ناشنیده‌هایی از محبوبیت و جایگاه جدّ آیت‌ا... خامنه‌ای

جواد نوائیان رودسری – دوران پراختناق پهلوی اول که با سیاست‌های ضددینی او توامان شد، اعتراضات گسترده علمای اقصی نقاط ایران را در پی داشت؛ این روند، به‌ویژه از سال 1313ش به بعد و به دنبال رویدادهایی که سرانجام به صدور دستور کشف حجاب توسط رضاشاه، در دی‌ماه سال 1314 منجر شد، با شدت و حدّت بیشتری بروز و ظهور پیدا کرد. مدارک و مستندات مربوط به آن دوره و گزارش‌هایی که بتواند مورخان را برای تدوین تاریخ منصفانه یاری کند، زیاد نیست؛ از یک‎سو، دستگاه امنیتی رضاشاه، مانع از تدوین و جمع‌آوری اسناد مربوط به این قضایا می‌شد و از سوی دیگر، مورخانی که در دهه‌های بعد به نگارش تاریخ آن دوره پرداختند، عموماً روشنفکرانی بودند که با مذهب میانه خوبی نداشتند. اما این مشکلات، ماه را پشت ابر پنهان نکرد. گزارش‌های شفاهی ناشی از گفت‌وگو با معمّران، حافظه تاریخی مردم و همچنین، معدود مستندات برجا مانده از آن دوران، تصویر فضای آکنده از اختناق و محدودیت‌های شدید علما و مردم متدین را پیش روی محققان قرار می‌دهد. آن‌گونه که می‌توانند با برآورد این شواهد تاریخی، رویدادها را بازسازی کنند و به تحلیل نقش شخصیت‌ها بپردازند. یکی از بزرگانی که در دوران پهلوی اول، نقش مهمی در بیداری مردم ایفا کرد و حضورش در مبارزات سیاسی علیه این رژیم، باعث زندانی‎شدن و تبعید طولانی او شد، مرحوم آیت‌ا... سیدهاشم نجف‌آبادی است؛ جدّ مادری رهبر انقلاب که در باب مراتب زهد، دانش و مردمداری او، روایت‌های متعددی وجود دارد و نقش وی در فعالیت‌های سیاسی علیه رژیم پهلوی، قبل و بعد از واقعه خونین مسجد گوهرشاد در تیرماه سال 1314، بر محققان پوشیده نیست. اما به نظر می‌رسد، برای روشن‌تر شدن این موضوع در میان عموم مردم و بازشناسی شخصیت آن عالم ربّانی و مبارز در راه خدا که حدود چهاردهه در مشهد حضور داشت، باید به بازخوانی شواهد تاریخی بپردازیم و در صورت لزوم، تحلیل‌هایی را درباره آن‌ها ارائه کنیم. این نوشتار به همین مسئله اختصاص دارد. طلوع ستاره‌ای در آسمان زهد و فقاهت آیت‌ا... سیدهاشم میردامادی نجف‌آبادی در سال 1265ش، در نجف اشرف و در خانواده‌ای مذهبی که اصالتاً از اهالی نجف‌آباد اصفهان بودند، دیده به جهان گشود. نسب او با 30 واسطه به محمد دیباج، فرزند امام جعفر صادق(ع) می‌رسید و در سلسله اجدادش، نام‌های بزرگی همچون محقق کَرَکی و سیداحمد علوی، فیلسوف و شاگرد نامدار شیخ بهائی و میرداماد در دوره صفویه، قرار دارند. آیت‌ا... نجف‌آبادی، مقدمات علوم دینی را در نجف اشرف فراگرفت و سپس، در محضر درس علمای بزرگی همچون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و میرزای نائینی به کسب علم پرداخت. با این حال، رسیدن به آرزوی تحصیل و کسب علم در محضر بزرگان برای او به سادگی میسر نشد. آیت‌ا... نجف‌آبادی، در دو سالگی از نعمت پدر محروم شده‌ و سختی معیشت، مانعی بزرگ بر سر راه او، برای ادامه تحصیل بود. شیخ محمد شریف رازی، در جلد پنجم کتاب ارزشمند «گنجینه دانشمندان» که در سال 1352ش توسط «انتشارات اسلامیه» به زیور طبع آراسته شده‌است، روایت این سختی معیشت را از زبان مرحوم نجف‌آبادی و به نقل از فرزند آن مرحوم، زنده‌یاد حجت‌الاسلام سیدحسن میردامادی چنین آورده‌است: «مادرم به جهت سختی در امرار معاش، اصرار داشت که در پی کسب و کار بروم و ادامه تحصیل ندهم؛ تا آن‌که از یکی از اساتید خواستم نزد مادرم بیاید و وی را راضی به ادامه تحصیل [من] کند و در نتیجه این مشکل از پیش پایم برداشته شد.» در همین دوران بود که مرحوم آیت‌ا...سیدهاشم نجف‌آبادی، در زمره شاگردان بزرگان اخلاق در حوزه علمیه نجف قرار گرفت؛ زاهدان و عارفانی مانند حاج سیداحمد کربلائی که درباره سجایای اخلاقی و معرفتی آن‌ها، روایت‌های فراوانی نقل شده‌است. آموختن علم در کنار کسب معرفت و توجه ویژه به آراستگی اخلاق، از آیت‌ا... نجف‌آبادی عالمی عامل و باتقوا ساخت. طبق روایت شریف رازی، آن مرحوم شخصیتی بسیار متواضع و فروتن داشت «و الحق می‌توان گفت موفقیت وی در زهد و تقوا کم‌نظیر و مورد غبطه اقران وی بود». پسرش درباره سجایای اخلاقی او، توضیحات کامل‌تری را ارائه می‌کند: «مردی بود منورالفکر و آزاد، تعصبات خشک را کنار گذارده به میزان عقل و شرع رفتار می‌نمود. در کارها و قضایا بی‌دلیل و منطق قدم برنمی‌داشت. با خرافات که قسمی از آن صورت مذهب به خود گرفته‌، شدیداً مخالف بود و در این قسمت کم‌نظیر بود... از آداب و رسوم بی‌معنی و غیرعقلانی که اکثر مردم را دامن‌گیر است، بیزار بود. می‌فرمود در کارها مقیاس عقل را باید در نظر داشت و نباید تابع مردم بود. با هیاهو و جنجال و داد و فریاد مخالف بود و از محیط آرام و ساکت لذت می‌برد.» عالم محبوب مشهد ظاهراً بیماری باعث مهاجرت آیت‌ا... نجف‌آبادی، ابتدا به همدان و سپس به مشهد شد. آقابزرگ تهرانی در جلد پنجم کتاب «طبقات اعلام‌الشیعه» گزارش داده‌است که آن مرحوم، مدتی را هم در ری گذراند و احتمالاً در سال 1341ق/1301ش، وارد شهر مشهد و در حوزه علمیه این شهر، به تعلّم طلاب مشغول شد. سبک زندگی و منشی که پیشتر درباره آن سخن گفتیم، در کنار دانش گسترده، هوش بالا و نگاه اجتماعی عمیق، افزون بر مردمداری و مهربانی، از آیت‌ا... سیدهاشم نجف‌آبادی، فقیهی محبوب و مردمی ساخت. او برخلاف عموم فضلای آن دوره مشهد، به مسئله تفسیر قرآن، نگاهی عمیق و جدی داشت و با وجود برخی مخالفت‌ها، جلسات درس تفسیر خود را در شبستان شمال‌غربی مسجد گوهرشاد، برگزار می‌کرد؛ جلساتی که با استقبال گسترده طلاب و مردم روبه‌رو می‌شد. ویژگی بارز درس تفسیر آیت‌ا... نجف‌آبادی، ساده‌گویی مباحث پیچیده بود؛ بعدها مباحث طرح‎شده در این جلسات، در قالب کتابی با عنوان «خلاصه البیان»، در دو جلد، به زیور طبع آراسته شد و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت. ارتباط وی با مردم، بسیار گسترده بود؛ در واقع او را به عنوان عالمی می‌شناختند که بیش از همه در دسترس است. آیت‌ا... نجف‌آبادی اقامه نماز در مسجد جامع گوهرشاد را برعهده داشت و پس از انجام فریضه، وقتش را در اختیار مردم و پاسخگویی به پرسش‌های آن‌ها قرار می‌داد و این چنین بود که خیلی زود، در قلب‌های مؤمنان جا گرفت و محبوبیتی فراگیر یافت. پرچمدار مبارزه با اختناق شرایط ایران با به قدرت رسیدن رضاخان تغییر کرد؛ با به سلطنت رسیدن او در سال 1304ش، سیاست‌های ضدمذهبی‌اش به‎تدریج آشکار شد و در سال 1307ش، با ضرب و شتم مرحوم آیت‌ا... محمدتقی بافقی در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به اوج خود رسید. همین رفتارها بود که نگرانی علما را در شهرهای مذهبی، مانند مشهد برانگیخت و آن‌ها، برای اعتراض به این وضعیت وارد عرصه مبارزه با پهلوی اول شدند. رویداد غم‌انگیز مسجد گوهرشاد و شهادت جمع کثیری از مردم، در تیرماه سال 1314ش، نماد این اعتراض عمومی است. درست در همین برهه زمانی، می‌توان نشانی از دیدگاه‌های سیاسی آیت‌ا... نجف‌آبادی یافت. او به جمع علمای معترض پیوست و در کنار آن‌ها، خواستار آزادی آیت‌ا... سیدحسین قمی شد؛ مرجعی که به دستور رضاشاه در شهر ری محبوس شده‌بود. او همچنین، به رفتارها و سیاست‌های ضددینی پهلوی اعتراض داشت و به احتمال زیاد، این اعتراضات را در جلسات تفسیر خود مطرح و مردم را نسبت به آن‌ها آگاه می‌کرد. اما رضاشاه، چنان که مشی و روش او بود، به این اعتراضات با زور و سرکوب فیزیکی پاسخ داد. پس از واقعه خونین مسجد گوهرشاد، نوبت به دورکردن پرچمداران این قیام و اعتراض از شهر مشهد رسید؛ در فهرستی که توسط عوامل رژیم پهلوی در مشهد تهیه شد، آیت‌ا... نجف‌آبادی جزو نخستین علما بود؛ او را به همراه تنی چند از علمای برجسته شهر، مانند آیات سیدیونس اردبیلی، حاج‎هاشم قزوینی، سیدعلی اکبرخوئی (پدر آیت‌ا...العظمی خوئی)، سیدعلی سیستانی (جد آیت‌ا... العظمی سیستانی) و شیخ آقابزرگ شاهرودی که نامه معروف اعتراض به دین‌ستیزی پهلوی و حبس آیت‌ا... سیدحسین قمی را امضا کرده بودند، بازداشت کردند؛ سپس آن‌ها را به سمنان فرستادند و پس از مدتی حبس، به حالت تبعید در شهر نگه ‌داشتند تا این‌که دستور فرستادن آن‌ها به شهر ری صادر شد و آیت‌ا...نجف‌آبادی به‎ناچار مدتی را در این شهر و در حالت تبعید گذراند. واهمه رژیم از آیت‌ا... نجف‌آبادی اسناد موجود دستگاه امنیتی رضاشاه درباره آیت‌ا... نجف‌آبادی، طی این دوره، نشان‌دهنده واهمه آشکار رژیم از اوست. برخی از این اسناد در کتاب «مبارزات آیت‌ا... سید یونس اردبیلی به روایت اسناد و خاطرات»، منتشر شده‌است: «به تاریخ 14/9/14[13]، وزارت داخله، نمره 1009، اداره کل شهربانی، اداره آگاهی: عطف به یادداشت مورخه 9/9/14[13] که ابلاغ فرموده بودند سید یونس اردبیلی و سیدهاشم نجف‌آبادی در عرض 48 ساعت به اردبیل و سمنان اعزام شوند. طبق راپورت شعبه منافیات، سید یونس با جواز نمره (17871) 11/9/14 به اردبیل و سیدهاشم [نجف‌آبادی] با جواز نمره (17860) 11/9/14 به سمنان عزیمت نمودند.» با سپری‎شدن مدت محکومیت که ظاهراً در سال 1319ش به پایان می‌رسید، آیت‌ا...نجف‌آبادی تصمیم گرفت که به شهر خود بازگردد، اما مشکلی به وجود آمد؛ اداره تأمینات شهربانی رضاشاه، ضمن پیامی محرمانه به شهربانی شهر ری، درباره آیت‌ا...نجف‌آبادی تأکید کرد: «[به نامبرده] اجازه داده شده است جز مشهد، هر کجا که مایل است بماند»؛ درواقع حکومت می‌خواست آیت‌ا...نجف‌آبادی در مشهد نباشد؛ اما چرا؟ دلیل این نگرانی و شاید رُعب از او چه بود؟ واقعیت آن است که مرحوم آیت‌ا...نجف‌آبادی در میان مردم مشهد، محبوبیتی فوق‌العاده داشت؛ محبوبیتی که افزون بر شخصیت زاهد و باتقوای او، ریشه در مردمداری وی نیز، داشت. آیت‌ا...نجف‌آبادی با وجود این ویژگی‌ها و همچنین، اقبال عمومی به جلسات تفسیر او، می‌توانست یاد و خاطره واقعه گوهرشاد و شهدای آن را، بیش از گذشته در اذهان عمومی زنده کند. از طرفی، نفرت عمومی از عملکرد ضددینی رضاشاه، به اقبال و توجه مردم نسبت به آیت‌ا... نجف‌آبادی، ضریب بیشتری هم می‌داد و می‌توانست خشم فروخورده جامعه را به قیامی عظیم تبدیل کند. مشی پهلوی اول، درباره همه مخالفان سرسختش همین بود؛ آن‌ها را به جایی دور از دسترس هوادارانشان تبعید می‌کرد و اجازه بازگشت به شهر و دیارشان را نمی‌داد؛ شهید آیت‌ا... مدرس، نمونه مشهور این نوع عملکرد در دوره حکومت رضاشاه است. واهمه دستگاه امنیتی رژیم از ورود آیت‌ا... نجف‌آبادی به مشهد بی‌دلیل نبود؛ آن‌ها نمی‌توانستند مانع برگزاری جلسات تفسیر شوند یا جلوی ملاقات مردم را با او بگیرند و اگر اقدامی در این راستا هم انجام می‌گرفت، خشم مردم را بیش از پیش برمی‌انگیخت و آتش قیام را روشن می‌کرد. دوری آیت‌ا... نجف‌آبادی از شهر مقدس مشهد، تا شهریور 1320 و فرار رضاشاه از ایران، ادامه یافت. آیت‌ا... نجف‌آبادی پس از بازگشت به مشهد، دوباره مجلس درس و تفسیر را برقرار کرد؛ آن مرحوم شب سه‌شنبه، 23 جمادی‌الثانی سال 1380ق (22 آذرماه سال 1339)، حدود 62 سال قبل، دارفانی را وداع گفت. پیکر مطهر او را، پس از تشییعی باشکوه و درخور عالمی عامل، در جوار مضجع نورانی امام رضا(ع)، در دارالسیاده، به خاک سپردند. مزار او، امروزه موردتوجه علاقه‌مندان و دوستداران آن عالم ربانی است.