بلایی که بر سر احمدی‌نژاد آوردید بر سر رئیسی نیاورید!

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: هر شخصیتی به فراخور جای و جایگاهی که داشت، از احمدی نژادِ 84 و 88 تعریف ها و تمجیدها به عمل آورد؛ او را «معجزه ی هزاره ی سوم» نامیدند، «اطاعت از احمدی نژاد را اطاعت از خدا» دانستند، حرف های او را «الهام خداوندی» برشمردند، نامه اش به بوش را می خواستند بدهند با جوهری از جنس طلا بنویسند و... در نهایت او که گنجایش این همه ستایش و تمجید را نداشت؛ هاله ی نور دید و آنی شد که این روزها او را فتنه می نامند.
از یکی ـ دو سال قبل بود که گه گاه می شنیدیم جریان هایی برای 1400 برنامه ریزی هایی مفصل کرده اند حتی بدتر از 1400 و اما آن چه در متن این برنامه ریزی ها دیده شد یک‌نفر بیشتر نبود؛ محمود احمدی نژاد!
از آن روزگاران، سال های سال گذشته است. برخی این روزها قطعا به آن روزها که می اندیشند به این نتیجه خواهند رسید که راست گفته بودند که:«اندازه نگه دار که اندازه نکو است!» حرف ما به روی برخی، حرف ها و جملات قصار آوردن نبود حرف این است که ذهن جامعه با شنیدن برخی تعریف ها و تمجیدها نگران می شود، دچار تنش و عصبانیت می شود که پشت این جملات عجیب و تعاریف بی دلیل کیست، به چه اهداف و درخواست ها و انتظاراتی؟
اصلاً وقتی مردم بی هیچ مسئله ای رفته اند و با آراء خود رئیس جمهور انتخاب کرده اند چه دلیلی دارد حرف هایی بزنیم که نظیر آن را قبلاً زده‌ایم ؟!


اهل معنا قطعاً می دانند قصد مقایسه نداریم که مقایسه های این چنینی را بر نمی تابیم اما به نظر می رسد دارند برای سید ابراهیم رئیسی چاه می کنند از آن دست چاه هایی که خلاصی از آن امکان پذیر نیست.
حالا گیریم احمدی نژاد چون ناشناخته بود و باورش نداشتند لازم بود برخی حرف ها را در باره اش زد و تعریف و تمجیدهایی گاه ساختارشکنانه نثارش کرد اما مردم که رئیسی را خوب
می شناسند حداقل از زمانی که رئیس قوه ی قضائیه شده است می دانند حرف و عملش یکی است پس لازم است خواهش کنیم؛ بلایی که سر احمدی نژاد آوردید سر رئیسی نیاورید!
فی المثل وقتی حدادعادل می گوید: «بابت رای آوردن رییسی باید خدا را شکر کنیم دولتی روی کار آمده که سخن رهبری را می فهمد، می پذیرد و اجرا می کند؛ من در این چهار دولت ۸ ساله چنین حسی نداشتم .» قطعاً حس خوبی به جامعه منتقل نمی شود؛ همین حداد عادل روزی از مدافعان و ستایشگران احمدی نژاد بود و روزگاری از برائت جویان، یا وقتی دیگری می‌گوید:« بعد از انقلاب استقبال فوق العاده مردمی را از نامزدی آقای رئیسی در مورد دیگری سراغ ندارم.» بعد خود به خویش پاسخ می دهد که این تملق نبود حقیقت بود! چون واکنش جامعه را دیده و درک کرده، ظلم در حق کیست؟! اصلا این موضع گیری ها چه لزومی دارد؟! انتخاباتی برگزار شده سالم، بی عیب و نقص و بی حرف و حدیث با مشارکتی که قابل قبول بوده و طبیعی، دیگر چرا باید با گفتن برخی حرف ها جامعه را مکدر کنیم و برنجانیم و حساس و نگران کنیم!؟
نکته ی مبهم و آزاردهنده ی ماجرا این است که همان هایی که در حق احمدی نژاد آن حرف ها را می زده اند به میدان آمده اند و این نگران کننده است از این رو است که می گوییم بالاغیرتاً بلایی که سر احمدی نژاد آوردید، سر رئیسی نیاورید! پیشتر هم نوشته بودیم که چه می کشد رئیسی از دست برخی و بعضی و اینک دعا می کنیم از شر برخی از این دست ستایشگران در امان بماند و این چهار سال ختم به خیر شود؛ انشاءالله!