ظريف باید بيايد؛ اتفاقا تخريب‌ها محبوب‌ترش كرد

عکس: آرمان‌ملی / فاطمه فتاحی آرمان ملی - حمید شجاعی: انتخابات ریاست جمهوری یک ماه دیگر از راه خواهد رسید و تکلیف سیزدهمین مستاجر و کلیددار پاستور نیز مشخص خواهد شد. در این راستا جریان‌های سیاسی کشور با شدت و حدت بیشتری نسبت به گذشته در حال فعالیت برای موفقیت هرچه بهتر و بیشتر در انتخابات هستند.  اصلاح‌طلبان که برنامه‌های کاندیداهای مورد نظر را  دیده و بررسی کرده‌اند و آنطور که به نظر می‌رسد پس از ثبت نام‌ نامزدهای انتخاباتی طی یک رای گیری نهایی نامزد یا نامزدهای اصلی خود را معرفی و وارد گود رقابت می‌کنند، هر چند که در این میان هنوز حضور چهره‌هایی همچون محمد جواد ظریف و اسحاق جهانگیری در انتخابات در هاله‌ای از ابهام است، اما این مساله باعث نخواهد شد که اصلاح‌طلبان اگر هم این دو چهره به میدان نیامدند از خیر انتخابات بگذرند و چهره‌هایی مثل مصطفی تاج‌زاده، محسن هاشمی، مسعود پزشکیان و... را به میدان رقابت نفرستند. در شرایطی که اصولگرایان ماه‌هاست که اجماع بر روی آیت‌ا... رئیسی را وجه تسمیه خود قرار داده‌اند حضور یا عدم حضور رئیس دستگاه قضا شاید بتواند سرنوشت انتخابات آتی را مشخص کند و حتی در صورت عدم حضور اصلاح‌طلبان را نسبت به قبل برای حضور در پاستور امیدوار سازد. آنچه مسلم است اصلاح‌طلبان انتخابات سختی را پیش رو دارند و شرایط جدیدی را تجربه می‌کنند و به قرائت برخی شاید فقط یک معجزه آنها را در مقام پیروزی انتخابات قرار دهد. برای بررسی آرایش نیروهای سیاسی در آستانه انتخابات، نحوه مشارکت مردم، کاندیداهای اصلاح‌طلبان، رای آوری و اعتماد عمومی به آنها و آنچه در سپهر سیاست ایران می‌گذرد «آرمان ملی» با عبد ا... ناصری عضو شورای مشورتی سیدمحمد خاتمی و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید.
 آرایش و ترکیب نیروها و جریانات سیاسی در انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مهم‌تر از تعریف آرایش  جریانات سیاسی لازم است وضعیت جامعه را از نظر سیاسی، اجتماعی بیان کنم. ایران امروز دو ویژگی مهم دارد یکی آنکه فاصله مردم با حکومت به بیشترین حد خود در چهل و سه سال رسیده است و دوم آنکه برای اولین بار شاهدیم که انتخابات اصلا مساله مردم نیست. این دو مشخصه هم به فهم ما از آرایش سیاسی دو جریان کمک می‌کند و هم چراغی بر سر راه مسئولان انتخابات و جریانات سیاسی روشن می‌کند. من امروز جریانات اصلی کشور را به سه جریان اصلی که درون خودشان متکثر هستند تقسیم می‌کنم. جریان اصلاحات در دو بخش اصلاح‌طلبان مردم‌محور و اصلاح‌طلبان قدرت محور؛ جریان اصولگرایان که تا به امروز اینقدر غیرمنسجم نبوده‌اند یک گروه اصولگرایان سنتی که تا حدود زیادی از سوی هسته اصلی قدرت مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند و افراطیون که اساسا مدیریت انتخابات را بر عهده دارند. جریانی که با هر دو جریان قهر است و این جریان همان است که در دی ماه ۹۶ با شعار اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا تجلی پیدا کرد. و این طیف سوم، یک بخش مخالفان گسترده عدم شرکت در انتخابات را نمایندگی می‌کند و بخش دوم این جریان مذهبی‌های سنتی هستند که کاملا از قدرت حکومت در حفظ ارزش‌های دینی نا امیدند.
  با توجه به شرایط فعلی جامعه، بروز نارضایتی‌های اقتصادی و رویکرد نه چندان مثبت مردم به انتخابات؛ تحلیل شما از مشارکت در انتخابات چگونه است و افزایش مشارکت تابع مولفه‌هایی خواهد بود؟


هر نامزدی که در این انتخابات اعلام حضور کند، انتخابات خرداد۱۴۰۰ نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی است با شاخص کمترین حضور و حتی به زعم بنده بسیار کمتر از مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم  و علت این کاهش مشارکت جدایی بین حکومت و مردم است، البته من ویژگی دیگری هم برای این انتخابات قائل هستم و اینکه برای اولین بار برخی جریانات در قدرت به این جمع بندی رسیده است که میزان مشارکت مهم نیست بلکه نتیجه مهم است که مثل ۷۶ و ۹۶ نشود، به علاوه همه‌گیری کرونا هم می‌تواند توجیه‌گر کاهش مشارکت باشد و این موضوع را حکومت به‌خوبی فهمیده است. تحقق یک انتخابات رقابتی که می‌تواند مردم را مشارکت دهد بعید است رخ دهد، همچنان که ‌در خیلی از انتخابات ریاست جمهوری دیده‌ایم. ولی من چند پیشنهاد دارم که آنها هم با صدور چند حکم حکومتی تحقق می‌یابد: اول تعویق انداختن انتخابات به مدت ۲ ماه برای تحقق موارد دیگر. دوم؛ رفراندومی مشابه فروردین۵۸ مبنی بر خواست مردم. سوم؛ تشکیل هیأت بازنگری و تغییر قانون اساسی و در پایان آزادی همه زندانیان سیاسی  که در این صورت می‌توان به تغییر باور مردم اطمینان داشت.
 تحــلیل شما از شرایط و موقعیت اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو چگونه است و از آنجایی که آنها با کاهش چشمگیر اعتماد عمومی روبه‌رو هستند برای بازیابی سرمایه اجتماعی باید اصلاح‌طلبان چه کارهایی انجام دهند؟
بی‌اعتمادی اکثر جامعه به اصلاح‌طلبان یک واقعیت تلخی است که از سال 96 شدت گرفت. به همین دلیل بارها بر این نکته تاکید کرده‌ام که انتخابات ۱۴۰۰ یک وقت طلایی برای اصلاح‌طلبان است. در پیروزی آنها در این انتخابات تردید دارم اما بهترین فرصت‌ برای بازسازی اجتماعی است. جبهه اصلاحات ایران باید یک نامزد خالص مردم محور را زودتر معرفی کند. نامزد معرفی شده ترکیب دولت خود را با تمرکز بر چهار اصل: تخصص، جوانی، زنان و اقلیت‌های دینی معرفی کند. اگر نامزد مذکور رد شد با یک بیانیه خطاب به ملت عدم مشارکت خود را اعلام کند. بعضی از دوستان اصلاح‌طلب متأسفانه دچار یک توهم تاریخی هستند که اگر فلانی نشد، بهمانی بهتر از یک اصولگراست. این توهم یک مردم‌فریبی هم است. برای همیشه این نگاه «میان بد و بدتر یکی را» باید از بین برود.  نکته مهم‌تر این است که این انتخابات بهترین موقعیت برای پالایش اصلاح‌طلبان است. دیگر دو مقوله جامعه‌محور و حکومت محور معنا ندارد. وقتی برخی مدیران اعتقادی به اصلاح‌گری ندارد، اصلاح‌طلبان حکومت‌محور همان اصولگرایانند. من کرباسچی و کواکبیان را به روحانی و لاریجانی نزدیک‌تر می‌دانم تا به امین‌زاده و آرمین. برخی شاید بگویند این رویکرد موجب انشعاب و انشقاق خواهد شد. ایرادی ندارد، هویت جبهه‌ای اساسا هویت حزبی را بی‌معنا کرده است و احزاب اصلاح‌طلب باید از این پس درون حزبی و طبق باورشان کنشگری کنند. دوام حیات اصلاح‌طلبی در جامعه‌محوری است، به این علت که واقعیت دوگانه جامعه-دولت خیلی شفاف و عمیق است و اگر هم فرضا با نامزد اصلی پاستور را تصرف کردند باید دغدغه جامعه برای ایشان ارجح از دغدغه‌های دیگر باشد. مهم‌ترین کارکرد، روشنگری است. اصلاح‌طلبان چه تا آخر در انتخابات باشند یا نباشند، با نامزد اصلی ببرند یا ببازند، مهم‌ترین رسالت‌شان روشنگری و افزایش آگاهی مردم است. جنبش دوم خرداد تجربه سودمندی در این زمینه است.
 عملکرد نــهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان را معطوف به انتخابات پیش رو چگونه ارزیابی می‌کنید و چه میزان به موفقیت این نهاد در پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات امیدوار هستید؟
این نکته که نهاد جدید برخلاف شورای سیاستگذاری سابق دموکراتیک‌تر و ‌کم‌ حاشیه‌تر شکل گرفته و از یک مدیریت قوی و منسجم برخوردار است تردید ناپذیر است، ولی من برداشت خوبی از روند تصمیم‌ها ندارم، بدین معنا  که به گمانم رویکرد غالب در نهاد اجماع‌ساز مشارکت قطعی است حتی با نامزد حداقلی. امیدوارم این‌طور نشود، اگر این نهاد سریع نامزد تمام عیاری را معرفی کند هم به خود کمک کرده و هم به آینده اصلاح‌طلبی و در غیر اینصورت سرنوشتی مثل شورای سیاستگذاری از نگاه مردم خواهند داشت. 
  بـــا وجود اینکه اصلاح‌طلبان همواره در انتخابات با یــک یا دو نفر از کاندیداها شرکت می‌کردند اما شنیده می‌شود احتمالا در انتخابات پیش رو با چند نامزد وارد صحنه انتخابات شوند و در نهایت بر روی یک نفر اجماع کنند؛ اساسا این نوع رویکرد را چگونه تبیین می‌کنید و کاندیداهای موجود قابلیت موج‌سازی و رای‌آوری دارند؟
 نهاد اجماع‌ساز فقط باید یک نامزد تمام عیار را معرفی کند و بقیه که اصلاح‌طلب و مردم محور و رای‌آور نیستند را کنار بگذارد. دیگر سناریوی نامزد کمکی مثل ۹۶ هم کمی خنده آور است، مگر نامزد کمکی هم از جنس خود تاج‌زاده باشد.
 کاندیــداتوری آقای دکتر ظریف و حواشی پیرامون آن را چگونه می‌بینید؛ فایل صوتی منتشر شده از وی چه تاثیری بر جامعه رایش گذاشته و چه میزان شرایط برای حضور در انتخابات مهیا است؟
فایل صوتی ظریف یک سند تاریخی بسیار مهم بود که هدیه بزرگی به تاریخ پژوهان معاصر ایران کرد با سه محور؛ نگاه دوگانه در مدیریت عالی کشور، تکرار ناجوانمردی تاریخی روس‌ها در دو‌ موضوع برجام و‌ سوریه و مهم‌تر از همه نشان داد که برجام قبل از ترامپ سست شده بود و هم جواد ظریف را احیا  و چهره مطلوب تاریخی کرد. به نظرم ظریف نخواهد آمد با توجه به حملات سهمگینی که بر او شد و حتی ممکن است به او پیام بدهند، نیاید.
 نگاه شما به کاندیداتوری چهره‌ه‌هایی مثل آقایان جهانگیری، تاجزاده، محسن هاشمی و پزشکیان چگونه است؛ از دید شما می‌توانند برای اصلاح‌طلبان موفقیتی رقم بزنند؟
در مورد این چهار بزرگواری که نام بردید من با عرض معذرت و صراحتا نکاتی را عرض می‌کنم. آقای پزشکیان فردی غیر اصلاح‌طلب، مستقل، شجاع و ‌پاکدست است. آقای جهانگیری اصلاح‌طلب غیرجامعه محور، قوی ولی با سابقه در دولت تدبیر و امید جایگاه رأی در میان مردم مثل گذشته شاید ندارد. آقای هاشمی یک اصلاح‌طلب کارگزارانی صادق است و حتما عملکردش در شورای شهر خیلی بهتر از عملکرد دیگران در دولت بوده است ولی باید بپذیریم با همه نگرش‌های خوب و مقبول فائزه خانم و‌ آوانگاردی او ، خانواده هاشمی در فقدان پدر نتوانستند خود را درون جامعه مورد توجه قرار دهند. تاجزاده یک اصلاح‌طلب تحولخواه تمام عیار است که جوانان، زنان، دانشجویان، روشنفکران او را و صداقتش را پذیرفته‌اند و تنها کسی است که در صورت نرفتن به پاستور هم فصل جدیدی برای کنشگران در تاریخ معاصر ایران می‌گشاید.
 تحلیل شما از کنش سیاسی اصولگرایان چگونه است؛ اصولا اگر آقای رئیسی نیاید باز هم شاهد تشتت و چند دستگی در این جریان سیاسی خواهیم بود؟
اصولگرایان بدترین وضعیت تاریخی را پیدا کرده‌اند. انشقاق به حد بالایی رسیده است و حتی مثل گذشته نگاهشان به فصل‌الخطاب نیست. هم شدیدا تشنه پاستور شده‌اند و هم ظاهرا باور دارند در آینده نزدیک کشور ایران شاهد تحولاتی است ولی نفهمیده‌اند کدام تحول یا تحولات؟ با وضع بدی که دارند من باور دارم نهایتا به سید ابراهیم رئیسی به عنوان نامزد جمعی خواهند رسید و ‌دیگر اینکه آقای رئیسی تنها معتمد صدرصدی هسته سخت قدرت است. نکته دیگر که من سخت به آن اعتقاد دارم اینکه رئیسی از نظر بعضی از صاحبان اصلی بهتر است جایگاهش تغییر کند 
  مصوبه اخیر شورای نگهبان با واکنش‌های بسیاری مواجه شده و بسیاری آن را خلاف قانون اساسی دانسته‌اند اساسا به نظر شما هدف از این رویکرد چیست و دولت در مقابل این مصوبه باید چه واکنشی نشان دهد؟
مصوبه اخیر شورای نگهبان فاحش‌ترین خبط و خطای شورای نگهبان است که اصل روشن ۱۱۵ قانون اساسی را زیر پا نهاده است. به نظرم این مصوبه کمپین عدم مشارکت را قویتر خواهد کرد.
  از منظر شما مذاکرات وین چه میزان می‌تواند بر انتخابات پیش رو تاثیرگذار باشد؟
بعید می‌دانم مذاکرات وین تاثیری بر روند انتخابات و مشارکت مردم بگذارد. زیرا نهایی شدن و اجرایی شدن آن زمان بر است البته روند مذاکرات و رضایت اطراف مذاکره پرسرعت شده است ولی این سرعت ربطی به انتخابات ندارد بلکه به مسائل مهمتری  مرتبط است. مذاکرات و بازگشت به برجام یا برجام جدید باید اولویت کشور باشد، ولی تردید دارم قاطبه مردم باور نداشته باشند که مهم‌تر از انعقاد برجام، اهتمام تندروهای پرقدرت در حکومت بر حفظ برجام است.