روزنامه ایران ورزشی
1400/03/18
فرصت آخر لوو
گزارش جاناتان ویلسون حداقل حالا دیگر هیچ آیندهای وجود ندارد که برایش کار کنند. بعد از 15 سال کار بهعنوان مربی تیم ملی آلمان، یورو 2020 هفتمین و آخرین تورنمنت بزرگ یواخیم لوو است. نیازی نیست که او نگاهش به چرخه آینده باشد؛ تنها کار او این است که بهترین نتیجه ممکن را در این تورنمنت بگیرد و اعتباری که در جامجهانی روسیه بشدت آسیب دید، بازگرداند. لوو یک برنده جامجهانی است که کمک کرده تحول سبک در فوتبال آلمان شکل بگیرد و برای این شایسته بالاترین تحسینهاست. اما از طرف دیگر او در بدترین جامجهانی آلمان در بیش از هشت دهه روی نیمکت تیم بود و با توجه به کیفیت بالای بازیکنان در دسترس لوو، نمیشود او را در سالهای اخیر ناکام توصیف نکرد. یوروی پیشرو آخرین تصویر از دوران طولانی مربیگریاش در آلمان را بهجا میگذارد در حالی که جایگاه مبهمی در تاریخ فوتبال خواهد داشت. جامجهانی 2006 برای آلمان خیلی مهم بود. شکل قدیمی فوتبال و نبردهای تنبهتن جایی نداشت و فوتبال رنگ و لعاب جدیدی پیدا کرده بود؛ یارگیری منطقهای، پرسینگ و دفاع تخت چهارنفره همه در یک تورنمنت جذاب و آفتابی که آلمان را جلوهگاه فان و مدرنیته کرد. آلمان نویی شکل گرفت چون با جذابیت به نیمهنهایی رسید؛ یورگن کلینزمن نفر اول بود اما همه میدانستند دستیارش، یواخیم لوو مغز متفکر است. در 2010 آلمان یک تیم ضدحملهزن ویرانگر شد که اگر جلو میافتاد مرگبار میشد -زدن چهار گل به انگلیس و آرژانتین این را ثابت کرد- اما اگر عقب میافتاد، ایمن نبود، مثل باخت به صربستان. بدشانس بودند که در نیمهنهایی به اسپانیا خوردند و در فینال یورو 2008 هم برابرش شکست خورده بودند. باختهای نزدیک به اسپانیا، بهترین تیم ملی دوران مدرن فوتبال، قابل درک بود اما لوو متوجه شد فوتبال در حال تغییر است. در یورو 2012، او نگرش جسورانهتری را به تیم تزریق کرد. به این ترتیب استحکام دفاعی که زمینهساز پیشروی آلمان در جامجهانی 2010 بود، از دست رفت و این در نیمهنهایی مقابل ماریو بالوتلی کاملاً به چشم آمد. آن تنش میان میل به توسعه به سوی فوتبال جسورانه و فوتبال مبتنی بر ضدحمله 2010 از آن موقع تا به حال بر تیم ملی آلمان سایه انداخته. در برزیل 2014 آلمان مقابل غنا و الجزایر به زحمت زیادی افتاد. لوو در سواحل ریودوژانیرو روح خود را پیدا کرد و نتیجهاش قهرمانی جهان بود که با پیروزی یک بر صفر مقابل آرژانتین و برد حیرتانگیز 7 بر یک برابر میزبان مسابقات به دست آمد؛ در دیداری که برزیل پراسترس بارها و بارها اسیر فوتبال هوشمندانه تیم لوو شد. در یورو 2016 ناکارآمدی دفاعی دوباره رخ نمود و بعد موفقیتی به دست آمد که اوضاع را برای تیم لوو پیچیده کرد. او تیمی بسیار جوان را به روسیه برد و به شکلی هیجانانگیز قهرمان جام کنفدراسیونها در سال 2017 شد. سبک خاص کشورهای قدرتمند غربی -آلمان، اسپانیا، فرانسه و حتی انگلیس- در نهادینه کردن بازیکنان جوان، ویژگیشان بود و نشان از عمق توانایی این تیمها داشت. برای جامجهانی اما لوو به بازیکنان مطمئن خودش تکیه کرد. مشکلات دفاعی حل نشده بود و برابر مکزیک و کرهجنوبی خودنمایی کرد تا برای اولینبار از مرحله گروهی حذف شوند. گزارشهایی منتشر شد درباره اینکه در تیم اختلاف افتاده بین بازیکنان بایرنمونیخ و بقیه اعضا و اینکه حس عمومی نارضایتی به وجود آمده در مورد اینکه ورود بازیکنان جوان به تیم بهدرستی کنترل نشده. پاسخ لوو این بود که دیگر جروم بواتنگ، توماس مولر یا متس هوملس را دعوت نمیکند؛ اقدامی در جهت تحول که ربطی به حل مشکلات تیم نداشت. ناکارآمدیها در لیگ ملتهای اروپا به اوج رسید وقتی آلمان تا سقوط از گروه A پیش رفت و در دوره دوم این رقابتها، اسپانیا 6 بر صفر این تیم را درهم کوبید. دو تساوی 3 بر 3 مقابل ترکیه و سوئیس و باخت خانگی 2 بر یک مقابل مقدونیه شمالی در مقدماتی جامجهانی در فروردین، ثابت کرد آلمان با وجود داشتن یک نسل مستعد از بازیکنان، با ابهامی بیسابقه به یورو میرود. دانستن اینکه تابستان میرود شاید تکلیف لوو را بیشتر روشن کرده و نیازی نیست او به فکر جامجهانی قطر باشد. مولر و هوملس را دعوت کرده تا به اشتباه سه سال قبل خود اعتراف کند؛ نه در کنار گذاشتن آنها بلکه در اعلام رسمی این تصمیم. آنها البته تنها تصمیمهای چشمگیر لوو برای بازیکنان دعوتشده نیستند. آلمان از زمان بازنشستگی فیلیپ لام در دفاع کناری مشکل داشته، حتی در جامجهانی 2014 از بندیکت هوودس، مدافع میانی در سمت چپ استفاده کردند. روبین گوسنز و مارسل هالستنبرگ راضیکننده نبودند و اگرچه هر دو دعوت شدهاند اما لوو، دفاع چپ 28ساله فرایبورگ، کریستین گونتر را فرا خوانده که تنها بازیاش در تیم ملی هفت سال پیش در دیدار دوستانه مقابل لهستان بهعنوان یار تعویضی بوده. انتخاب شگفتانگیز بعدی کوین فولاند است که شش سال برای تیم ملی بازی نکرده و دعوت از او شاید نیاز به یک مهاجم نوک آماده را ثابت میکند با توجه به فرم نامطمئنی که تیمو ورنر مقابل دروازه رقبا دارد. اینکه چهار نفر از دعوتشدگان لوو سه سال است که یک دقیقه هم برای او بازی نکردهاند نشان میدهد برنامهریزیاش خوب پیش نرفته. هرگز نمیتوان یک مربی قهرمان جهان را تحقیر کرد اما این حس که لوو زیادی مانده میتواند حسی منفی را القا کند. شاید یک یا دو مشکل پستی وجود داشته باشد اما این تیم فوقالعاده بااستعداد است و لوو فقط باید حرکتش در ریودوژانیرو را تکرار کند تا بهترین بازی را از تیمش بگیرد. منبع: گاردین
سایر اخبار این روزنامه
تاتنهام تأیید کرد؛ طارمی را میخواهیم
عابدینی: اینقدر زود عزیزی خادم را شلاق نزنید
مشت آهنین
تصویر هولناک «استقلال 1400»
اولی یادآور گل خداداد به استرالیا؛ دومی یادآور گل مهدویکیا به آمریکا
پیروزی راحت برای شاگردان کاتانچ
علی باز هم از سینما جایزه می گیرد
پرونده بنگستون هم به CAS میرود؟
ایران - عراق در همان ورزشگاه فرسوده
تغییر دولت در نگاه ملی بر منافع ملی تأثیر ندارد
کریمی به استقلال برمیگردد
فرصت آخر لوو
بازگشت به لوزی هماهنگی زوج طلایی