اصلاح‌طلبان در مقاطع حساس به مردم پشت کرده‌اند

  سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود به تحلیلی از عملکرد حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی و تبعات آن بر جریان‌های سیاسی پرداخته و نوشته است: «دولت مستقر بیش از هر زمان دیگری درصدد وقت‌گذرانی است و تلاشش رفع‌ورجوع کارهای روزمره است، اما دولت رئیسی از هم‌اکنون آستین بالا زده و برعکسِ دولت روحانی در آغاز، کار احیای سیاست داخلی را در دستور کار دارد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «دیدارهای او با برخی وزرا و مقامات دولت روحانی و تماس‌های مکرر و وسیع دفترش با منتقدان وضع موجود که بیش از همه اصلاح‌طلبان را دربر می‌گیرد، اقداماتی است که در دولت‌های پیشین سابقه نداشته است. این دعوت‌ها برخی اصلاح‌طلبان را با تضاد جدی روبه‌رو خواهد کرد، البته نه آن دسته از اصلاح‌طلبانی که همواره مترصد نفوذ و مشارکت در قدرت‌اند. برای همین آنان برای حضور در این دیدارها و ارائه پیشنهادهای خود -اگر چیزی در چنته داشته باشند- سر از پا نمی‌شناسند و از یکدیگر سبقت می‌گیرند. این گروه از اصلاح‌طلبان، چه آنها که در دولت روحانی هستند و چه آنها که در خارج از دولت‌اند، برایشان اصلْ ماندگاری در قدرت است؛ اما اصلاح‌طلبانی که تضاد جدی با دولت سیزدهم دارند، در برابر این دعوت‌ها چه خواهد کرد؟» شرق نوشت: «رئیسی این دسته از اصلاح‌طلبان را با معضل جدی روبه‌رو کرده است؛ معضلی که تضادهای درونی آنان را بیش‌ازپیش آشکار می‌کند. بسیاری از اصلاح‌طلبان به‌گفته عباس عبدی، تکنیسین‌های قدرت‌اند. آنان همواره درصددند برای ماندن در قدرت راه و سازوکاری پیدا کنند. منظور، همین دسته از اصلاح‌طلبانی است که معلوم نشد بر چه اساسی نامزدهایی را برگزیدند که هیچ‌یک از آنها به‌لحاظ رویکردهای سیاسی چندان قرابتی با یکدیگر نداشتند؛ مثلاً کنار هم قراردادن پزشکیان و ظریف، جهانگیری و تاجزاده از هیچ اصلی تبعیت نمی‌کند مگر یک چیز، آن‌هم چیدمانی برای رسیدن به هدفی خارج از موفقیت این نامزدهای موجود در لیست. شاید هدف نهایی آنان حمایت از علی لاریجانی در دقایق آخر بوده است اما دست بر قضا این طرح نیز با ردصلاحیت علی لاریجانی به شکست انجامید، بگذریم.»
در سطرهای پایانی این مطلب آمده است: «هدف چوب‌زدن به تابوت مرده نیست. می‌خواهم بگویم دولت رئیسی برعکس دولت روحانی، با سیاست داخلی آغاز کرده است. اگر رئیسی بتواند سیاست داخلی را با حامیان خود و طیف‌های دیگری از مردم که بیش از سیاست دغدغه زندگی روزمره و معیشت را دارند احیا کند، کار اصلاح‌طلبان بسیار دشوار خواهد شد... از همین‌رو است که منفعت‌طلبان از هم‌اکنون اسب‌ها را زین کرده‌اند تا در پس غبار اسب‌های دولت سیزدهم بتازند... البته در جریان‌های سیاسی موجود، این‌گونه پشت کردن به مردم بی‌سابقه نبوده است، خاصه از طرف اصلاح‌طلبان که در مقاطع حساسی به مردمی که خود به میدان آورده بودند، پشت کرده‌اند. اینک دولت رئیسی، اصلاح‌طلبان را با آزمونی دشوارتر روبه‌رو کرده است؛ آزمونی که دولت سیزدهم در آن موقعیتی دو سَر بُرد دارد.»


جریان اصلاحات پایگاه مردمی خود را از دست داده است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «شکست‌خورده این انتخابات اصلاح‌طلبان بودند. اصلاح‌طلبان در 4 سال اخیر تغییر هویت داده و پایگاه مردمی خود را از دست دادند. در طول این 4 سال نیز با‌انداختن توپ در زمین شورای نگهبان و اصولگرایان حاضر به پذیرش خطاهای خود نشدند. حالا هم اکثر آنها همین حرف‌ها را تکرار می‌کنند. هنوز نیز اکثریت آنها فرافکنی می‌کنند».
طیف مدعی اصلاحات در مقطع انتخابات بجای ارائه کارنامه و برنامه، قصور و تقصیرهای خود را به گردن شورای نگهبان‌انداخته و به طرق مختلف در پی فرافکنی است. اما انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر 1400 و پیش از آن، انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98، بیش‌ازپیش بر سقوط پایگاه اجتماعی جریان مدعی اصلاحات صحه گذاشت.
مدعیان اصلاحات به‌جای پاسخگویی، از ۱۸ تیر می‌گویند!
روزنامه همدلی مطلبی از محمدعلی ابطحی، معاون دولت اصلاحات را منتشر کرد و به نقل از او نوشت: به این تحلیل من از ۱۸ تیر دقت فرمایید. واقعه دردناک ۱۸ تیر ۱۳۷۸ عمداً به فراموشی سپرده می‌شود. نسل دانشجوی این روزها را آن‌قدر دور از سیاست کرده‌اند که به‌سختی باور می‌کنند در آن سال دانشجویان به‌اندازه‌ای در سیاست حساس بودند که وقتی خبر تعطیلی روزنامه سلام رسید، در کوی دانشگاه تظاهرات کردند. آزادی مطبوعات این‌قدر پرارزش بود. وی ادامه داد: در اوج شروع جامعه مدنی و آزادی‌های اجتماعی و آغاز عصر اصلاحات. نیروی انتظامی و لباس شخصی‌ها به دانشجویان کوی دانشگاه یورش بردند. دانشجو در آن سال‌ها خط مقدم اصلاحات بودند. کوبیدن سر مار یعنی دولت اصلاحات مقصود بود.
لازم به یادآوری است که مدعیان اصلاحات با همین ادبیات و همین اظهارات، مسائل اصلی کشور را به انحراف بردند تا مطالبات بر حق ملت ایران زیر همین آزادی‌خواهی‌های کذایی زنگار بگیرد. ضمن اینکه اتفاقاً همین مدعیان اصلاحات نه‌تنها به خاطر فتنه‌گری در حوادث 18 تیر بلکه به خاطر 8 سال سوء مدیریت و ناکارآمدی و بروز و ظهور مشکلات امروزی کشور بایستی پاسخگوی افکار عمومی باشند.
گلایه روزنامه اصلاح‌طلب از عملکرد دولت روحانی؛
گرانی خوراک دام، خیانت برخی دست‌اندرکاران است
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: در چند روز اخیر به نشانه اعتراض از سوی دامداران خشمگین و خسته، شیرها در خیابان رها می‌شوند. و گاوهای شیری که در حکم یک واحد تولیدی فعال هستند سر بریده می‌شوند. گرانی طاقت‌فرسا و خارج از عهده دامداران در مورد خوراک دام و علوفه موردنیاز آنها موجب چشم‌پوشی دامداران زحمتکش گردیده و دور نیست که تا چند ماه دیگر افزایش نجومی قیمت گوشت وضعیت خرید آن را به شکل مثقالی و گرمی در خواهد آورد. اگر این‌گونه رفتارها از سوی برخی از دست‌اندرکاران «خیانت» نیست؛ چه اسمی می‌توان روی آن گذاشت؟
در ادامه مطلب آمده است: دولت آیت‌الله رئیسی با کوهی یا بهتر بگویم کوه‌هایی از مشکلات رو‌به‌رو شده که اگر زالوهای مذکور و باندهایشان از سفره انقلاب اسلامی کنار گذاشته نشوند چشم و دل فرصت‌طلبان و خط‌ونشان کش‌ها نورافکن وار، روشن خواهند شد.
به رئیسی مهلت دهیم؛ عده‌ای می‌خواهند در مسیر او سنگ‌اندازی کنند
آفتاب یزد نوشت: تمام هم‌وطنان باید با آغاز به کار دولت حاج‌آقا رئیسی با آرامش و متانت به ایشان مهلت داده تا این عزیزان بتوانند با تأمل و فرصت ضمن تعیین اولویت برای خدمات ایثارگرانه به جهاد مشغول گردند. عده‌ای درتلاشند تا با حمایت‌های تخصصی و مالی در مسیر خدمت این دولت سنگ‌اندازی کرده و مردم را مأیوس نمایند.
رئیسی، همیشه خوب آغاز کرده است
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: یکی از مزیت‌های رئیسی در این سالیان این بوده است که همیشه خوب آغاز کرده است. در ذهن مردم اقدامات و تصاویر آغازین او، در قوه قضائیه نشانه‌مند و حاکی از عزم راسخ او در عملی کردن شعارهایش بوده است. البته بدون تعارف، شاید هیچ مسئولیتی را نتوان با رئیس‌جمهوری مقایسه کرد. فشارها در اینجا، با هیچ جایگاه دیگر قابل‌مقایسه نیست. لذا می‌توان حدس زد که رئیس‌جمهور منتخب، این روزها چه فشاری را تحمل می‌کند.
ایران به‌هیچ‌وجه دنبال خودکفایی نباشد!
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز نوشت: «بهترین چشم‌انداز این است که ایران باید جزئی از زنجیره تولید جهانی شود و به‌هیچ‌وجه سیاست‌هایی مانند خودکفایی را دنبال نکند، چراکه خودکفایی با توسعه سازگار نیست. معنی آن این نیست که ما استقلالی نداشته باشیم، معنی آن این است که نوع استقلالمان را انتخاب کنیم. اما استقلال و وابستگی که درحال‌حاضر انتخاب کرده‌ایم و در عمل دیده می‌شود بدترین نوع آن است. بهترین نوع آن این است که سیستمی داشته باشیم تا قسمتی از زنجیره تولید باشیم و در این شرایط می‌توانیم متوجه شویم که بهترین حوزه اقتصادی که می‌توان در آن بهترین ارزش‌افزوده را خلق کرد کجاست. بدون در نظر گرفتن این پارامتر، مزیت نسبی پیدا نخواهیم کرد.»
عملکرد سلیقه‌ای دولت ضربه بزرگی به اقتصاد وارد کرده است
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «در بررسی تجارت خارجی ایران از دید قوانین و مقررات باید گفت، در دولت حسن روحانی کاملاً غیر مطلوب بود؛ خصوصاً زمانی که بحران ارزی پدید آمد. به‌طورکلی تجارت خارجی ایران اصلاً مقررات‌پذیر نبوده و انگار قانونی بر آن حاکم نیست که یکی از مشکلات بسیار عمده به شمار می‌رود؛ یعنی دولت بسیار سلیقه‌ای عمل می‌کند و این سلیقه‌ای عمل کردن، ضربه بزرگی به اقتصاد وارد کرده است.»
گفتنی است، خودکفایی برای مصونیت از آسیب قدرت‌های شرور امری عقلانی است اما نوچه‌ها و جاده‌صاف‌کن‌ها و تبلیغاتچی‌های غرب مأموریت کشاندن کشور به دام وابستگی را دارند و استقلال، توانگری و رساندن ایران به نقاط اطمینان‌بخش اقتصادی را هدف قرار می‌دهند.
ارز 4200 تومانی تجارت خارجی ایران را به محاق برد
محسن جلال‌پور، رئیس‌سابق اتاق بازرگانی ایران دیروز در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «در دولت حسن روحانی سیاست‌های تجاری وضع‌شده از محبوبیت خاصی در میان فعالان اقتصادی و تجاری کشور برخوردار نبود... درست است که آمریکا یک سال بعد از امضای برجام از آن خارج شد، اما دولت در همین بازه زمانی می‌توانست به‌واسطه سرمایه اجتماعی که مجدداً کسب کرده بود، حرکات اساسی و زیربنایی در اقتصاد شکل دهد.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «بعد از خروج آمریکا از برجام، مضاف بر چالش‌هایی که به دلیل زیر میز زدن دونالد ترامپ شکل گرفت، تصمیماتی چون دلار 4200 تومانی اتخاذ شد که بزرگ‌ترین اشتباه دولتمردان و فرماندهان اقتصاد کشور بود که مبارزه با علت را رها و سراغ معلول‌ها رفتند. این تصمیم علاوه‌بر شکل‌گیری و ظهور انواع فسادها، رانت‌ها و سوءاستفاده‌ها، تجارت خارجی ایران را به محاق برد و دست تاجران درستکار و شناسنامه‌دار را بست. بنابراین می‌توان گفت بزرگ‌ترین اشتباه دولت دوم روحانی که در سه سال پایانی آن رخ داد، دلار ۴۲۰۰ تومانی و پافشاری بر این سیاست رانت زا و فساد انگیز بود که به همین دلیل و با وضع قوانین متناقض که کاهش صادرات را در پی داشت، مشکلات جدی در اقتصاد ایران پدیدار شد و باعث بروز رکود جدی، خروج سرمایه، رانت و فساد فراوان شد که درنهایت ناخرسندی فعالان اقتصادی در بخش‌های مختلف ازجمله بخش تجاری کشور را به همراه داشت. تجارت خارجی ایران این روزها در ضعیف‌ترین وضع خود در محافل بین‌المللی و منطقه‌ای قرار گرفته است؛ نه کالاهای وارداتی به‌موقع از گمرکات ترخیص می‌شوند و نه کالاهای صادراتی با استراتژی مشخصی وارد بازارهای رقابتی می‌شوند.»
تکرار موضع برجامی بایدن در روزنامه اصلاح‌طلب!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «مذاکرات وین؛ تعطیل تا اطلاع ثانوی» نوشت: ««آیا ایران قصدی برای احیای برجام دارد؟» طولانی شدن روند مذاکرات بازگشت به توافق هسته‌ای این پرسش را جایگزین پرسش‌های پیشین مبنی بر زمان احتمالی احیای توافق تا پیش یا پس از آغاز به کار دولت جدید در ایران کرده است. درحالی‌که به نظر می‌رسد مذاکره‌کنندگان ایران در هشت سال گذشته همچنان مجری رایزنی‌ها در وین هستند اما روند تصمیم‌گیری در تهران از تغییرات جدید تأثیر پذیرفته است.» این روزنامه نوشت: «این روزها بیشترین پرسش مطرح این است که هفتمین دور از رایزنی‌ها چه زمانی در وین از سر گرفته خواهد شد؟ به نظر می‌رسد که صریح‌ترین پاسخ این باشد که زمانی که دو طرف به‌موازات یکدیگر از برخی خواسته‌های حداکثری فاصله گرفته و با تصمیم آخر به «گراند هتل» در پایتخت اتریش بازگردند... از مجموع اظهارنظرها در 1+4 برمی‌آید که توپ‌ها نه‌فقط در زمین تهران یا واشنگتن بلکه در هر دو است و شاید برای بسته شدن یک تا دو پرانتز باقی مانده، ایران و آمریکا بتوانند با بده و بستان دو امتیاز و پاس‌کاری، حصول توافق را اعلام کنند. درحالی‌که هیئت مذاکره‌کننده ایران از ابتدا تأکید داشت نه منافع ملی را قربانی تعجیل در مذاکرات می‌کند و نه بر هزینه‌های تحمیل‌شده با تن دادن به روندی فرسایشی می‌افزاید، به نظر می‌رسد که وقفه 3 هفته‌ای در مذاکرات وین با توجه به قرار داشتن ایران در دوره انتقال قدرت از دولت روحانی به رئیسی می‌تواند با تعبیرها و تفسیرهایی در خارج از کشور همراه شود که به صلاح نیست.»
اعتماد در پایان می‌نویسد: «پنجره نیمه‌باز برجام در حال بسته شدن است و این در حالی است که تهران و واشنگتن هر دو باید هزینه‌ها و فایده‌های احیای برجام را در مقطع فعلی برآورد کنند. در یک‌سوی میدان ایران ایستاده که در میانه جدال با کرونا و وضعیت اقتصادی متأثر از تحریم‌ها از سایر کشورهای منطقه برای تأمین واکسن خارجی با مشکلات عدیده در حوزه خرید و پرداخت بانکی روبه‌رو است و در سوی دیگر میدان، آمریکا و 1+4 که می‌گویند برجام، بهترین توافقی است که ازنظر آنها می‌تواند نسبت به ماهیت برنامه هسته‌ای ایران اعتماد‌سازی کند.»
روزنامه اصلاح‌طلب پاسخ نمی‌دهد که چرا ایران به‌رغم عهدشکنی آمریکا و اروپا و اجرای تعهدات خود در برجام بازهم باید برای احیای آن هزینه بدهد؟ چرا شش دور مذاکرات برای احیای برجام به بن‌بست خورده است؟ مرور مواضع مقامات آمریکایی نشان می‌دهد که دولت ناقض برجام، نه این توافق را محترم و معتبر می‌شمارد، نه می‌خواهد همه تحریم‌های پسابرجامی را لغو کند، و نه حتی تضمین می‌دهد که دوباره عهدشکنی نکند. بلکه فقط می‌خواهند مجوز بازگشت به برجام و دسترسی به مکانیسم ماشه را به دست آورد! درحالی‌که آمریکا نه حاضر است تحریم‌های اصلی را لغو کند و نه تضمین روشن بدهد، چرا روحانی مدعیان اصلاحات تلاش دارند اطلاعات گمراه‌کننده بدهند و با تکرار خواسته مقامات آمریکایی دعوا را به داخل بکشانند و ایران را مقصر جلوه دهند؟!