این ناامیدی‌ها به وزنه‌برداری ایران نمی‌آید

یادداشت فرشاد کاس‌نژاد   @Farshadcasnejad   آنچه بر وزنه‌برداری ایران می‌گذرد نشانی از آن قدرت پیشین ندارد، بلکه به جای بالا بردن وزنه‌ها، مشتی خبر درباره چهره‌های نامدار وزنه‌برداری دست به دست می‌شود. آنها انگار به جای رکورد زدن، فقط خبر می‌سازند، خبرهایی ناخوشایند. آخرین خبر تصمیم کیانوش رستمی بود که سفرش به کلمبیا را لغو کرد، چون برای او و مربیانش شفاف بود که از مسیر مسابقات کلمبیا هم راهی به المپیک توکیو پیدا نمی‌شود. کیانوش سرانجام در آستانه المپیک توکیو نتیجه سال‌ها تصمیمات خودسرانه را به چشم دید، همان تصمیماتی که او را از تیم ملی وزنه‌برداری دور کرده بود و به یک «وزنه‌بردار سابق» تبدیلش کرد. فدراسیون وزنه‌برداری و مربیان تیم ملی هرگز نتوانستند کیانوش رستمی را به مسیر تبدیل شدن به یک ورزشکار حرفه‌ای برگردانند و او هرگز انتقادات را نیز نپذیرفت و راه خود را رفت و کار خود را کرد و نتیجه‌ای دور از انتظار هم نگرفت؛ نرسیدن به المپیک توکیو. محصولی از سال‌ها دوری از برنامه تمرینی تیم ملی و کج‌خلقی حرفه‌ای. وزنه‌برداری ایران اما فارغ از این مماشات‌ بی‌دلیل با ستاره‌اش، دورانی را پشت سر می‌گذارد که کیفیت ورزشکارانش برای درخشش در المپیک کافی نیست. سهراب مرادی در حالی به کلمبیا رفته است که کارش برای راهیابی به المپیک آسان نخواهد بود. درباره کیانوش که حتی آزمودن این راه آخر هم منطقی نبود. از یاد نبریم که علی داوودی اگرچه چهره شاخص و جوان تیم ملی وزنه‌برداری است اما لاشا تالاخادزه در یکضرب ۲۲۵ کیلوگرم را تمرین می‌کند و در دوضرب وزنه ۲۷۰ کیلوگرم را. این نشان می‌دهد که ما در المپیک شانس زیادی نخواهیم داشت، اگرچه به قدرت داوودی همچنان دل ‌بسته‌ایم. دو سهمیه مردان برای وزنه‌برداری ایران در المپیک توکیو که محصول دوپینگ‌های گذشته است، نمی‌تواند تصویر جذابی از وزنه‌برداری ایران در المپیک بسازد. زنان نیز در دو سهمیه خود شانسی ندارند و اینها نکاتی است که وزنه‌برداری ایران در توکیو را با واقعیتی نه چندان جالب مواجه می‌کند. فدراسیون وزنه‌برداری اما نمی‌دانیم چقدر نگران آینده است، آینده‌ای که باید پر باشد از ایده‌های تازه و پرورش چهره‌های تازه. فدراسیون وزنه‌برداری با تصمیمات و روش و منش خود در سال‌های اخیر حتی نتوانست درباره بهره بردن از دو سهمیه خود برای المپیک توکیو مطمئن باشد و دم آخر با اما و اگر مواجهیم. پیچیده جلوه دادن روش کسب امتیاز برای حضور در المپیک یا بدبیاری و هر بحث دیگری پاسخ روشنی برای چرایی این حال و روز وزنه‌برداری نیست. بعید است کسی نداند که وزنه‌برداری می‌توانست بخش بزرگتری از شانس و قدرت ایران در المپیک توکیو باشد اما در بیش از ۴ سال اخیر آنچه بر وزنه‌برداری گذشت امیدواری بیشتری نساخت. چاره‌ای نیست جز اینکه خاطرات درخشش سهراب مرادی را در گذشته مرور کنیم و منتظر او باشیم که در کلمبیا وزنه آخر پیش از المپیک توکیو را غافلگیرکننده بالای سر ببرد. این ناامیدی‌ها به وزنه‌برداری ایران نمی‌آید.