رئیسی و ابهامی به نام «دولت در سایه»

آفتاب یزد - رضا بردستانی: ««سیاست خارجی» حاصل جمع تمام اهداف و کنش‌های یک کشور در حال توسعه در برابر دیگر دولت‌ها است. » این تعریفی است که «روح الله رمضانی» در کتاب «تاریخ سیاست خارجی ایران» ارائه می‌دهد و اما «محمدکاظم سجادپور» در مقدمه‌ای که بر همین کتاب نگاشته یادآور می‌شود: «سیاست خارجی در هر کشوری، موضوعی چندبعدی و چند وجهی است که قطعاً یکی از ابعاد آن، حفظ سرزمین، مرزها و تمام داشته‌های ملی در قبال تهاجم‌های پیدا و ناپیدای خارجی است.»
با این دو تعریف، نظر یا فرضیه باید گفت؛ مذاکره، تلاش برای حل مسائل هسته ای، برجام، FATF و مسائلی از این دست را نه می‌توان جزئی از افتخارات دولتین یازدهم و دوازدهم دانست نه جزئی از شکست‌ها و نقطه ضعف‌ها اما چیدنِ تمام تخم مرغ‌ها در سبد مذاکرات و کلاً تاکید همه جانبه بر سیاست خارجه، قطعاً یکی از مهلک‌ترین اشتباهات دو دولتی است که روحانی مسئولیت تشکیل و مدیریت آن را برعهده داشت اما به درستی از پسِ آن برنیامد. در همین بحث سیاست خارجی، ما با عبارت «تعامل سه جانبه‌ی پویا» مواجه هستیم یعنی؛ سیاست خارجی، شرایط داخلی و محیط خارجی و این یعنی سیاست خارجی بدون توجه به امور داخلی ره‌به‌جایی نخواهد برد.
کوئینسی رایت در مقدمه‌ای که بر کتاب تاریخ سیاست خارجی ایران اثر روح الله رمصانی نوشته، تاکید می‌کند: «سیاست خارجی عموماً از محیط بیرونی تاثیر می‌پذیرد تا اصول و عرف قانون اساسی داخلی، اما پژوهش دکتر رمضانی نشان می‌دهد در ایران درست عکس این قضیه صادق است؛ سیاست سنتی به طور کلی سیاستی واکنشی و معمولا برای مواجهه با هر موقعیتی نامناسب بود.»
بر پایه‌ی همین تعاریف و آراء و فرضیه‌ها است که روحانی، ساده‌انگارانه و شاید ناشیانه می‌گوید: «اگر ترامپ نیامده بود قطعا دلار ۵هزارتومان بود!» و اما نمی‌گوید اگر ترامپ نیامده بود و دلار ۵هزار تومان بود وضعیت معیشت و اشتغال و تولید و عمران و آبادانی چگونه بود!


> بگذریم...
همه‌ی آن چه در بالا نوشته شد موید این مسئله است که رئیسی نمی‌خواهد در مسیر روحانی گام بردارد اما نگفته و نشانه یا نشانه‌هایی نیز بروز نداده که حاکی از پایان دیپلماسی، مذاکرات هسته‌ای و برجامی و نظائر آن باشد حتی در جایی تلویحاً نیز به موضوع FATF اشاره نیز نمی‌کند اما به صراحت می‌گوید: «اگر منافع ما در قراردادی تامین شد ما هیچ مشکلی نداریم وگرنه نمی‌توانیم منافع مردم را به حراج بگذاریم.»
بیت الغزل حرف‌های برجامی رئیسی در این یک جمله خلاصه می‌شود: «ما به برجام که با ۹ بند رهبری آن را تایید کردند، متعهدیم؛ اما برجام را شما نمی‌توانید اجرا کنید. برجام به یک دولت مقتدر نیاز دارد. آقایان اقتدار خارجی امتداد اقتدار داخلی است؛ مرغ و تخم‌مرغ و جوجه‌کشی مشکل این‌چنینی نمی‌تواند اقتدار ایجاد کند.» اگرچه او گفته بود که برجام یک توافقی است که براساس مذاکرات به وجود آمده است و آنچه دولت در فرایندی که طی شده، با تمام اشکالاتی که دارد و رسانه‌های گروهی هم بارها به این موضوع اشاره کرده‌اند، به‌وجود آمد؛ ولی این یک سند ملی است و باید به آن احترام بگذاریم. اما مهم‌ترین بخشی که این روزها می‌شود با همان تک عبارت با رئیسی حرف زد آن است که: «برجام به یک دولت مقتدر نیاز دارد.» و اما موانعی که می‌تواند اقتدار را از یک دولت سلب کند کدام است؟!
- یک دست نبودنِ دولت، یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی است که اقتدار یک دولت را زیر سوال می‌برد.
- هم سو نبودن جریانات همراه نیز می‌تواند اقتدار یک دولت را دچار خدشه کند.
- اختلاف و زاویه داشتن بین ارکان دولت به آسانی اقتدار یک دولت را زیر سوال می‌برد.
- دولت در سایه همانی است که همچنان فلسفه‌ی وجودیِ آن را نفهمیده‌ایم و اما می‌دانیم به شدت مخلِّ اقتدار هر دولتی است!
> سعید جلیلی هم با سعید جلیلی کارنخواهد کرد!
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان: «رئیسی به دنبال اجماع؟» به بهانه‌ی تماس روسای دو قوه با منتقدین در نهایت به این مسئله اشاره دارد که: «شنیده‌ها حاکی از این است که رئیسی تمایلی به کار با سعید جلیلی ندارد. او را در سمت وزیر خارجه نپذیرفته و شنیده‌ها حاکی از قطعی‌شدن علی باقری‌کنی، از نزدیکان جلیلی، برای این سمت است؛ آن هم درحالی‌که به‌تازگی شنیده شده دو نماینده از تیم ابراهیم رئیسی به کمیته تطبیق متن نهایی توافق احتمالی ایران و گروه ۱+۴ اضافه شده‌اند و تعداد اعضای کمیته به هفت نفر رسیده است. سیدعلی حسینی‌تاش، معاون راهبردی شورای عالی امنیت ملی و علی باقری، معاون سابق دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، از طرف رئیسی در جلسات این کمیته شرکت می‌کنند. زمانی که سعید جلیلی معاونت اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه را برعهده داشت، باقری‌کنی مدیرکل اروپای مرکزی و شمالی این معاونت بود و پس از سعید جلیلی مدتی به‌عنوان معاون اروپای وزیر امور خارجه فعالیت کرد و پس از حضور جلیلی در شورای عالی امنیت ملی علی باقری به‌عنوان معاون او منصوب شد. در جریان مذاکرات هسته‌ای در زمان جلیلی، باقری از مذاکره‌کنندگان ارشد ایران بود. رئیسی همچنین او را به‌عنوان رابط وزارت خارجه در دوران انتقال دولت جدید معرفی کرده است.
برخی اخبار حاکی از این بود که سعید جلیلی هم تمایل به کناره‌گیری به نفع رئیسی نداشته و با اصرار اصولگرایان مجبور به انصراف شده است. جلیلی سه روز پیش در پاسخ به این سوال که چنانچه رئیس‌جمهور منتخب سمتی به شما پیشنهاد بدهند، خواهیدپذیرفت، گفت: در هر زمینه‌ای کاری از دستمان بربیاید، به همه دوستان کمک خواهیم کرد. به نظر می‌رسد که ابراهیم رئیسی تمایلی به سپردن کابینه به چهره‌های مشهور به داشتن سیاست‌های خاص و تند ندارد. عملکرد این چندروزه او در تماس با فعالان رسانه‌ای و سیاسی و مدیرکل‌های احزاب از جریان‌های مختلف و به‌ویژه اصلاح‌طلب و روزنامه‌نگاران منتقد در کسب نظرخواهی از آن‌ها در نحوه اداره دولت حاکی است که او حداقل در قدم نخست به‌دنبال ارائه یک چهره متعامل از خودش است.»
میرتاج‌الدینی، معاون امور مجلس احمدی‌نژاد و نماینده فعلی مجلس می‌گوید: در دولت جدید، سیاست کلی نظام برای رفع تحریم‌ها تداوم پیدا می‌کند و فقط شیوه‌ها و رویکردها فرق می‌کند. سیاست خارجی کشور در دولت جدید باید از موضع اقتدار مذاکره کند؛ زیرا مذاکره از موضع قدرت زودتر به نتیجه می‌رسد و می‌تواند به تحریم‌های غیرقانونی علیه کشورمان پایان دهد. محمود محمد، سخنگوی سابق وزارت خارجه هم گفته است که اولویت‌های بیان‌شده در مصاحبه‌های رئیس‌جمهور منتخب، تعامل و همکاری در سطح جهانی با سازمان‌های بین‌المللی است؛ کمااینکه درخصوص برجام هم ایشان ادامه مذاکرات و گفت‌وگو را تایید کردند. »
مسئله‌ی مهمی که باید مد نظر داشت این که؛ پیش از یادداشت برجامی روزنامه‌ی کیهان و خواهان اعلام زمان مرگ برجام شدن، در همان مناظره‌ها هم این سخنان رئیسی درباره برجام چندان با استقبال خوب سعید جلیلی از مخالفان برجام روبه‌رو نشد و حال که کیهان نشینان عنان سخن از کف داده و حتی پیش از شروع به کارِ سید ابراهیم رئیسی به عنوان هشتمین رئیس جمهور خواهان اعلام مرگ برجام شده‌اند چندان عجیب نیست که جلیلی و امثال جلیلی، جایی در دولت رئیسی نداشته باشند!
> رئیسی و ابهامی به نام دولت در سایه
در مثل اگر همچنان مناقشه نباشد، که نیست! می‌گویند: «کسی که یک بار دروغ گفت بارها ممکن است دروغ بگوید!» حکایت، حکایت برادر سعید و دولت در سایه است. او به صراحت می‌گوید: «وقتی در انتخابات پیروز نشدیم راه دولت در سایه را در پیش گرفتیم...» و این یعنی دعوا را تازه شروع کردیم، مناسبات بازی را نپذیرفتیم و به تعبیری آن چه از صندوق‌های رای بیرون آمد را نپذیرفتیم و برای خودمان سایه‌ای از دولت یا دولت در سایه تشکیل دادیم. این تزِ بسیار خطرناکی است که قطعا باید روی آن ساعت‌ها بحث کرد که چگونه ممکن است یک نفر به فتوای خود عمل کند و سرِ خود تصمیم بگیرد در کنار دولت مستقر و قانونی، دولت در سایه‌ی تشکیل دهد حتی به قصد کمک! این نه تنها مخالف بند به بند قوانین موضوعه که در تقابل با برخی اصول قانون اساسی است اما همین دولت در سایه یک پیام آشکار دارد و آن این که؛ ما اگر نتوانیم وارد بازی شویم در کنار این بازی قرار گرفته و بازی خراب کردن را دنبال می‌کنیم!
> دولت مقتدر نمی‌تواند میانه‌ای با دولت در سایه داشته باشد!
در تفکرات برادر سعید چه می‌گذرد نمی‌دانیم ولی او در تمامی هشت سالی که حسن روحانی به زعم خود تنها رئیس جمهوری اسلامی ایران بوده است، به موازات این دولت، او نیز در جایگاه ریاست جمهوری دولت در سایه می‌نشسته و لابد هرجا که اوضاع بر وفق مرادش نبوده، مانع تراشی کرده و هرجا که نتوانسته حرفش را به کرسی بنشیند در اتاق‌های فکری که در اختیار داشته از جمله برخی شبکه‌ها و برخی برنامه ها، از خجالت دولت درآمده که شاید گاندوسازان نیز ماحصلی از همین دولت در سایه باشند.
در تفکرات برادر سعید چه می‌گذشته و چه می‌گذرد را نمی‌دانیم اما «دولت مقتدر» اساساً نمی‌تواند میانه‌ای با «دولت در سایه» داشته باشد و چون برادر سعید عادت به این خطوط موازی قدرت دارد پس لاجرم هر کجا که نتوانست رئیسی را مجاب کند دست به دامان همان رویه‌ی سابق خواهد شد با این توضیح که گویا در جریان انتخابات، کناره‌گیری از انتخابات چندان نیز باب میل نبوده و با اکره پذیرفته و این‌ها ما را به یک نتیجه می‌رساند که به برادر سعید بگوییم، حتی سعید جلیلی نیز در شرایط موجود که در اصلی‌ترین موضوع یعنی سیاست خارجه زاویه داریم نمی‌تواند با سعید جلیلی کار کند چه رسد به رئیسی که قول داده کاری نکند که منافع کشور و مردم به مخاطره بیافتد، معیشت مردم باید آسان و گره‌های اقتصادی باز شود.
> سعید جلیلی عجله کرد یا کیهان گاف داد؟!
در پس پرده‌ی اصولگرایان چه می‌گذرد را فقط برخی‌ها می‌دانند اما صدای بلند مواضع برجامی را کیهان مکتوب و مستند کرد و همین مسئله قطعا رئیسی را برای برخی تصمیم گیری‌ها مردد و برای بعضی مصمم کرده است از جمله این که فهمیده است: «با عقل، آبِ عشق به یک جو نمی‌رود!»