سابقه آغاز مذاکره بین‌‌ افغان در ایران

سابقه آغاز مذاکره بین‌‌ افغان در ایران دستیار ظریف در مصاحبه‌ای به سابقه تلاش ایران برای برگزاری نشست بین‌الافغان اشاره کرده و توضیح داده که «سال ۹۵، زمانی که آقای حنیف اتمر، وزیر خارجه فعلی افغانستان، مشاور امنیت ملی این کشور بود، به تهران سفری داشت و درخواست مساعدت ایران برای گفت‌وگو با طالبان را مطرح کرد. آن زمان بنا به خواست طرف افغان، ایران تماس‌هایی با طالبان برقرار کرد و آنها راضی به مذاکرات برای صلح شدند. پس‌ از آن آقای شمخانی سفری به کابل داشت و با آقای حمدالله محب که در آن مقطع مشاور امنیت ملی افغانستان شده بود، گفت‌وگوهایی انجام داد و اعلام آمادگی طالبان برای گفت‌وگو را منتقل کرد. در آن سفر قرار شد دولت افغانستان ما را از تصمیمش برای انجام مذاکرات باخبر کند اما متأسفانه پیگیری نشد. بر اساس اطلاعاتی که داریم، آمریکا مانع از شکل‌گیری این مذاکرات بین‌الافغان شد».
اینها را سیدرسول موسوی، دستیار وزیر در حوزه آسیای غربی گفته است. هفته گذشته و در‌حالی‌که طالبان مناطق زیادی از افغانستان را در دست گرفته بودند، در قالب هیئتی به تهران آمدند و مقابل هیئت دیگری از دولت افغانستان نشسته و مذاکره کردند. وزیر خارجه ایران میزبان این مذاکره بود. اگرچه بیانیه پایانی این نشست تأکید بر دستیابی به صلح داشت اما به‌نظر نمی‌رسد صلح چندان در دسترس باشد. هفته گذشته فضای مجازی میزبان ویدئوهای پر از خشونت از برخورد طالبان با زنان افغانستانی شد و آنچه می‌توان برداشت کرد، این است که طالبان تغییری در ماهیت خود نداشته‌اند.
به موازات گسترش بیشتر فعالیت طالبان در افغانستان عده‌ای به انتقاد از ایران پرداخته و مدعی هستند که حمایت‌های ایران از این گروه منجر به قدرت‌گرفتن آنها شده است. البته نمی‌توان پاسخ مستدلی به این ادعا داد چون بخش گسترده‌ای از چنین حمایت‌هایی توسط نهادهایی انجام می‌شود که دست‌کم اطلاعات عمل آنها در اختیار رسانه‌ها نیست.
اما آن‌چیزی که افغانستان را در شرایط فعلی قرار داده، قدرت و توانی نیست که ایران از چند نشست با طالبان به آنها داده است. این صحنه را دونالد ترامپ و نماینده‌اش در امور افغانستان زلمای خلیلزاد چیده‌اند. چندین دور مذاکرات آمریکا با طالبان در دوحه قطر تا به آنجا رسید که آنها در‌حال دستیابی به توافقی با یکدیگر بودند، بدون آنکه برای دولت افغانستان نقشی قائل باشند. به دنبال جایگاهی که برای طالبان در فضای بین‌المللی ایجاد شد و دوپارگی در دولت افغانستان، ایران نیز وارد صحنه مذاکره با این گروه شد. نکته مهم اینجاست که عبدالله عبدالله از طیف مجاهدین که بیشترین نزدیکی را در جریان‌های سیاسی به ایران دارند، رئیس مذاکرات صلح است و تعامل ایران با طالبان با رایزنی با عبدالله و دولت اشرف غنی انجام شده است.


بهمن سال گذشته بود که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با هیئت طالبان به ریاست ملا برادر در تهران ملاقات کرد و در این دیدار از ایده تشکیل حکومتی همه‌شمول با حضور همه اقوام و گروه‌های سیاسی در افغانستان ابراز خشنودی کرد و افزود: «جمهوری اسلامی ایران برای تسهیل گفت‌وگو بین طالبان و دولت و دیگر گروه‌های افغانستانی آمادگی دارد».
فرصت پیش‌آمده سال 95 از دست رفت
دستیار وزیر و مدیرکل آسیای غربی وزارت امور خارجه با بیان اینکه نشست گروه‌های بین‌الافغان در تهران موفقیت ویژه‌ای داشت، گفت: طالبان با تجربه‌ای که از گذشته دارد، متوجه است که با قدرت نظامی لزوما نمی‌تواند مشروعیت بین‌المللی به دست آورد؛ بلکه مشروعیت بین‌المللی با مذاکرات سیاسی حاصل می‌شود. او گفت: در آن مقطع آمریکایی‌ها تصور دیگری از صحنه واقعیت‌های افغانستان داشتند و در پی پیمان استراتژیکی که با دولت افغانستان داشتند، تصور می‌کردند بر سرنوشت افغانستان حاکم شده‌اند و اجازه هیچ کاری را که مخالف منافعشان بود به دولت افغانستان نمی‌دادند.
وی با بیان اینکه در آن زمان آمریکا مذاکره صلح بین طالبان و دولت را به زیان خود تصور می‌کرد، ادامه داد: این در‌حالی بود که ایران می‌خواست با این مذاکرات کمکی به هر دو طرف داشته باشد. بنابراین ایده مذاکرات بین‌الافغان ایده جدیدی نیست و مبنای آن خواست طرف افغان است؛ اما متأسفانه آمریکایی‌ها با اقداماتی که انجام دادند، مانع از شکل‌گیری این مذاکرات در آن سال‌ها شدند. اگر در آن مقطع این مذاکرات شکل می‌گرفت، شاهد این همه کشتار و خشونت نبودیم. ضمن اینکه سطح خواسته‌های طالبان در آن زمان محدودتر از امروز بود و متأسفانه فرصتی که پیش آمده بود، از دست رفت.
وی درخصوص چشم‌انداز مذاکرات بین‌الافغان در تهران با وجود پیچیدگی‌های وضعیت فعلی افغانستان، به بیانیه شش‌ماده‌ای نشست بین‌الافغان تهران اشاره و تأکید کرد: طالبان و نمایندگان جمهوریت در تهران جمع شدند و در کنار هم به این جمع‌بندی رسیدند که جنگ راه‌حل نیست و حتما باید راه‌حل سیاسی یافت. با هم خشونت و حمله به خانه‌ها، اماکن عمومی، بیمارستان‌ها و مساجد را محکوم کردند و به این نتیجه رسیدند که باید در مشورتی کلی‌تر و جامع‌تر برای آینده نظام سیاسی افغانستان راه‌حلی بیابند. اینها مؤید این نکته است که اجلاس تهران موفقیت ویژه‌ای داشت. البته در سند منتشرشده اعلام کردند قرار است مذاکرات را بعد از مشورت با افراد در سطوح بالا، مجددا در تهران برگزار کنند؛ بنابراین اجلاس تهران را نشستی پایان‌یافته نمی‌بینیم بلکه روندی است که اگر صیانت شود، ممکن است مشکلات افغانستان را حل کند.
جنگ 40ساله با نشست یک‌روزه حل‌وفصل نمی‌شود
موسوی درباره برخی تحلیل‌ها مبنی بر تلاش طالبان برای امتیازگیری از آمریکا با هر بار سفر به تهران و ابراز تردیدها نسبت به نتیجه‌بخش‌بودن گفت‌وگوها، تصریح کرد: آنها که چنین مسائلی را مطرح می‌کنند، باید در نظر بگیرند در این شرایط چه‌ کارهایی می‌توان انجام داد؟ عده‌ای انتظار دارند حالا که آمریکا از افغانستان خارج‌ شده، ایران مثلا به دفاع از عده‌ای وارد عرصه افغانستان شود! درحالی‌که این مسیر درستی نیست. آنها که همه‌ چیز را نقد می‌کنند، بگویند چه گزینه‌ای دارند؟ اگر تصور شود نشست‌های صلح بی‌اثر است، پس باید چه اقدامی صورت داد؟ باید جنگید؟! جنگ حتما راه‌حل نیست.
وی گفت: اینکه نشستی برگزار کنیم و طرفین در آن تأکید کنند جنگ راه‌حل نیست و فقط باید از طرق سیاسی به نتیجه رسید، موفقیت است. قطعا یک جنگ ۴۰ساله را نمی‌توان با نشستی یک‌روزه حل‌وفصل کرد.
مشروعیت سیاسی با مذاکره سیاسی حاصل می‌شود
موسوی در رابطه با انگیزه طالبان برای ادامه مذاکرات در تهران با وجود پیشروی‌ها و اقدامات نظامی که در افغانستان دنبال می‌کند، گفت: به‌هرحال باید امیدوار بود. طالبان به جهت قدرت نظامی مشکلی ندارد و می‌تواند خیلی از شهرها را تصرف کند و احتمالا وارد کابل شود اما مسئله طالبان، موضوع «شناسایی» است. سال‌های ۷۵ تا ۸۰ هم طالبان کنترل بیش از ۹۵ درصد افغانستان را در اختیار گرفت اما مورد شناسایی قرار نگرفت. تنها سه کشور عربستان، امارات و پاکستان طالبان را شناسایی کردند؛ بنابراین، این‌بار طالبان با تجربه‌ای که از گذشته دارد، متوجه است که با قدرت نظامی می‌تواند جغرافیا و شهرها را تصرف کند اما لزوما نمی‌تواند مشروعیت بین‌المللی به دست بیاورد.
موسوی تأکید کرد: مشروعیت بین‌المللی از درون مذاکرات سیاسی بیرون می‌آید. خواه این مذاکرات در تهران باشد یا در مسکو یا هر جای دیگر؛ به‌هرحال با دستیابی به یک موافقت‌نامه سیاسی است که صلح و آرامش در افغانستان مستقر می‌شود. طالبان هم می‌داند که بالاخره باید از طریق راه‌حل سیاسی منازعه چندین‌ساله به پایان برسد. اگر امروز از فرصت گفت‌وگوهای تهران استفاده شود، بهتر خواهد بود، در غیر این صورت بعد از مدتی جنگ ناچارند مجددا به گفت‌وگو متوسل شوند. همه جنگ‌ها باید از طریق مذاکرات سیاسی به پایان برسد.