هر نتیجه‌ای تا دقیقه نودِ انتخابات ، ممکن است

آرمان ملی – محمد رحمانی: جامعه ما در حال رد شدن از مقطعی تاریخی است، جایی که بزنگاه سنجش تفکر سیاسی مردم در میزان توجه و ترغیب به مشارکت در تعیین حق سرنوشت خود به واسطه چالش به وجود آمده مختلف است. شاید اینکه نامزدهای تایید صلاحیت شده بیشتر رنگ و بوی یک جناح سیاسی را می‌دهند سبب دلخوری بخشی از مردم شده که برای رها شدن از وضعیت موجود معیشتی همچون گرانی‌ها و بیکاری جوانان را در انتخاب شخصی می‌دانستند که امروز در میان کاندیداهای تایید صلاحیت شده نمی‌بینند، شاید به درستی بتوان نام این دوران را دوران سخت گذار سیاسی نامید که با وجود روشن بودن بسیاری از امور آنقدر پیچیده است که پیش‌بینی آن حتی برای کارشناسان طیف اصولگرا نیز با اما و اگر و شاید همراه است. برای بررسی وضعیت جامعه، میزان مشارکت در انتخابات و ارزیابی کاندیداهای حاضر«آرمان ملی» با امیررضا واعظی آشتیانی فعال سیاسی اصولگرا و عضو حزب مؤتلفه به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید. 
 با توجه به اینکه هرگونه تغییری از محل صندوق رای می‌گذرد، حاکمیت چگونه باید مردم را به حضور در انتخابات و مشارکت ترغیب کند؟
سال گذشته بود که در یکی از مصاحبه‌هایم گفتم با توجه به عملکرد ضعیف دولت، باید دولت برود به سمت شفاف سازی و اعتماد را در بین مردم مهیا کند، یعنی مسائل را با مردم در میان بگذارد و پاسخگو باشد، اما متاسفانه دولت هم در عملکرد مشکل داشت هم در اعتمادسازی ناتوان بود، ضمن اینکه در بخش شفاف سازی و پاسخگویی موفق عمل نکرد، ما باید اینگونه مسائل را ابتدا از چشم قوه مجریه ببینیم زیرا دولت هرجا به موفقیت نسبی رسید بحث مشارکت مردمی هم در میان بوده است، البته مردم فارغ از اینکه دولت چه عملکردی داشته چون پیوندشان با نظام بحث دیگری است لذا عملکرد قوه مجریه را یک بحث جدا تلقی می‌کنند و بحث حفظ و حراست از نظام را هم موضوعی دیگر در نظر می‌گیرند. ولی باید پذیرفت که موفقیت در دولت می‌تواند منجر به ترغیب مردم به مشارکت در صحنه‌هایی همچون انتخابات شود، همانطور که شاهد بودیم در قوه قضائیه با آمدن آقای رئیسی اتفاق خوبی افتاد. وی انرژی مضاعفی گذاشت و سعی کرد که فضای قوه قضائیه را به گونه‌ای هدایت کند که امروز مردم نسبت به آن نگاه مثبتی پیدا کرده‌اند، هرچند که هنوز قوه قضائیه جای کار دارد ولی نگاه مردم تغییر کرد، دولت با توجه به عملکردش این رویه قوه قضائیه را پیش نگرفت تا فضا را برای اعتمادسازی مهیا کند، دولت مسیری را انتخاب کرد و تصورش این بود که تا پایان دوران کاری‌اش باید این مسیر را ادامه بدهد و این مطلب بحث مطالبه گری مردم از دولت را به چالش کشید، فارغ از سمت و سوهای سیاسی آحاد مردم و کارشناسان نسبت به زوایای مختلف عملکرد دولت هم نقد دارند و هم راضی نیستند، دولت مدعیست که کار زیربنایی کرده است، کار به هر شکلی که صورت می‌پذیرد باید برای مردم محسوس باشد و نکته مهم‌تر اینکه جامعه نگاه به سبد اقتصادی خود می‌کند که در این مدت 8 سال چه اتفاقی برای آن افتاده است، این واقعیتی اجتناب ناپذیر است و نمی‌توان مردم را حواله داد به اتفاقاتی که در بعد محقق می‌شود، یکسری از کارها باید خود را در زمانی که از فعالیت دولت می‌گذرد نشان دهد، این واقعیت را نیز باید پذیرفت که هرگاه دولت‌ها یا مجلس عملکرد بهتری داشته اقبال مردمی بیشتر بوده و در زمان عکس آن مردم واکنش خود را نشان داده‌اند.
 نقش و جــایگاه مردم را در انتخابات چگونه تحلیل می‌کنید و برخی رویکردهای محدود کننده مشارکت چه میزان بر حضور مردم تاثیر گذاشت؟


عده‌ای زمانی که شورای نگهبان یک تصمیم خوب می‌گیرد از آن تمجید می‌کنند، ولی جایی که به ضررشان می‌شود شورای نگهبان را سیبل و به آن حمله می‌کنند، همه هجمه‌ها اکنون به سوی شورای نگهبان است، عده‌ای می‌گفتند که اگر آقای روحانی در کارهایش اشکال وجود دارد چرا شورای نگهبان وی را تایید صلاحیت کرده است؟ همان‌ها که به شورای نگهبان معترضند موضوع تایید آقای روحانی را در سال 96 مطرح می‌کنند، به عقیده من موضوع اعتراض به عملکرد شورای نگهبان یک بازی سیاسی است که عده‌ای بهانه‌جو علاقمند به انجام این بازی هستند، ضمن اینکه شورای نگهبان چه برای نمایندگی مجلس چه ریاست‌ جمهوری اگر فردی را تایید نکرد دلالت بر این نمی‌کند که آن شخص استحقاق مسئولیت مذکور را ندارد، انتخابات ریاست جمهوری جایگاهی است که باید با ظرافتی خاص به آن پرداخته شود، همه شاهد بودند که ردصلاحیت شدگان هم از طیف اصولگرا هم از اصلاح‌طلبان بودند چطور برخی افراد نسبت به موضوع معترض می‌شوند؟ در انتخابات مجلس سال 98 نزدیک به 90 نماینده رد صلاحیت شدند که از میان آنها 4 یا 5 نفر که رئیس کمیسیون هم بودند از طیف اصولگرایان بودند، نباید اینگونه باشد که هر جا به نفع ما بود سکوت کنیم و جایی که به ضرر است چالش ایجاد کنیم، چرا آنها که معترضند نسبت به تایید اشخاصی همچون آقایان همتی و مهرعلیزاده چیزی نمی‌گویند؟ من معتقدم شورای نگهبان قطعا جانب انصاف را دارد، اگر روزی صلاحیت بنده هم در رابطه با انتخاباتی که قصد ورود به آن را داشته باشم توسط شورای نگهبان رد شود بنده تمکین می‌کنم، زیرا هر فردی خود را بیشتر می‌شناسد و می‌داند چالش‌های کارش در کجاست.
 ارزیابی شما از کاندیداهای حاضر و برنامه‌های ارائه شده توسط آنها چیست؟ این وعده‌ها چه میزان انتخاباتی و چه میزان هدفمند و برنامه‌ریزی شده است؟
بخشی از برنامه‌هایی که برخی از کاندیداها مطرح می‌کنند پوپولیستی و عوام‌فریبانه است،  ولی بخشی از آن قابل اجراست و امکان انجام آن وجود دارد، نکته اینجاست که به عقیده من در جمع برنامه‌های مطرح شده از سوی همه کاندیداها برنامه‌های خوبی است و من پیشنهاد می‌کنم هرکس که رئیس جمهور می‌شود آن بخش‌هایی از طرح‌هایی که توسط دیگر کاندیداها مطرح شده را با استناد به چشم انداز بیست ساله و برنامه‌های پنج ساله توسعه مورد بررسی و تحلیل قرار بدهند و از آن استفاده کنند. چون نگاه‌های متنوع و متعددی در این برنامه‌ها مطرح شده و حسنی که می‌توان در این دوره از انتخابات به آن اشاره کرد این است که بداخلاقی سیاسی وجود ندارد که برای مردم بسیار آرامش بخش است، به گونه‌ای که برخلاف رویه‌های گذشته مردم دارند با برنامه‌های کاندیداها آشنا می‌شوند و صحبت‌های آنان را می‌بینند و می‌شنوند، در آن زمان که بداخلاقی وجود داشت آموزه‌های زشت فرهنگی را هم در سطح جامعه تسری می‌داد، گفتمانی که اکنون بین هفت کاندیدای باقی مانده وجود دارد خود درسی برای کارگزاران دولت بعد خواهد بود که این درس می‌تواند تسری پیدا کند به پایین سازمان و نهایتا کل جامعه، مردم هم اینگونه تلقی می‌کنند که بحث‌ها مبتنی بر احترام است و در انتخاب خود راحت‌تر می‌شوند.
 بسیار مطرح می‌شود که همه نامزدهای اصولگرا تا پایان انتخابات حاضر خواهند بود، با توجه به اینکه گفته می‌شود همه کاندیداها به نفع یک کاندیدا کنار خواهند رفت تحلیل شما از این موضوع چیست؟
انتخابات ریاست جمهوری عرصه‌ای ریسک پذیر نیست، مثلا در انتخابات مجلس شورای اسلامی در بخش تهران که 30 کاندیدا شانس خود را برای حضور امتحان می‌کنند اگر ریسکی از سوی طیفی اتفاق بیفتد در نهایت تعداد قلیلی کرسی به دست گروه دیگر می‌افتد ولی در ریاست جمهوری به این ترتیب نیست، اگر قرار باشد گروهی موفقیت را به دست بیاورند که در این مورد به خصوص صحبت در مورد اصولگرایان است بدانید که فقط در سایه اتحاد، وحدت و اجماع کردن بر سر یک کاندیدا می‌توانند به این مهم دست پیدا بکنند، در غیر این صورت با چالش مواجه خواهند شد و اگر بنا باشد همه افرادی اکه اکنون حاضر هستند تا پایان انتخابات و زمان رای گیری باقی بمانند قطعا رای خرد خواهد شد و این امر سبب چالش می‌شود و من این عقلانیت را در اصولگراها می‌بینم که در جایی اجماع می‌کنند و نهایتا فرد مورد نظرشان را به فینال انتخابات معرفی می‌کنند.
 چقدر به این مساله قائلید که مناظرات پیش رو با برخی اتفاقات پیش بینی نشده مثل دوگانه و دو قطبی شدن مواجه شود؟
در رابطه بـــا دوکــاندیدای مــطرح شده یعنی آقایان مهرعلیزاده و همتی باید بگویم آقای همتی از نظر کارشناسان در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی، شریک عملکرد دولت است زیرا زمانی که وی بانک مرکزی را تحویل گرفت دلار 12 هزار تومان بود و امروز قیمت دلار مشخص است ضمن اینکه در دوره ایشان تورم افزایش بیشتری پیدا کرد، گرانی بیشتر کلید خورد و بسیاری مسائل دیگر، لذا نگاه مردم، صاحب نظران و کارشناسان نسبت به آقای همتی نگاه مثبتی نیست، من معتقدم اگر اصلاح‌طلبان قصد دارند اجماعی کنند روی آقای مهرعلیزاده این کار را انجام می‌دهند، چراکه آقای همتی از گروه کارگزاران است و این گروه نزد اصلاح‌طلبان از نقد زیادی برخوردارند، در عین حال می‌توان این را محتمل دانست که هر دو نفر تا روز رای گیری باقی بمانند و در طیف اصولگرا اگر به اجماع یک نفر نرسند ولی می‌توانیم محتمل بدانیم که آقای رئیسی و رضایی باقی بمانند که شانس آقای رئیسی به مراتب بیشتر از سایر کاندیداهاست به این ترتیب در زمان مقتضی به نفع آقای رئیسی انصراف می‌دهند.
 از دیدگاه شما رئیس جمهور آینده با توجه به اینکه روسای جمهور قبلی از کمبود اختیارات گفته‌اند باز هم با این مسأله مواجه خواهند بود یا حاکمیت با رئیس جمهور بعدی همکاری‌های بیشتری خواهد داشت؟
به نظر من کسانی که می‌خواهند برای ریاست جمهوری کاندیدا شوند باید اول از همه قانون اساسی، اختیارات رئیس جمهور و قوای دیگر را خوب مطالعه کنند، حتی پیشنهاد کرده بودم که در فرم ثبت نام گوشه‌ای را برای امضا به این نکته قرار دهند که «ما قانون اساسی را کامل مطالعه کرده ایم» تا در آینده مانند برخی رئیس جمهورها با نزدیک شدن به پایان دوران مسئولیتشان ناکارآمدی خودشان را به گردن کمبود اختیارات نگذارند لذا برداشتم این است که افراد ثبت نام کننده با شرایطی که می‌دانند وجود دارد پا به عرصه گذاشته‌اند هیچ عذر و بهانه‌ای را نمی‌توانند داشته باشند چه از طیف اصولگرا باشد چه اصلاح‌طلب یعنی با آگاهی لازم آمده‌اند و اگر در پاره‌ای از امور با چالش‌ها مواجه شده‌اند نمی‌توانند بگویند اختیارات لازم را نداشته‌ایم.
 این احتمال وجود دارد که جامعه برای آنچه که گفته می‌شود از پیش تعیین شده در انتخابات حاضر شده و از کاندیدایی حمایت کند و ورق انتخابات به نفع کاندیدای دیگری برگردد؟
من به چنین موضوعی باور ندارم که یک نامزد اقبال داشته باشد و نهایتا نام شخص دیگری از صندوق خارج شود. من اعتقاد دارم همچون اتفاق سال‌های 76 و 84 و 92 آنچه را که پیش بینی می‌کنیم شاید حاصل نشود، مانند فرضیه‌ای که می‌گوید هر آنچه فکر می‌کنیم نمی‌شود و آنچه فکرش را نمی‌کنیم می‌شود! گاهی ممکن است تا 24 ساعت قبل از انتخابات اقبال به سمت یک نامزد است ولی فضا و موج به یکباره تغییر کند علت آن هم این است که ما در بخش احزاب بسیار کم توانیم و تحزب در کشور ما ضعیف است زیرا احزاب ساختارمند نداریم که هم در بخش‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره دارای یک تئوری باشد تا بخش قابل توجهی از جامعه را به سمت خود جلب بکند، احزاب ما عموما و صرفا سیاسی‌اند و به همین دلیل هر نتیجه‌ای تا دقیقه نود انتخابات ممکن است که رقم بخورد.
 دولت بعدی با چه چالش‌هایی رو به رو خواهد بود؟
دولت بعدی نخستین کاری که می‌کــند بــه ســمت اعتمادسازی برای مردم برود، کاری بکند که مردم قبول کنند این دولت می‌خواهد در راستای خدمت به آنها گام بردارد و برای این گام در اولین اقدام افراد شایسته را برای کار انتخاب نماید، کارآمدی و شجاعت مدیران و نوع خدمتگزار بودنشان را در نظر بگیرد و مدیرانی را انتخاب نماید که حافظ ارزش‌های انقلاب و کشور باشند و نکته مهم بعد از آن شفاف سازی و پاسخگویی است که در دوران گذشته مغفول واقع شده است که اگر دولت جدید با چنین نگاهی ورود بکند می‌تواند زمینه فعالیت‌های دیگر را با مشارکت مردم فراهم آورد.