وزارت بهداشت و بهداشت رواني مردم

سوءمديريت آشكار در يك حوزه عمومي كه موجب وارد شدن خسارت جاني و مالي به مردم و كشور است، وقتي حرافي و لفاظي مديران آن حوزه نيز همراه باشد، در حكم نمك بر زخم مردم پاشيدن است. مقايسه شيوه برخورد مقامات دو وزارت نيرو و بهداشت كه اين روزها عملكردشان مورد انتقاد است، مجملي است از مفصل باب مديريت در كشور ما. توجيهات سخنگوي وزارت نيرو در مورد قطع برق اگرچه باورپذير نيست، اما حداقل با زباني تخصصي و مودبانه بيان مي‌شود؛ توجيهاتي كه اگرچه پذيرفتني نيست، اما حداقل سوهان بر روح مردم نيز نيست. وزير نيرو نشان داده كه اگر در قبال بي‌عملي خودش و پيشينيانش و مافوق‌هاي‌شان طي چند دهه اخير حرفي براي گفتن ندارد، حداقل حرف نزدن را بلد است، اما در وزارت بهداشت با پديده‌اي عجيب مواجهيم. سوءمديريت بحران كرونا طي يك سال و نيم گذشته بر آفتاب افتاده است كه يك نمونه آن پيشرفت كشورهاي منطقه و جهان در واكسينه كردن مردم و شروع بازگشت آنها به زندگي عادي است. درحالي كه ما در منطقه از همه عقب‌تريم و مشغول گذر از اوجي به اوج ديگر كه يكي از نتايج آن تن دادن به شرايط خفت‌بار سفر به خارج براي دريافت واكسن است.  عملكرد مديران وزارت بهداشت در مواجهه با كرونا از ابتدا غيرعلمي و غيرحرفه‌اي بود. در اين حوزه نيز پزشكان معتمد نظام كه يا دكتر داروساز هستند يا متخصص گوارش، مغز و اعصاب، جراحي عمومي و كودكان كه از اپيدمي و پاندمي هيچ نمي‌دانند، داعيه‌دار شدند؛ يعني كساني كه تخصص‌شان معطوف به درمان فرد است، نه بهداشت عمومي و حفظ جامعه در برابر شيوع ويروس‌ها. در حالي كه در ايران نيز همچون ساير كشورها بايد متخصصان اپيدمي‌شناسي، ايمني‌شناسي، ويروس‌شناسي و پزشكي اجتماعي سكاندار مبارزه با كرونا مي‌شدند. حاصل اين رويه نمي‌توانست چيزي جز آشفتگي و سرگشتگي باشد. 
نگاه اين داعيه‌داران به دفعات تغيير كرد: يك روز از اينكه «مردم نبايد نگران باشند» و اينكه «ويروس كرونا از ويروس آنفلوآنزا بي‌خطرتر است» گفتند. اندكي بعد توطئه‌پنداري پيشه كردند و از «ويروس كاملا سياسي» و «وحشي‌تر بودن ويروس در ايران و ايتاليا» سخن گفتند و مدعي شدند كه نوع خطرناك آن براي ژن ايراني طراحي شده است و هيچ‌گاه روشن نشد كه راهبرد آنها براي مبارزه با كرونا چيست، آيا راهبردشان «كاهش ريسك» است يا «سركوب» به سبك چيني يا اروپايي يا «مصونيت گله‌اي» يا...
استعفانامه مورخ ۳۰ آبان 99 دكتر ملك‌زاده، معاون پيشين و كاربلد و خوشنام وزارت بهداشت حاوي سرفصل‌هاي سوءجريانات در وزارت بهداشت است. او در استعفاي خود از «مديريت بسيار غلط و پرتناقض در پاندمي كرونا، اظهارات غيرعلمي و معركه‌گيري وزير بهداشت درباره توليد واكسن كرونا و ادعاهاي بي‌اساس مبني بر تاثير داروهاي گياهي و طب سنتي بر كرونا» سخن گفت. عملكرد وزير بهداشت در 18 ماه گذشته خود گويا است. او در 11 فروردين 99 در نشست شوراي عالي قضايي از «اعجاز الهي در كنترل فوري كرونا در كشورمان ... به گونه‌اي كه ايران را در اين عرصه در سطح جهاني در رتبه نخست قرار مي‎دهد»، گفت. او در 20 مهر 99 اطلاع داد كه «خبرهاي خوشي از واكسن كرونا دارد» و از اينكه «در هفته‌هاي آينده پيشرفت واكسن را به‌ عنوان حركت عظيم ملي به گوش جهانيان خواهيم رساند»، خبر داد. او كه همزمان پيوسته مترصد برگرفتن توشه و ايجاد حاشيه امن سياسي بوده، هم از مريد و مرادي و عشق و عاشقي گفته و هم هميشه در انديشه جلب مراهم لابي پرنفوذ طب اسلامي و سنتي بوده؛ به نحوي كه در 14 آبان 99 از دادن مجوز توليد به 4 داروي گياهي طب سنتي براي درمان كرونا خبر داد؛ اقدامي كه به قول دكتر ملك‌زاده «بدون هرگونه مبناي علمي و پژوهشي و مطالعات باليني لازم صورت گرفت.»
برخي مقامات وزارت بهداشت طي 18 ماه گذشته نه تنها كمكي به درمان جسم مردم نكرده‌اند، بلكه با مغالطه، پرگويي و گاه پرخاشگري بهداشت رواني مردم را نيز تهديد كرده‌اند. در اين حوزه البته «آقاي سخنگو» سرآمد است. فحش او به منتقدان كه ادب نگارنده مانع يادآوري آن است، بي‌شك در اين سطح بي‌سابقه بود. در شرايطي كه بسياري از كشورها از طريق واكسيناسيون در حال بازگشت به زندگي عادي هستند و مردم ما از عملكرد وزارت بهداشت و ديگر جهات حكومتي ذي‌ربط ناراضي‌اند، «آقاي سخنگو» با توسل به «مغالطه نيت‌خواني كذب»، منتقدين را به «مافياي واردات» منتسب مي‌كند. اين در حالي است كه دولت خود در اقدامي بي‌سابقه در جهان اجازه واردات واكسن كرونا توسط بخش خصوصي را داده و سازمان غذا و دارو در 10 خرداد مجوز واردات واكسن كرونا توسط بخش خصوصي را صادر كرده است. طنز تلخ اين است كه همين «آقاي سخنگو» كه خود در 29 فروردين گفته بود «هر واكسن مجاز از هر جا وارد كشور شود توسط وزارت بهداشت خريداري خواهد شد»، تهمت «مافياي واردات» به منتقدان مي‌زند.
در جايي ديگر، همين آقاي سخنگو با توسل به «مغالطه تغافل ناپسند»، به جاي اينكه به اصل مساله يعني چرايي رفتن مردم به خارج براي دريافت واكسن بپردازد، بر اينكه واكسن روي دست ارمنستان مانده و... متمركز مي‌شود. 
دولت روحاني تنها در صورتي مي‌تواند يك نقطه روشن در كارنامه خود در حوزه بهداشت داشته باشد كه در اين چند هفته پاياني، امور وزارت بهداشت را در دست يك سرپرست موقت قرار دهد و حداقل با بركناري كسي كه نسبت به منتقدين و مردم بي‌ادبي كرده است، گامي در جهت جلوگيري از صدمه خوردن بيشتر به بهداشت رواني مردم بردارد.