌كند؛ از اين‌رو آنچه اخيرا درباره نوع مواجهه اصلاح‌طلبان با لاريجاني در اين انتخابات به نظر مي‌رسد و گفته مي‌شود، اهميت بيشتري دارد.مثلا غلامحسين كرباسچي، دبير كل حزب كارگزاران در گفت‌وگويي با خبر فوري اگرچه آنچه درباره اصرار او به حمايت از لاريجاني گفته مي‌شود را تكذيب مي‌كند اما مي‌گويد: «تا اين لحظه حمايت كارگزاران از لاريجاني شايعه است اما ممكن است شرايط جوري پيش برود كه از او حمايت شود.» به اين ترتيب او گزينه حمايت كارگزاران از لاريجاني را روي ميز نگه داشته و در عين حال مي‌گويد كه «آقاي لاريجاني يك‌سري دشمنان سياسي قسم‌خورده دارد؛ مي‌خواهند از حضور لاريجاني در انتخابات وحشت بيندازند.»اين سخنان اما تنها نشانه حمايت بخشي از اصلاح‌طلبان از لاريجاني نيست. عباس عبدي، فعال سياسي اصلاح‌طلب نيز از «تمايل آرام اصلاح‌طلبان به لاريجاني» مي‌گويد. به گفته او «اصلاح‌طلبان مي‌توانند حتي به كانديداي اصولگرايي كه او را كم‌خطر مي‌دانند راي بدهند» و اين يعني كه تمايلات و گرايش‌هايي در جريان اصلاحات به منظور رسيدن به گزينه‌اي غيراصلاح‌طلب در انتخابات رياست‌جمهوري در حال فعال شدن است.حتي روزنامه اصلاح‌طلب «شرق» نيز روز گذشته در گزارشي تحليلي به اين نتيجه رسيده كه ليست چهارده نفره اعلامي راه به جايي نخواهد برد و ممكن است كه اصلاح‌طلبان دست آخر سراغ يك نامزد غيراصلاح‌طلب بروند. ورود لاريجاني به اين انتخابات در شرايطي كه از حمايت بخشي از اصلاح‌طلبان و بخشي از اصولگرايان برخوردار باشد، قطعا از او رقيبي سخت براي ابراهيم رييسي يا هر نامزد ديگري كه مورد اجماع اصولگرايان قرار نگرفته باشد، خواهد ساخت و اين يك چالش جدي است.