قهرمانانی برای فضای مجازی

گزارش  محسن وظیفه         مسابقات کشتی آزاد و فرنگی جام تختی شاید یکی از دوره‌های عجیب خود را سپری کرد. دوره‌ای که فقط دو تیم خارجی در آن شرکت کردند اما به لحاظ رقابت داخلی اتفاقات جالبی را در پی داشت. نیامدن تیم‌های خارجی به جام تختی یکی از موضوعات مهمی است که حالا دیگر به امروز و دیروز برنمی‌گردد و سال‌هاست که کشتی ایران نتوانسته این رقابت‌ها را در شأن نام کشتی ایران و قهرمان پرآوازه‌اش برگزار کند. با اینکه سال‌هاست نمی‌توانند این رقابت‌ها را به شکل شایسته‌ای برگزار کنند اما با این ‌حال هرگز رؤسای فدراسیون‌ها به دنبال آسیب‌شناسی نرفته‌اند که ببینند چرا جام تختی شبیه به جام یارگین روسیه یا یاشارداغو ترکیه و یا همین مسابقات زیلکوفسکی لهستان برگزار نمی‌شود؟ در این دوره که فقط دو تیم آمدند و همین باعث شد که مسابقات دیگر بین‌المللی نباشد اما واقعیت این است که در سال‌هایی هم که تیم‌های خارجی آمدند؛ تیم‌های خوب و صاحبنامی نبودند.  شاید یکی از مهم‌ترین موضوعات در کاهش سطح فنی جام تختی به هزینه دلاری این رقابت‌ها برمی‌گردد که اتحادیه جهانی دریافت می‌کند.  وقتی این رقابت‌ها بین‌المللی می‌شود، فدراسیون کشتی باید ۱۸۰ دلار برای حضور هر نفر پرداخت کند که با توجه به حضور تقریبی ۸ نفر در هر وزن، فقط کشتی فرنگی، ۸۰ نفر در مسابقات حضور داشتند که با دلار ۲۳هزار تومانی، تنها مسابقات کشتی فرنگی هزینه هنگفتی روی دست فدراسیون کشتی می‌گذاشت. با اضافه شدن مسابقات کشتی آزاد هم، فدراسیون باید بیش از ۳میلیارد تومان پول به دلیل بین‌المللی بودن جام تختی به حساب اتحادیه جهانی واریز می‌کرد. به همین دلیل و با توجه به لغو بسیاری از مسابقات داخلی به دلیل شیوع کرونا، برگزاری جام تختی با حضور مدعیان داخلی بسیار مهم بود که اتفاقاً دستاوردهای مهمی را هم در پی‌داشت و باز هم ثابت کرد برخی انتقادهای تند علیه کادر فنی فقط از روی غرض ورزی است و گرنه دلیل فنی ندارد. به طور مثال؛ پرویز هادی که ادعا داشت کادر فنی و فدراسیون حق او را ضایع کردند و باید به او مجوز جام تختی را می‌دادند. سر همین ماجرا کلی حاشیه به راه افتاد، حتی پای نماینده‌های مجلس شورای اسلامی هم به میان آمد اما وقتی به هادی مجوز دادند، حاضر نشد در این مسابقات وزن‌کشی کند. حالا معلوم نیست هادی که قصد کشتی گرفتن نداشت و این از ثبت‌نامش برای حضور در انتخابات شورای شهر به وضوح مشخص بود، از آن مصاحبه و انتقاد تند چه هدفی داشت. مهدی علیاری، نفر بعدی در کشتی فرنگی است، که اعتقاد داشت حقش برای حضور در المپیک توکیو ضایع شده و باید محمد بنا برای او انتخابی بگذارد. او نیز فرصت حضور در جام تختی را از دست داد. ظاهراً برخی فقط قهرمان فضای مجازی هستند اما وقتی قرار است تکلیف روی تشک مشخص شود به هزار و یک بهانه فرار می‌کنند. یدالله محبی هم به نحوی دیگر در بین این کشتی‌گیران قرار می‌گیرد. محبی مدعی است که باید در جمع مدعیان حضور در المپیک قرار بگیرد.  به همین خاطر هم علیه کادر فنی مصاحبه کرده اما در جام تختی مقابل عباس فروتن شکست خورد که اصلاً در بین مدعیان اعزام به المپیک هیچ جایگاهی ندارد. سامان عبدولی هم همین شرایط را دارد، وقتی نیست محمد بنا حقش را ضایع کرده اما وقتی هم هست نمی‌تواند نتیجه قابلی را بگیرد. کشتی‌گیری که در جام تختی، آن‌ هم با این سطح نازل مسابقات نمی‌تواند به عنوان قهرمانی برسد، برای چه باید ادعای حضور در بازی‌های المپیک را داشته باشد؟ البته علاوه بر این نفرات می‌شود که افراد دیگری را هم مثال زد اما عجیب است که برخی چنان از این کشتی‌گیران حمایت می‌کنند و چنان به فدراسیون و کادرفنی حمله می‌کنند که گویا محمد بنا و غلامرضا محمدی به عنوان سرمربیان تیم ملی چندین قهرمان جهان و المپیک را در اختیار دارند اما نمی‌خواهند از آنها استفاده کنند.  هیچ مربی تیمش را برای باختن نمی‌بندد؛ این را همه خوب می‌دانند اماعلیه سرمربیان تیم ملی جو راه می‌اندازند که مربیان تیم ملی تمرکزشان را از دست بدهند و آرامش تیم ملی از بین برود.