عملیات نجات سرمایه‌های مردم

گروه اقتصادی:‌ یکی از مهم‌ترین مسائل پیش روی دولت سیزدهم بازگشت بازار سرمایه به مدار اصلی خود است. بازگشت ثبات به اقتصاد ایران، استقلال شورای عالی بورس و انضباط پولی، ۳ اتفاقی است که در صورت رخ دادن می‌توان به نجات بازار سرمایه و سرمایه‌های مردم امیدوار بود.  به گزارش «وطن‌امروز»، با آزاد‌سازی سهام عدالت تعداد دارندگان کد بورسی در کشورمان به حدود 60 میلیون نفر رسید. این یعنی می‌توان گفت 80 درصد جمعیت کشور دارایی در بورس دارند که تغییرات قیمتی در این بازار می‌تواند بر زندگی‌شان تاثیرگذار باشد، از این رو بازار سرمایه یکی از مسائل مهم اقتصاد ایران است و فراگیری فراوانی دارد.   به قدری این موضوع دارای اهمیت بود که بخش قابل توجهی از مسائل اقتصادی طرح شده در میان کاندیداهای ریاست‌جمهوری هم معطوف به بازار سرمایه بود.  رشد بورس در سال‌های 98 و 99 و به تبع آن سقوط 9ماهه آن تا ۲ هفته پیش، از جمله مواردی است که افراد حاضر در کارزار انتخابات درباره آن اظهار نظر کرده‌اند. این اتفاقات در حالی رخ داد که دولتمردان به کرات به بازدهی بازار سرمایه اذعان داشته‌اند.    * ایجاد شورای ثبات مالی سعید جلیلی بورس را محل جذب سرمایه مردم می‌داند و به نحوه مدیریت دولت در این بازار انتقادات جدی وارد کرده است. جلیلی اعتقاد دارد در یکی - دو سال گذشته سوء‌تدبیری جدی در بورس صورت گرفت و مردم بخوبی درک کردند بازار سرمایه باید محل جذب سرمایه باشد نه کوره‌ای برای سوزاندن سرمایه مردم. نباید کاری کرد که مردم در این بازار یک‎‌ شبه پولدار شده یا ضرر کنند. می‌‎توان از طریق بورس برای ساخت پتروپالایشگاه‌ها تامین مالی کرد و سود واقعی و تضمین‌شده به مردم رساند. این کاندیدای ریاست‌جمهوری در ادامه به سایر بازارها نیز اشاره کرد و گفت: بازار سرمایه، بازار پول و بیمه باید هماهنگ و هم‌افزا باشند و هنر رئیس‌جمهور نیز این است که این بازارها را مدیریت کند. وی در بخش دیگری از سخنان خود به ایجاد شورای ثبات بین نهاد‌های مالی (بانک مرکزی، بیمه مرکزی و بازار سرمایه) اشاره کرد و افزود: بازار سرمایه باید مطمئن و پایدار باشد و باید با خطاها برخورد و از تکرارشان جلوگیری کرد.    * تشکیل صندوق جبران زیان مالباختگان محسن رضایی درباره برنامه‌های خود برای بورس گفت ۲برنامه برای احیای بازار بورس دارد که یکی تشکیل صندوق جبران زیان‌‌های مالباختگان است که در این صندوق بخشی از زیان مالباختگان با استفاده از برخی منابع جبران خواهد شد. دوم، تشویق تولید و سرمایه‌گذاری و ارتباط آنها با واگن‌های سرمایه است که مهم است و اگر تولید را به بازار سرمایه متصل کنیم، در آن صورت بازار بورس احیا شده و ارزش سهام‌‌ها بالا خواهد رفت و به همین دلیل بسیار مهم است اینکه تولید به واگن متصل شود. رضایی درباره احیای بورس معتقد است: شرکت‌های بزرگی که تجربه و قدرت تولید زیادی دارند باید سهام قدیم خود را نگه داشته و سهام جدید را بفروشند و وقتی پول جدیدی از این راه به دست آوردند باید آن را به سمت سرمایه و تولید ببرند که این کار باعث می‌‌شود ارزش سهام بالا برود.   * تشکیل صندوق بیمه خسارت حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی در نطق‌های انتخاباتی خود با انتقاد از رفتار دولت روحانی و بیان سخنانی که برخی سهامداران نیز به آن اعتقاد دارند، مثل جبران کسری بودجه دولت از طریق این بازار، معتقد است الان راه‌حل این است که صندوق جبران خسارت راه‌‌اندازی کنیم تا به مردم اعتماد بدهد. به گفته این کاندیدای ریاست‌جمهوری، با صندوق بیمه یا صندوق جبران خسارت برای افرادی که سهامدار بورس هستند و حتی مبالغ اندک دارند، دولت باید برای جبران خسارت مردم که به بورس امید بستند این موضوع را حل و جبران ‌کند. رئیسی درباره تامین منابع جبران خسارت برای سهامداران بورس نیز می‌گوید: ما صندوق توسعه ملی و صندوق تثبیت داریم. باید صندوق جبران خسارت فعال شود تا مردم اعتماد کنند. منابع صندوق قابل تامین است؛ صندوق تثبیت در بورس هست و این مبلغ قابل تامین برای دولت است.    * حل 3 روزه مشکل بورس سیدامیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی نیز یکی از کاندیداهایی است که در گذشته اقدامات جدی در حوزه بورس داشته است. وی معتقد است ۳ روزه می‌شود مشکل بورس را حل کرد: اگر رئیس‌جمهور شوم، پول‌های خارج‌شده توسط دولت را در قالب صندوق تثبیت به بازار بورس برمی‌‌گردانم. وی با توجه به اقدامات گذشته خود، می‌گوید: نخستین کسی بودم که ریشه بحران بورس را شناسایی و از تخلف شبیه به دزدی دولت از سهامداران به عنوان وکیل مردم شکایت کردم؛ ۹ ماه است این پرونده را بدون شعارزدگی دنبال می‌کنم.   * ثبات اقتصادی یکی از اصلی‌ترین اتفاقاتی که برای بازگشت بازار سرمایه به مدار اصلی خود واجب است روی دهد، بازگشت ثبات به اقتصاد کشور است. بازار سرمایه به طور جدی نسبت به نوسانات متغیرهای اقتصادی واکنش نشان می‌دهد. دولت آینده باید سازوکاری را اجرایی کند که قیمت ارز در یک کانال منطقی با حاشیه پایین بماند. در یک سال اخیر بالا و پایین رفتن نرخ ارز روی ارزش سهام سهامداران تاثیر بسزایی گذاشت، همچنین این نوسانات باعث شد سرمایه‌گذاران دورنمایی شفاف از ارزش سهام خود نداشته باشند.    * بازاری برای مردم نه دولت!  تمام بایسته‌های موجود حاکی از آن است که منتفع اصلی تحولات بازار سرمایه در 2 سال اخیر شرکت‌های دولتی سرمایه‌گذار در بورس بوده‌اند که پیش از سقوط شاخص کل و سر بزنگاه، سرمایه خود را از این بازار خارج کرده‌اند. مسلما دولت آینده نباید به بازار سرمایه به عنوان قلکی برای تامین کسری بودجه نگاه کند. فارغ از این موضوع یکی از اصلی‌ترین دلایل ورود سرمایه‌های خرد به بازار سرمایه در ابتدای سال 99، وعده‌های مکرر دولتی‌ها مبنی بر حمایت از بورس بود. دولت آینده در هیچ شرایطی نباید تن به بیمه‌گری شفاهی بازار سرمایه دهد، کما اینکه اگر چنین اقدامی شود باید پاسخگوی تبعات منفی آن هم باشد. شاید بهترین نقش برای دولت در این زمینه آموزش سهامداران و شفاف‌سازی بازار سرمایه باشد تا از این راه ضمن دعوت مستقیم مردم، مانع از سوء‌استفاده سوداگران و سفته‌بازان بازار سرمایه از تازه‌واردها و سهامداران خرد شود.  سومین موضوع در رابطه با واگذاری بازار سرمایه از دولت به سهامداران تغییر ترکیب شورای عالی بورس است که هم‌اکنون به صورت کامل دولتی است. مسلما زمانی که شورای عالی بورس دولتی باشد، سیاست‌ها را به گونه‌ای طراحی می‌کند که در نهایت نتیجه اتفاقات و رویدادها به نفع دولت باشد.    * انضباط پولی یکی دیگر از اصلی‌ترین عوامل تاثیرگذار بر بازار سرمایه، سیاست‌های اتخاذشده در حوزه پولی کشور یعنی بانک مرکزی است. تغییرات در میزان سود بانکی و بین‌بانکی از اصلی‌ترین عوامل تاثیرگذار بر شاخص بورس بودند و تا مادامی که یک انضباط پولی در بانک مرکزی به وجود نیاید، تکرار این اتفاقات دور از ذهن نیست.