روزنامه ابتکار
1400/03/22
آیا هنرمندان خارجنشین میتوانند به ایران بازگردند؟ در آرزوی بازگشت
فاطمه امینالرعایاحبیب، سال 1326 در تهران متولد شد، او در سال ۱۳۶۰ بهدلیل ممنوعیت خواندن، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۴ در لس آنجلس در ایالات متحده آمریکا ساکن شد. سال ۱۳۸۸ حبیب به رئیس جمهوری وقت، محمود احمدینژاد، نامهای نوشت و در آن خواستار حضور در کشور شد و با موافقت ضمنی و پذیرفتن رعایت برخی شرایط به همراه خانوادهاش به ایران بازگشت. او از سال ۱۳۸۹ برای دریافت مجوز آلبوم اقدام کرد اما هرگز چنین مجوزی صادر نشد. او در 21 خرداد سال 95 درگذشت. یک سال و نیم بعد از مرگش سرانجام صدای نهچندان شفاف او در یک موزیک ویدیو مجوز پخش گرفت. اواخر سال 1396 و یک سال و نیم پس از مرگ او، دفتر موسیقی وزارت ارشاد به نماهنگ «دیره» مجوز داد که در آن صدای خود حبیب چندان واضح نیست و در واقع پسرش احمدرضا و سمیر زند میخوانند و انتشار و مجوز آن به ارتباطات و انتسابات دومی نسبت داده شد. چند روز بعد هم سانحه نفتکش «سانچی» پیش آمد و صدای حبیب با «مرگ قو» برای نخستین بار از صدا و سیما پخش شد.
همان زمان ناهید بسیم، همسر حبیب در گفتوگویی با «ابتکار» ماجرا را اینگونه شرح داد: «حبیب خواهر بزرگتری داشت. وقتی متوجه شد که خواهرش در ایران مبتلا به بیماری شده برای دیدار او به ایران آمد. حبیب به ایران آمد تا خواهرش را ببیند ولی در فرودگاه پاسپورت و لپتاپش را از او گرفتند، او خیلی وحشت زده بود و برای مدتی در ایران ماند تا به سوالات پاسخ دهد. تا قبل از این ماجرا هر وقت حبیب به ایران آمده بود 7 یا 8 روز بیشتر در کشور نمانده بود اما این دفعه، وطن هواییاش کرد. آقایانی از او سوءاستفاده کردند، دور او جمع شدند و گفتند به ایران بازگرد، ما برای تو اجازه کار میگیریم. در آن زمان، ما بعد از 25 سال در لسآنجلس پس از آوارگیها، زندگی تشکیل داده بودیم. حبیب به من تلفن کرد که وسایلتان را جمع کنید و به ایران بیایید. حبیب مرغش یک پا داشت و وقتی میگفت باید همانی شود که من میگویم، باید همان اتفاق میافتاد. حبیب گفت به من قول دادهاند. کسی که به حبیب قول داده بود با آقای مشایی هم آشنایی داشت و گفته بود که اسپانسر شما میشوم و حتی اگر 10 سال اینجا باشید، خرج شما را میدهم اما بعد از 2 سال او هم با حمایت 20 درصدی از صدای حبیب ما را رها کرد. او با آقای مشایی آشنایی داشت. اتفاقا آقای مشایی بعد از رفتن حبیب با من تماس گرفت و گفت ما همان موقع به وزیر وقت ارشاد گفتیم که برای حبیب مجوز بگیریم اما آن وزیر حرف رئیس جمهوری را نخواند. اتفاقا من بعدا همان وزیر ارشاد را در تلویزیون دیدم که از او پرسیده شد آیا شما با آقای احمدینژاد دچار اختلاف نظر بودید و او پاسخ داد که نه، تنها مشکل ما با آقای احمدینژاد این بود که آن زمان یک خواننده لسآنجلسی به ایران آمده بود و آنها از ما میخواستند که به او مجوز دهیم و ما نمیتوانستیم. آقای مشایی هم همین را به من گفت که ما از وزیر وقت خواستیم ولی او حرف را از مقامات دیگری به جز رئیسجمهوری قبول میکرد».
حبیب تنها کسی نبود که دلش میخواست به کشور بازگردد و فعالیت هنریاش را در اینجا از سر بگیرد. بازگشت حبیب تنها مورد در میان هنرمندان خارجنشین نبود. همزمان با او یا پیش از او موزیسینها و خوانندگانی چون قیصر و یکی دو نفر دیگر هم سری به خاک وطن زده بودند؛ که در مورد به بازداشت چند هفتهای و دادگاه و... ختم شد. البته خیلیها بازگشت بازیگران کوچ کرده به شبکه جم را هم در این رده ارزیابی میکنند؛ با اینکه به نظر میرسد این ماجرا ریشه در جایی دیگر دارد و نمیتوان بازگشت رابعه اسکویی را با هنرمندانی که سالها است از ایران رفتهاند، قیاس کرد.
پیشتر فریدون آسرایی، خواننده پاپ که خود هم چند سالی خارج از کشور زندگی و کار کرد، پس از بازگشت به کشور توانست مجوز فعالیت و اجرای کنسرت را از وزارت ارشاد دریافت کند، درباره دلایل مجوز ندادن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خوانندگانی که چندین سال خارج از ایران زندگی و فعالیت کردهاند اما فعالیتهایشان مغایرتی با قوانین کشور نداشته است به «ابتکار» گفته بود: در این میان چند موضوع مطرح میشود، برخی، خوانندگان قبل از انقلاب بودهاند که حساسیت روی آنها بیشتر از دیگران است و عدهای هم هستند که بعد از انقلاب شروع به فعالیت هنری کردند و امروز جزو خوانندگان فعال لسآنجلسی هستند. حساسیتها روی این دو دسته بیشتر هستند و به سختی مجوز میگیرند.
آسرایی افزود: ما میگوییم هر ایرانی که در دنیا مرتکب جنایت نشده باشد، باید بتواند به کشور بازگردد و فعالیت کند. مگر ما اجنبی هستیم؟ ما ایرانی هستیم، اینجا آب و خاک ما است. تمام کسانی که در خارج از کشور هستند نسبت به این آب و خاک تعصب دارند، همه آرزو دارند که به کشور بازگردند. چرا نباید اجازه دهیم که این افراد بازگردند؟ البته در زمان دولت اصلاحات فضا کمی باز شد. بهترین توریستها برای کشور همین ایرانیهایی هستند که خارج از کشور زندگی میکنند ولی متاسفانه این توریستها برای بازگشت به ایران چندان احساس امنیت نمیکنند. من هم به عنوان یک فرد دوملیتی حسی مشابه دارم. گاهی درک و فهم چنین شرایطی برای من ممکن نیست. چرا یک ایرانی که در خارج از کشور زندگی کرده نمیتواند به کشور باز گردد؟ مگر جرمی مرتکب شده است؟ مگر کسی را کشته است؟ این سختگیریها در دوران گذشته در ایران صورت گرفته است.
این خواننده ادامه میدهد: این سختگیریها نارضایتی ایجاد میکنند. چند پدر و مادر چشمشان به در است که فرزندانشان را دوباره ببینند؟ پس رافت و بخشش اسلامی کجاست؟ ما قرآن را با نام خداوندی که بخشنده و مهربان است آغاز میکنیم. خدا میبخشد ولی بنده خدا نمیبخشد. خوانندهای در خارج از کشور زندگی کرده است، شعر خاصی که نخوانده است، کاری هم نکرده که خلاف شرع باشد، چرا به چنین کسی مجوز نمیدهند؟ این سختگیریها بیمورد است و مردم را دلزده میکند. به نظر من هرچقدر فضای سیاسی ایران بازتر شود پیشرفت بیشتری حاصل خواهد شد.
اما هنرمندانی که علاقه داشتند دوباره در کشور فعالیت کنند یا به ایران بازگردند تنها به خوانندگان ختم نمیشد. ناصر ملک مطیعی یکی از هنرمندانی بود که پیش از انقلاب به عنوان بازیگر بسیار پرکار بود اما پس از سال 57، شرایط او را مجبور کرد تا از دنیای هنر فاصله بگیرد. حتی مصاحبه او در اواخر عمرش با مهران مدیری با وجود تبلیغات پخش نشد. اما چه موانعی برای ورود هنرمندان وجود دارد؟ سال 97، سخنگوی وقت قوه قضائیه، حجتالاسلاموالمسلمین محسنیاژهای در پاسخ به این سوال گفت: «هر کسی که ایرانی هست، بازیگر و هنرمند فرقی نمیکند، میتواند به داخل کشور بیاید و هیچ ایرانی منعی برای ورود به کشور ندارد، هر کسی که باشد، ولی اگر احیانا مرتکب جرمی شده و جرمش قابل گذشت نباشد و شاکی خصوصی داشته باشد، باید پاسخگو هم باشد، ولی هیچکس منعالورود نیست».
این پاسخ شباهت فراوانی داشت به پاسخهایی که در این 4 دهه هر زمان که صحبتی از این نوع به میان میآید، مطرح میشود. یعنی در سالهای اخیر هر زمان صحبت از بازگشت هنرمندی خارجنشین به میان آمده؛ گفته شده که او برای بازگشت به ایران مشکلی ندارد، به شرطی که شاکی خصوصی نداشته باشد.
در این روزها که دولت در حال جابهجایی است باز هم میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا فضا برای بازگشت هنرمندانی که مشکل خاصی نداشتهاند فراهم خواهد شد یا خیر؟
حبیب، سال 1326 در تهران متولد شد، او در سال ۱۳۶۰ بهدلیل ممنوعیت خواندن، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۴ در لس آنجلس در ایالات متحده آمریکا ساکن شد. سال ۱۳۸۸ حبیب به رئیس جمهوری وقت، محمود احمدینژاد، نامهای نوشت و در آن خواستار حضور در کشور شد و با موافقت ضمنی و پذیرفتن رعایت برخی شرایط به همراه خانوادهاش به ایران بازگشت. او از سال ۱۳۸۹ برای دریافت مجوز آلبوم اقدام کرد اما هرگز چنین مجوزی صادر نشد. او در 21 خرداد سال 95 درگذشت. یک سال و نیم بعد از مرگش سرانجام صدای نهچندان شفاف او در یک موزیک ویدیو مجوز پخش گرفت. اواخر سال 1396 و یک سال و نیم پس از مرگ او، دفتر موسیقی وزارت ارشاد به نماهنگ «دیره» مجوز داد که در آن صدای خود حبیب چندان واضح نیست و در واقع پسرش احمدرضا و سمیر زند میخوانند و انتشار و مجوز آن به ارتباطات و انتسابات دومی نسبت داده شد. چند روز بعد هم سانحه نفتکش «سانچی» پیش آمد و صدای حبیب با «مرگ قو» برای نخستین بار از صدا و سیما پخش شد.
همان زمان ناهید بسیم، همسر حبیب در گفتوگویی با «ابتکار» ماجرا را اینگونه شرح داد: «حبیب خواهر بزرگتری داشت. وقتی متوجه شد که خواهرش در ایران مبتلا به بیماری شده برای دیدار او به ایران آمد. حبیب به ایران آمد تا خواهرش را ببیند ولی در فرودگاه پاسپورت و لپتاپش را از او گرفتند، او خیلی وحشت زده بود و برای مدتی در ایران ماند تا به سوالات پاسخ دهد. تا قبل از این ماجرا هر وقت حبیب به ایران آمده بود 7 یا 8 روز بیشتر در کشور نمانده بود اما این دفعه، وطن هواییاش کرد. آقایانی از او سوءاستفاده کردند، دور او جمع شدند و گفتند به ایران بازگرد، ما برای تو اجازه کار میگیریم. در آن زمان، ما بعد از 25 سال در لسآنجلس پس از آوارگیها، زندگی تشکیل داده بودیم. حبیب به من تلفن کرد که وسایلتان را جمع کنید و به ایران بیایید. حبیب مرغش یک پا داشت و وقتی میگفت باید همانی شود که من میگویم، باید همان اتفاق میافتاد. حبیب گفت به من قول دادهاند. کسی که به حبیب قول داده بود با آقای مشایی هم آشنایی داشت و گفته بود که اسپانسر شما میشوم و حتی اگر 10 سال اینجا باشید، خرج شما را میدهم اما بعد از 2 سال او هم با حمایت 20 درصدی از صدای حبیب ما را رها کرد. او با آقای مشایی آشنایی داشت. اتفاقا آقای مشایی بعد از رفتن حبیب با من تماس گرفت و گفت ما همان موقع به وزیر وقت ارشاد گفتیم که برای حبیب مجوز بگیریم اما آن وزیر حرف رئیس جمهوری را نخواند. اتفاقا من بعدا همان وزیر ارشاد را در تلویزیون دیدم که از او پرسیده شد آیا شما با آقای احمدینژاد دچار اختلاف نظر بودید و او پاسخ داد که نه، تنها مشکل ما با آقای احمدینژاد این بود که آن زمان یک خواننده لسآنجلسی به ایران آمده بود و آنها از ما میخواستند که به او مجوز دهیم و ما نمیتوانستیم. آقای مشایی هم همین را به من گفت که ما از وزیر وقت خواستیم ولی او حرف را از مقامات دیگری به جز رئیسجمهوری قبول میکرد».
حبیب تنها کسی نبود که دلش میخواست به کشور بازگردد و فعالیت هنریاش را در اینجا از سر بگیرد. بازگشت حبیب تنها مورد در میان هنرمندان خارجنشین نبود. همزمان با او یا پیش از او موزیسینها و خوانندگانی چون قیصر و یکی دو نفر دیگر هم سری به خاک وطن زده بودند؛ که در مورد به بازداشت چند هفتهای و دادگاه و... ختم شد. البته خیلیها بازگشت بازیگران کوچ کرده به شبکه جم را هم در این رده ارزیابی میکنند؛ با اینکه به نظر میرسد این ماجرا ریشه در جایی دیگر دارد و نمیتوان بازگشت رابعه اسکویی را با هنرمندانی که سالها است از ایران رفتهاند، قیاس کرد.
پیشتر فریدون آسرایی، خواننده پاپ که خود هم چند سالی خارج از کشور زندگی و کار کرد، پس از بازگشت به کشور توانست مجوز فعالیت و اجرای کنسرت را از وزارت ارشاد دریافت کند، درباره دلایل مجوز ندادن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خوانندگانی که چندین سال خارج از ایران زندگی و فعالیت کردهاند اما فعالیتهایشان مغایرتی با قوانین کشور نداشته است به «ابتکار» گفته بود: در این میان چند موضوع مطرح میشود، برخی، خوانندگان قبل از انقلاب بودهاند که حساسیت روی آنها بیشتر از دیگران است و عدهای هم هستند که بعد از انقلاب شروع به فعالیت هنری کردند و امروز جزو خوانندگان فعال لسآنجلسی هستند. حساسیتها روی این دو دسته بیشتر هستند و به سختی مجوز میگیرند.
آسرایی افزود: ما میگوییم هر ایرانی که در دنیا مرتکب جنایت نشده باشد، باید بتواند به کشور بازگردد و فعالیت کند. مگر ما اجنبی هستیم؟ ما ایرانی هستیم، اینجا آب و خاک ما است. تمام کسانی که در خارج از کشور هستند نسبت به این آب و خاک تعصب دارند، همه آرزو دارند که به کشور بازگردند. چرا نباید اجازه دهیم که این افراد بازگردند؟ البته در زمان دولت اصلاحات فضا کمی باز شد. بهترین توریستها برای کشور همین ایرانیهایی هستند که خارج از کشور زندگی میکنند ولی متاسفانه این توریستها برای بازگشت به ایران چندان احساس امنیت نمیکنند. من هم به عنوان یک فرد دوملیتی حسی مشابه دارم. گاهی درک و فهم چنین شرایطی برای من ممکن نیست. چرا یک ایرانی که در خارج از کشور زندگی کرده نمیتواند به کشور باز گردد؟ مگر جرمی مرتکب شده است؟ مگر کسی را کشته است؟ این سختگیریها در دوران گذشته در ایران صورت گرفته است.
این خواننده ادامه میدهد: این سختگیریها نارضایتی ایجاد میکنند. چند پدر و مادر چشمشان به در است که فرزندانشان را دوباره ببینند؟ پس رافت و بخشش اسلامی کجاست؟ ما قرآن را با نام خداوندی که بخشنده و مهربان است آغاز میکنیم. خدا میبخشد ولی بنده خدا نمیبخشد. خوانندهای در خارج از کشور زندگی کرده است، شعر خاصی که نخوانده است، کاری هم نکرده که خلاف شرع باشد، چرا به چنین کسی مجوز نمیدهند؟ این سختگیریها بیمورد است و مردم را دلزده میکند. به نظر من هرچقدر فضای سیاسی ایران بازتر شود پیشرفت بیشتری حاصل خواهد شد.
اما هنرمندانی که علاقه داشتند دوباره در کشور فعالیت کنند یا به ایران بازگردند تنها به خوانندگان ختم نمیشد. ناصر ملک مطیعی یکی از هنرمندانی بود که پیش از انقلاب به عنوان بازیگر بسیار پرکار بود اما پس از سال 57، شرایط او را مجبور کرد تا از دنیای هنر فاصله بگیرد. حتی مصاحبه او در اواخر عمرش با مهران مدیری با وجود تبلیغات پخش نشد. اما چه موانعی برای ورود هنرمندان وجود دارد؟ سال 97، سخنگوی وقت قوه قضائیه، حجتالاسلاموالمسلمین محسنیاژهای در پاسخ به این سوال گفت: «هر کسی که ایرانی هست، بازیگر و هنرمند فرقی نمیکند، میتواند به داخل کشور بیاید و هیچ ایرانی منعی برای ورود به کشور ندارد، هر کسی که باشد، ولی اگر احیانا مرتکب جرمی شده و جرمش قابل گذشت نباشد و شاکی خصوصی داشته باشد، باید پاسخگو هم باشد، ولی هیچکس منعالورود نیست».
این پاسخ شباهت فراوانی داشت به پاسخهایی که در این 4 دهه هر زمان که صحبتی از این نوع به میان میآید، مطرح میشود. یعنی در سالهای اخیر هر زمان صحبت از بازگشت هنرمندی خارجنشین به میان آمده؛ گفته شده که او برای بازگشت به ایران مشکلی ندارد، به شرطی که شاکی خصوصی نداشته باشد.
در این روزها که دولت در حال جابهجایی است باز هم میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا فضا برای بازگشت هنرمندانی که مشکل خاصی نداشتهاند فراهم خواهد شد یا خیر؟
پربازدیدترینهای روزنامه ها
پس از انتشار تصاویر ماهواره ای از میزان خسارت ها به پایگاه نواتیم، دیروز نیز تصاویر ماهوارهای پایگاه رامون ارتش صهیونیستی منتشر شد که نشان می دهد علاوه بر آشیانه ها، مراکز تجهیزات نظامی نیز توسط موشک های بالستیک ایران هدف قرار گرفته است (خراسان) امیر واحدی: اینبار با بمبافکن su ۲۴ پاسخ ویرانگر میدهیم / سردار حاجیزاده: صد در صد میزنیم (جوان) اخبار ویژه (کيهان) پیام صریح ایران به جنگطلبان صهیونیست (تجارت)
سایر اخبار این روزنامه
ند پرایس: اگر تلاشی برای ارسال سلاح باشد، برای پاسخ آمادهایم
واکنشها به ورود ناوگروه ایران به اقیانوس اطلس
محمدعلی وکیلی
همه اصلاحطلب هستند
حسن روحانی:
خدا نگذرد از آنها که احمقانه به مراکز دیپلماتیک حمله کردند
آیا هنرمندان خارجنشین میتوانند به ایران بازگردند؟
در آرزوی بازگشت
اجازه ندهیم تنور مدرسهسازی در تهران سرد شود
حال ناخوش فضاهای آموزشی پایتخت
تغییر در ساختار مناظره سوم میتواند به شور بیشتر انتخابات کمک کند؟
انتخابات در انتظار فضای داغتر
«ابتکار» وضعیت بازار اجاره در فصل جابهجایی را بررسی میکند
آشفتگی بازار اجاره در خواب غفلت مسئولان
حجت الاسلام رئیسی:
خودرو از انحصار خارج و برای آن قیمتی عادلانه تعیین خواهد شد
عبدالناصر همتی:
قهر با انتخابات فرصت دادن به افرادی است که زنان و جوانان را محدود میکنند