پوست خربزه زیرپای رئیسی

آفتاب یزد - رضا بردستانی: پیمان کنعان، مدیرعامل شرکت توسعه مولد نیروگاهی جهرم مدعی است: «در سال ۹۸ به دوستان صنعت برق هشدار دادم که اگر زیرساخت‌های صنعت برق توسعه پیدا نکند، در سال ۱۴۰۰ وارد بحران خاموشی و قطعی‌های مکرر برق خواهیم داشت، اما توجهی نکردند!» ما می‌گوییم اصل فاجعه و کمبودها در تابستان ۱۴۰۱ تازه خودش را نشان خواهد داد زیرا دولت روحانی عملاً در دوران هشت ساله‌ی رو به انتها، در زمینه نیروگاه‌سازی و تامین و تجهیز زیر ساخت ها، هیچ کاری نکرده است!
> دولت با اِعمال قیمت‌های دستوری صنعت برق را زمینگیر کرد
«عباس عبدی» با طرح یک سوال ساده، که: «چرا کمبود جوراب نداریم اما کمبود برق داریم؟!» دخالت دولت روحانی در صنعت برق با اِعمال قیمت‌های دستوری را توضیح داده، می‌نویسد: «چرا در شرایط عادی تاکنون این اتفاق نیفتاده که با کمبود جوراب! مواجه شویم؟ پس چرا با کمبود برق، روغن، گاز و... مواجه می‌شویم با کمبود جوراب خیر؟ کمبود جوراب بی‌معنا است. هر تقاضایی صورت گیرد به‌سرعت تبدیل به عرضه می‌شود. کسی هم از زاویه تعهد اخلاقی و امر خیر در پی تامین جوراب من و شما نیست، بلکه به دلیل سودجویی و کسب درآمد و ثروت چنین می‌کنند.»
وی در ادامه می‌نویسد: «پس چرا برق چنین نیست؟ پاسخ در سیاست است. این سیاست است که منطق تولید و مصرف برق را دچار اختلال می‌کند. اول از همه خارج کردن کالای برق و الکتریسیته از مدار عرضه و تقاضا است. اگر جوراب هم قیمت‌گذاری شود و مثلا جفتی ۵۰ تومان شود، هیچ جورابی تولید نخواهد شد و با کمبود آن مواجه می‌شویم. باید سوراخ جوراب‌های کهنه را بدوزیم، زیرش را وصله کنیم و بالای ساق آن‌ها کش بیندازیم. دقیقا همین کارها را باید کنیم. البته جای نگرانی نیست چون جوراب را می‌شود قاچاق کرد و قاچاقچیان عزیز نیاز مردم را تامین خواهند کرد، ولی برق را که نمی‌توان قاچاق کرد.»


> وزارت نیرو نیروگاه‌های برق بخش خصوصی را حمایت نمی‌کند؟!
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی - ۹ خرداد ۱۴۰۰ -
گفت: با وجودی که بخش خصوصی ۵۰ درصد تولید برق کشور را برعهده دارد، در طول سال‌های اخیر از سوی وزارت نیرو حمایت نشده به طوری که در سال‌های اخیر هیچ‌گونه ظرفیت جدیدی به نیروگاه‌های کشور اضافه نشده است. » محمدرضا پورابراهیمی داورانی همچنین گفته بود: «در طول سال‌های اخیر پس از معاهده پاریس، تمامی سرمایه‌گذاری کشور را در این حوزه متوقف کردید، امروز آثار این ظرفیت متوقف شده بر اقتصاد و مسائل اجتماعی مختلف مردم معلوم است؛ ۲۶ هزار میلیارد تومان مطالبات معوق نیروگاه‌های برق بخش خصوصی است که همه آن‌ها زیان ده شده و ادامه فعالیت آن‌ها در اقتصاد کشور امکانپذیر نیست، مگر می‌شود با این زیرساخت ها، انتظار سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را در این حوزه داشت؟»
این روزها که مصرف از تولید پیشی گرفته، قطعاً نمی‌توان برای این صنعت کاری کرد اما همه‌ی ماجرا درعدم حمایت از بخش خصوصی نیست زیرا خبرها و بررسی‌ها نشان می‌دهد بخش خصوصی نیز چندان مسئولانه در صنعت برق و نیرگاه‌های کشور ورود پیدا نکرده است به گونه‌ای که احساس می‌شود پای قراردادهای واگذاری نیروگاه‌ها - شما بخوانید فروش! - دو شخص بی‌تعهد انگشت و امضاء به یادگار گذاشته‌اند وگرنه این وضعیت نمی‌تواند برای
یک کشور ۸۵میلیون نفری که امروز باید حداقل برق ۴ کشور را
تامین کند؛ نبود. گواه ادعای ما دکل‌های برقی است که راهی عراق شده است، تا پشت مرز پاکستان رفته و تا نزدیکی‌های مرزهای شمالی
قابل رویت است!
> رئیسی و پوست خربزه‌هایی به نام آب، برق و گاز
اعتقاد داریم دولت و وزارت نیرو این روزها را به خوبی می‌دانست و اما انتظار نداشت یکی - دوماه مانده به اتمام دوران پاستور نشینی این فاجعه رونمایی شود!
حسن روحانی در محاسبات خود چنین می‌اندیشد که پرداختنِ هزینه‌ی گرانی بنزین کافی است حال نوبت رئیس جمهور بعدی است که تاوان اهمال کاری‌ها و دست روی دست گذاشتن‌ها را بدهد پس به خوبی مشخص است سازِ ناکوکی که دولت روحانی در حال نواختن است تازه از تابستان ۱۴۰۱ است که اصلی‌ترین فجایع را نشان خواهد داد.
هم دولتی‌ها گفته‌اند - مثلا جهانگیری معاون اول - و نیز متخصصان می‌دانند که در کوتاه و میان مدت هیچ کاری برای این صنعت زمینگیر شده نمی‌توان انجام داد پس صحنه‌ای که چیده شده تا تابستان ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ این گونه است که بخش خصوصی بعد سال‌ها تنبلی و هیچ کاری نکردن، زیر فشاری که جامعه بر دولت سیزدهم خواهد آورد تقاضای گران کردن برق را مطرح خواهد کرد و این همان پوست خربزه‌ای است که از روز نخست زیر پای رئیسی قرار خواهد گرفت.
دولتی که حدود سه هفته‌ی دیگر راهی تاریخ و آرشیو‌ها خواهد شد قطعا حرف‌ها برای گفتن خواهد داشت اما رئیس جمهور باید بداند گران کردن برق، آب و گاز به منزله‌ی رو در روی مردم قرار گرفتن است پس تلاش کند با ورود موثر به بحث نیروگاه‌ها، حداقل بخش‌هایی از این سناریو را به نفع مردم و خود بازنویسی کند وگرنه تابستان ۱۴۰۱ قطعی برق نه تنها شدیدتر خواهد بود که موج گرما و بارش‌هایی که گفته می‌شود پاییز و زمستان فقیرانه‌ای در پیش دارد این فاجعه را تراژیک‌تر نیز خواهد کرد.
به قول آن مجری تلویزیون، اگر بنا باشد باد بیاید آلودگی ببرد، هوا خنگ شود وضع برق بهبود پذیرد و باران ببارد آب به میزان کافی در دسترس باشد همان بهتر که برخی وزارتخانه های‌مان را بسپاریم دست مسائل اقلیمی و این اندازه هزینه برای وزیر و معاون و تشریفات نیز نکنیم.
> سخن آخر
این سرزمین دوباره سرِ پا خواهد ایستاد، برق و آب و گازش نیز تامین خواهد شد، فقط مانده‌ایم با قضاوت‌های تاریخی، حسن روحانی و وزرای او در کجای دنیا می‌توانند آسوده و به دور از نگاه پر از سوال مردم، به سر برند، ولنجک؛ تورنتو، کالیفرنیا یا همین بغل یعنی
قاره‌ اروپا؟!