معضل تکثیر ابربدهکاران


حسین درودیان
اقتصاددان

عاملان اصلی در فعالیت اقتصادی، فعالیت خود را معطوف به فعالیت اقتصادی ریشه‌دار تولیدی نمی‌کنند. این موضوع باعث می‌شود انگیزه‌ها در کسب و کارها به فعالیت‌های رانت‌جویانه هدایت شود. اصولاً باید فعالیت‌های اقتصادی از سوی کارآفرینان و رهبران بخش تولید که افراد متفاوتی هستند، راهبری شده و کسب و کارهای موفق در اقتصادهای پیشرفته، کسب و کارهای بزرگ بوده‌اند .. در ایران روند کاملاً برعکس است؛ به این معنا که تسهیلات بانکی، نوعی تجمع در برخی بنگاهها و برخی افراد دارند که اگرچه ممکن است در نگاه اول اتفاق عجیبی نباشد؛ اما به هر حال باید نظارت کافی را بر روی آن صورت داد. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت تسهیلات بانکی بین عامه مردم توزیع شود؛ ولی مساله نگران کننده این است که متأسفانه افرادی که تسهیلات گیرنده عمده به شمار می‌روند، با این تسهیلات فعالیت‌های مولد انجام نمی‌دهند؛ در حالیکه اگر اینها، آدم‌هایی باشند که رهبران تولید بوده و در بخش‌های مولد کار کنند، به طور طبیعی این تسهیلات هنگفت را سرریز بین بخش مهمی از نیروی کار می‌کنند. اینجا است که دریافت این تسهیلات از سوی این افراد، جای نگرانی ندارد؛ اما مساله این است که اکنون این طور نیست و ابربدهکاران بانکی ایران، عمدتاً تولیدکننده نبوده و اگر حتی واحد تولیدی در اختیار دارند، تولید برایشان نوعی پوشش برای سایر فعالیت‌های رانت جویانه آنها است؛ یعنی این افراد عموماً دارایی در داخل و خارج از ایران می‌خرند و پول را وارد فعالیت مولد نمی‌کنند. اینکه وام دریافت شده از یک بانک، سپرده در بانک دیگری شده باشد، تا حدودی می‌تواند طبیعی باشد؛ اما مشروط به اینکه اقساط آن به موقع پرداخت شود؛ چراکه یک بنگاه و صاحب کسب و کار، پولی که از بانک دریافت می‌کند را در خلال فرآیند تولید هزینه می‌کند و این پول باید از جنس سپرده بانکی باشد؛ پس قاعدتاً باید کم کم هزینه شود؛ اما اگر این فعالیت بازدهی لازم را داشته باشد؛ اقساط آن هم به موقع پرداخت می‌شود؛ پس ممکن است بانک وام دهنده، بانک اصلی
خود شخص نباشد؛ ولی مساله اصلی این است که باید به موقع دنبال این برویم که این تسهیلات چه شده و در کجا هزینه شده است؛ در حالیکه اکنون بیشتر وام‌های بانکی صرف خرید دارایی شده است و حالت بدتر آن است که در خارج
کشور تبدیل به دارایی و ملک شده و به نوعی خروج سرمایه رخ داده است. کشور ما با تورمی مواجه است که بر مبنای آن، این تورم تسهیلات گرفتن از بانک را دارای صرفه و توجیه می‌کند؛ ولی باید به این هم توجه کنیم که تورم یک پدیده برونزا نیست؛ به این معنا که خارج از ساز و کارهای اقتصادی، تورمی شکل نمی‌گیرد؛ پس اگر افرادی که تسهیلات می‌گیرند، آن را وارد تولید کنند، به طور قطع با مصارف درست این منابع بانکی، می‌توانند به واسطه تولید مولد، تورم را هم کاهش دهند و همین اندازه تورمی که اکنون داریم را هم نداشته باشیم. انتظار می‌رود مسئولان با اصلاح سازوکارهای نظام بانکی، مسیر تکثیر ابربدهکاران را سد کنند و شرایط به گونه‌ای فراهم شود که تسهیلات بانکی به سمت تولید و فعالیت‌های مولد اقتصادی هدایت شود.