آغاز مجریه متفاوت

دعوت رئیس‌جمهور منتخب از بقیه نامزد‌ها به یک نشست همفکری همدلانه، اولین پیامش به داخل و خارج این است که کشور قرار نیست مانند بیشتر ایام ماضی، هزینه و ظرفیت غیرقابل تحملی را برای تقابل و تنازع قوا و نهاد‌ها و شخصیت‌ها صرف کند. آقای رئیسی آگاهانه در حال نمایش این حقیقت است که قرار است اوضاع «فرق» کند. شاید نگرشی عمیق این فضای روشن را پیش چشم ایشان ایجاد کرده است که تقلا و دست‌وپا زدن در دعوای جناح‌های سیاسی که محصور و مختصر در منافع شخصی فرصت‌طلبانی معدود شده است، دیگر برای آینده سیاسی کشور نفع و ثمری ندارد و باید طرحی نو درافکند و در اختلافات و تقابل‌های داخلی به جای آنکه «دشمن» را از پا دربیاوریم باید «دشمنی» را از پا دربیاوریم!
نظام‌های مردم‌سالار برای دوقطبی‌های سیاسی فوایدی برمی‌شمارند و از جمله آن را فرصتی مغتنم برای پویایی فضای سیاسی و نقد مستمر برون‌جناحی و نظارت سخت‌گیرانه یک جناح بر جناح دیگر و گردش نخبگانی قدرت می‌دانند. اما به نظر می‌رسد کشور ما در سال‌های اخیر شاهد کمرنگ‌شدن این فواید و پررنگ‌شدن مضرات و خسارت دوقطبی‌ها به دلیل سلطه افراطی‌ها در رأس جریان‌های سیاسی بوده است.
انتخابات اخیر که به شکست تندرو‌های سیاسی انجامید، واجد پیامی روشن به جریان‌های سیاسی بود تا آنجا که اغلب فعالان سیاسی مخالف‌خوان که اصل انتقاد آن‌ها به نظام جمهوری اسلامی بود و انتقاد آن‌ها از رئیس‌جمهور منتخب نیز به خاطر قرار داشتن او در چارچوب همین نظام تعریف می‌شد، اکنون صحبت از همراهی یک یا دو ساله یا یک دوره چهارساله با دولت سیزدهم می‌کنند و حتی برخی تندرو‌های سیاسی نیز می‌گویند پس از یک سال با فلان یا بهمان سؤالات به سراغ آقای رئیسی می‌آیند، که این نشان از درکی است که آنان از خلع سلاح‌شدن رویکرد‌های افراطی خود دارند و بنابراین زبان و راهبرد خود را تغییر داده‌اند و دست‌کم در ظاهر رفتاری خردپسند و غیرافراطی از خود بروز می‌دهند. این نشان می‌دهد که نرمی، نرمی می‌آورد و ادبیات فراجناحی رئیس‌جمهور منتخب و پرهیز او از درگیر شدن با افراد و اینکه صرفاً فساد و تباهی را رقیب و دشمن خود می‌داند، میوه داده است و میوه آن ایجاد فضای همدلی و همراهی به جای فضای مچ‌گیری و یقه‌گیری و نیش و کنایه و حقد و کینه است.
در سوی دیگر که موافقان رئیس‌جمهور منتخب قرار دارند نیز نوعی ناامیدی در برخی افراد تندرو از امکان برخورد‌های سخت و چکشی آقای رئیسی با فعالان سیاسی مخالف خود دیده می‌شود که نشان می‌دهد کشور در سال‌های آینده ظرفیت عظیم وحدت را احیا و چاله‌های انبوه تنازع را پر خواهد کرد.


نشست رئیس‌جمهور منتخب با آنانی که او را در مناظرات بی‌سواد و کودتاچی خواندند، ظرفیتی جدید برای حکمرانی در قوه مجریه است و اگر کسی خود را شیعه مولای متقیان بداند، حکماً از او آموخته است که «آلهُ الرئاسه سعه الصدر».
جز با سینه‌ای فراخ و دردی مشترک با عموم مردم نمی‌توان از براده‌های زنگ‌زده سیاست که درد اصلی‌شان حمایت از خدم و حشم رانت‌خوار و طماع خود است، عبور کرد و استیل مردمی و دغدغه ملی به خود گرفت. همان‌گونه که رئیس‌جمهور منتخب در پایان این نشست می‌گوید: «دوران رقابت انتخاباتی پایان یافته و دوره رفاقت و همدلی برای مشکلات مردم آغاز شده است. احساس مردم باید این باشد که همه نگاه‌های سیاسی به رفع مشکلات از زندگی آن‌ها منتهی می‌شود.»
معتقدم دیرزمانی است که شماری از سالخوردگان سیاسی افراطی، چشم در چشم هم دوخته‌اند و بیش از حد نیاز در کار یکدیگر خیره مانده‌اند و این مانع از چشم دوختن آنان به مشکلات واقعی مردم و پرداختن به آن شده است. کشور به شدت نیاز به شخصیتی در رأس قوه پرقدرت و گسترده اجرایی داشت تا میان این دو گروه بایستد و مانع از ادامه این چشم‌دوختن‌ها شود تا بلکه به آنان یادآور شود اگر در کار سیاست و در جایگاه قدرت آمده‌اید، هدفی دیگر و برنامه‌ای دیگر را باید دنبال می‌کردید، نه فقط چنگ‌انداختن در صورت یکدیگر بدون دیدن مردم! این نزاع بی‌پایان سیاسی در کشور به شاخ به شاخ شدن گوزن‌ها و گیر افتادن شاخ‌ها در یکدیگر شباهت دارد که فرصت را برای درندگان خارجی و نشستن دشمن فرصت‌طلب بر سر سفره اختلافات داخلی فراهم می‌کند. تصمیم رئیس‌جمهور منتخب به مبنا قرار دادن همدلی و عبور از دعوا‌های بی‌پایان، غم و رنجی بزرگ برای دشمنان خارجی ایران است و این دستاوردی است که تحریم‌پذیر نیست. اگر آقای رئیسی بتواند این راهبرد انسانی و ایمانی خود را تداوم و عمومیت ببخشد، دستاورد دیگری هم برای سیاست‌ورزان داخلی خواهد داشت که شکل تازه‌ای از «سیاست‌ورزی در زمین مردم و برای مردم» را جایگزین سیاسی‌کاری در زمین منافع گروهی و جناحی و منافع اجنبی خواهد کرد.