عليه انحصار و استصواب

حزب مجمع ايثارگران در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري با انتشار بيانيه‌اي با تاكيد بر آگاهي به مشكلات اقتصادي و معيشتي و سياسي و دلزدگي شهروندان از حضور پاي صندوق راي، تاكيد شده كه اعضاي اين تشكل سياسي بنا دارند آن‌چه اين سال‌ها كشور از سرگذراند با ملت درميان بگذارند. در متن اين بيانيه محورهاي 8 گانه مورد اشاره قرار گرفته  و در بند نخست آمده است: «وضعيت امروز ناشي از درد مشترك مردم و تهديد و تحريم و نوسان زندگي بر حباب است. مسووليت با كساني است كه قدرتي ندارند؛ دولت موازي اين‌بار تصميم گرفته عريان و بي‌پرده وارد سيستم دموكراتيك شود و به نام تكيه بر راي مردم به هر قيمتي حكومت را يك سويه كند» 
اين بيانيه « بازي كردن با روح و روان مردم و بي‌اعتنايي به ارزش پول ملي، استقبال از تحريم و قهر با روابط بين‌المللي، تبديل گفت‌وگو و ديپلماسي به چماق عليه ارزش‌ها، ميدان دادن به پرخاشگري و تهديد و تخريب توسط عده‌اي دلواپس» و نيز «پروبال دادن به هتاكان و خودسران با تحليل‌هاي مداح گونه به نام «انقلابي» در مقابل افرادي كه خادم ملت بوده‌اند» صرفا «نشانگان پابرجا شدن خودمحوري» خوانده. در بند ديگر اين بيانيه از كنار گذاشتن منتقدين و تمامي كساني كه با يك نظر خاص همسو نيستند به نام مخالف و معاند هيچ توجيهي جز مطلق‌انگاري ندارد؛ ما ايثارگران يك روز به خاطر ايران به فرمان رهبري كاريزماتيك و مردمي كه با رفراندوم همين مردم و به پشتوانه راي جمهور مردم بر مردم حاكم بود، دست خالي به جنگ تمام دنيا رفتيم و دست پر بازگشتيم؛ امروز ما چه داده‌ايم و چه گرفته‌ايم در تعامل جنگ تمدن‌ها! و به جاي گفت‌وگو بر چه آرماني پايبنديم؟!» آن‌ها پرسيده‌اند: « دايره اختيارات نهادهاي نظارتي تا كجاست؟! مردم كجاي تصميمات اين نهادها هستند؟! ... زنان، دانشجويان، نخبگان، دگرانديشان و... كي و كجا مي‌توانند حرف بزنند؟!»  در بيانيه همچنين آمده است مجمع ايثارگران معتقد است: «در اين دشواري و خلأ سرمايه انساني و تنگ نظري نهادهاي نظارتي بر «سيدحسن خميني» اجماع كرد كه جز بي‌طرفي و نماد فراجناحي، استوانه‌اي بود براي تجميع آرا و گرم شدن دل‌هاي سرد مردم در اين روزها عملا جبهه اصلاحات بي‌سرو صدا از گردونه انتخابات حذف شد.اصلاح‌طلبان پيوسته با مردم صادق بودند و با افتخار صادقانه روبه‌روي مردم عذرخواهي مي‌كنند و انتخاب را به مردم مي‌سپارند... چرا اجازه نمي‌دهيم صندوق اين را گواهي دهد؟! چرا فرار مي‌كنيم از تكرار تاريخ؟! تا كي و كجا به ‌جاي مردم فكر مي‌كنيم و ولي‌نعمت‌شان هستيم؟!» آنان همچنين آورده‌اند:‌« ادعاي همه آناني كه خود را قيم مردم مي‌دانند، اقتصاد است؛ وقتي تصميم‌گيري كلان با دولت نيست پس چگونه انتظار پاسخگويي از دولتي را داريم كه ولو مجري خوبي نبوده .نويسندگان در پايان آورده‌اند: «پشت به پشت همين مردم كف خيابان كه ٨ سال هستي خود را فداي ايران كردند تا يك وجب از خاك دست دشمن نيفتد، امروز هم ايستاده تا با گفت‌وگو و آشتي ملي برگرديم به همه باهم و اجازه ندهيم مشروعيت نظام با مشاركت حداقلي به خطر افتد؛ اين نظام ملك شخصي كسي نيست و مردم حق دارند كه خودشان براي سرنوشت‌شان با سرانگشتان‌شان تصميم بگيرند. پس هشدار مي‌دهيم كه ردصلاحيت‌هاي حداكثري نتيجه‌اي جز مشاركت حداقلي ندارد؛  راي پاك‌ دست خط هر ايراني است كه انتخاب مي‌كند؛ انتخابات تنها سرمايه يك جمهوري است: «ما همه با هم هستيم!» ».