روزنامه ایران
1400/04/26
قاعده بازی سیاسی را بلد نیستیم
علی اکبر ناطق نوری، وزیر کشور دولت اول میرحسین موسوی و رئیس ادوار چهارم و پنجم مجلس در گفتوگویی با ویژه نامه مجله «حضور»، به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم علی اکبر محتشمیپور، به ذکر خاطراتی از وی پرداخت. او که در آبان سال 64 کلید وزارت کشور را تحویل مرحوم محتشمیپور داده بود، از روابط خود به عنوان یکی از سران جریان راست آن زمان با مرحوم محتشمیپور به عنوان یکی از چهرههای برجسته چپ در همان دوران به عنوان روابطی بدون تنش و در چارچوب اخلاق یاد میکند.وقتی وزیر قبلی، وزیر بعدی را با خودش به وزارتخانه برد
به گزارش جماران، ناطق نوری با اشاره به سابقه آشنایی خود با مرحوم محتشمیپور از سالهای پیش از انقلاب، درباره ادامه این روابط در فضای پس از پیروزی انقلاب گفت: بعد از انقلاب ایشان با امام به تهران آمد و به اعتبار سوابقی که با هم داشتیم، سلام و علیک معمولی داشتیم تا دورانی که بنا شد ایشان بعد از من وزیر کشور شود. ایشان به اعتبار رفاقتی که داشتیم به من زنگ زد و شاید برای اولین و آخرین بار تا امروز چنین حادثهای در جمهوری اسلامی رخ داده است. ایشان بعد از اینکه در مجلس رأی آورد و به عنوان وزیر انتخاب شد، شب به من زنگ زد که من فردا میخواهم به وزارت کشور بروم و چکار باید بکنم؟ من به ایشان گفتم راهش این است که فردا صبح صبحانه به منزل ما بیایی، با هم صبحانه بخوریم و بعد هم من ماشین زرهی (ضد گلوله) دارم و با ماشین زرهی خودم شما را به وزارت کشور میبرم و خودم هم معرفیتان میکنم. شاید نمونه دومی در جمهوری اسلامی سراغ ندارید که وزیر بعدی را خود وزیر قبلی ببرد و معرفی کند.
وی درباره همین مقطع افزود: آقای محتشمی صبح به منزل ما در خیابان فخرآباد آمد و بعد از صبحانه با هم به وزارت کشور رفتیم. آقای آخوندی معاون سیاسی و امنیتی و آقای پورنجاتی مدیرکل سیاسی بود. همه معاونین و مدیران کل را جمع کردیم و یک گزارش کار اجمالی خودم به ایشان دادم که وزارت کشوری که تحویل شما میشود ارتباطش با دستگاههای مختلف امنیتی، اطلاعاتی، وزارت خارجه و جاهای دیگر این طور است و یادم هست این جمله را هم با خنده و شوخی گفتم ما از همه دستگاهها طلب داریم و بدهکار هیچ دستگاهی نیستیم و این مدیران و معاونین در خدمت شما هستند. جلوی ایشان من به همه آنها گفتم از دیدگاه من با رفتن من و آمدن آقای محتشمی هیچ کدامتان حق ندارید بروید و همه باید بمانید؛ مگر اینکه ایشان نخواهد که شما بمانید.
وی با اشاره به انتخابات میاندورهای مجلس دوم که او به عنوان نامزد جریان راست آن زمان حضور داشت و فضای داغ شکل گرفته در آن رقابت گفت: نهایتاً من رأی آوردم که در وزارت آقای محتشمی بود و ایشان مسئول برگزاری انتخابات بود. از نظر فکری دو دیدگاه متفاوت بودیم اما این دلیل بر سلامت و صحت انتخابات بود که در آن اعمال غرضی نشده بود. یعنی حکایت از تدیّن ایشان و بی طرف بودنش در انتخابات داشت. این از ممیزات یک وزیر است که جناحی برخورد نکرد.
ماجرای توصیه امام برای رأی اعتماد به مرحوم محتشمیپور
ناطق نوری درباره ماجرای معرفی مرحوم محتشمیپور به مجلس برای تصدی وزارت کشور و توصیه حضرت امام برای رأی دادن به او، توضیح داد: آن موقع جناحهای مجلس نگاه تندی در قضایا داشتند. حضرت امام هم ما و هم آقای محتشمی را قبول داشتند. بعضی از دوستان گروه چپ از این تعریفی که امام راجع به آقای محتشمی داشتند، سوء استفاده کرده بودند و بعد از رأیگیری در مجلس اعلام میکردند که هر کس به ایشان رأی نداده، معنایش مخالفت با امام است. وی با اشاره به افزایش تنش بر سر همین موضوع افزود: من دیدم بهترین راه این است که آدم وارد دعوا نشود و یک نامه به امام بنویسم و از ایشان سؤال کنیم. نامه را نوشتم و ایشان هم بزرگواری کرد و جواب دادند. وزیر کشور دولت اول مهندس موسوی گفت: امام هم من و هم مرحوم محتشمی را تأیید کردند و هم بیان کردند که من اعمال نظر ندارم و اینکه بخواهم تحمیل کنم به چه کسی رأی بدهید و به چه کسی رأی ندهید. به گفته ناطق نوری، پاسخ حضرت امام پس از رأیگیری مجلس بود اما باعث آرامش فضای مجلس شد.
تجدید دیدار در عراق
وی درباره روابط خود با مرحوم محتشمیپور در سالهای حضور آن مرحوم در نجف اشرف هم گفت: من هیچ وقت به عراق نرفته بودم تا دو سه سال پیش که با خانواده برای زیارت رفتم. آقای محتشمی بر اساس روابط سابق و رفاقتی که داشتیم و محبتی که داشت، خبردار شد که من به نجف آمدهام و به دیدن من آمد. طبیعتاً هم ادب و هم رفاقت اقتضا میکرد که من بازدید ایشان را پس بدهم. بنابراین قراری گذاشتم و زنگ زدم و گفتم من به مدرسه میآیم و حوزه علمیهای که ایشان اداره میکرد، رفتم و کتابخانهای که راه انداخته بود و کلاسهایی که تنظیم کرده بود را بازدید کردم. ناطق نوری توضیح داد: حجتالاسلام سیدعلی آقای خمینی آنجا مشغول درس دادن بود و «کفایه» درس میداد و خیلی هم من خوشحال شدم که با زبان عربی مسلط درس میداد و شاگردان زیادی هم داشتند. برای من خیلی جالب بود که در فضای نجف، با آن شرایط و به سختی آقای محتشمی آن مدرسه و کتابخانه را به نام امام راه انداخت و کلاسهای خیلی خوبی را برای دخترها و پسرها راه انداخته بود. خاطره خوشی از آن بازدید داشتم که برای دوستانم هم زیاد تعریف کردهام.
مشکل دموکراسی کشور از نظر ناطق نوری
رئیس ادوار چهارم و پنجم مجلس در بخش دیگری از سخنانش به موضوع مشکل دموکراسی در کشور پرداخت و گفت: من معتقدم مشکل کشور در زمینه نوع اجرای دموکراسی است. من قائل هستم که دموکراسی ابزار دارد. ما دموکراسی را به کشورمان آوردهایم ولی ابزارش را نداریم؛ ابزارش حزب است. ما 250 حزب رسمی ثبت نام کرده در وزارت کشور داشتیم. مقام معظم رهبری یک موقعی فرموده بودند اینها حزب نیستند و قبیله هستند. وی با تأکید بر ارتباط احزاب با کار کارشناسی افزود: بدنه حزب از کارشناسان شورای مرکزی و رأس حزب استفاده میکنند و آنها هستند که میفهمند چه کسی خبره است و چه کسی را باید انتخاب کند و بقیه هم به او تأسی میکنند. ولی ما چنین حزبی به این معنا نداریم. این چهره با سابقه اصولگرا ادامه داد: مشکل بعدی ما این است که قاعده بازی را هم بلد نیستیم. دنیا هم ابزار دموکراسی را دارد و هم قاعدهاش را بلد است. یعنی اگر حزب جمهوریخواه یا دموکرات در امریکا برنده شد، قاعده بازی این است که رئیس جمهوری از حزبی است که اکثریت را آورده و وزرا و معاونین و مشاورین رئیس جمهوری از همین حزب هستند. اما دیگر به پایینتر از وزیر و معاون و مشاور رئیس جمهوری دست نمیزنند و از آنجا پایینتر به «کارشناس» مراجعه میکنند و فرقی ندارد که این کارشناس چپ یا راست باشد. یا فرهنگ حاکم است یا قانون دارند. ما نه ابزار دموکراسی را داریم که احزاب قوی است و نه قاعده بازی را بلد هستیم.
بــــرش
پیام سیدحسن نصرالله در چهلمین روز درگذشت محتشمی پور
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجتالاسلام والمسلمین سید علی اکبر محتشمیپور پیامی صادر کرد. بهگزارش جماران، سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله در بخشی از پیام خود به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجتالاسلام والمسلمین سید علی اکبر محتشمیپور نوشت: یاد سید محتشمیپور بهعنوان برادری بزرگ و صمیمی همواره با ما و در مسیرمان باقی خواهد ماند و هیچگاه در مقاومت فراموش نخواهد شد. او همواره به توان مقاومت و رهبری آن و رزمندگان و پایگاه حمایتی آن و آیندهای که در انتظارش بود اعتماد کامل داشت، آیندهای پر از پیروزی و آزادسازی سرزمینهای مقدس.
در ادامه و با اشاره به نقش ممتاز مرحوم محتشمیپور در حمایت از حزبالله لبنان و ترور او آمده: پس از اتمام دوره درمان، ایشان فوراً به محل کار خود در دمشق بازگشت و با عزمی دو چندان و ارادهای آهنین، راه مقابله با دشمن را از سرگرفت، دشمنی که میخواست او را از صحنه مقاومت و مقابله با برنامهها و توطئههایش حذف کند. پساز بازگشت به ایران مسئولیتهای بزرگ و مهمی درنظام جمهوری اسلامی در انتظار سید بود ولی ایشان با وجود مشغولیتهایشان بر ادامه ارتباط با ما در لبنان اصرار داشت و ما نیز بر ادامه ارتباط با ایشان اصرار داشتیم و سید در همه جایگاههای مهمی که در ایران داشت همچنان بخشی از اهتمام و پیگیریهایشان به مقاومت اختصاص مییافت و در هر فرصتی که پیش میآمد، سفر به لبنان را فراموش نمیکرد و در حومه جنوبی بیروت با ما جلسه میگرفت که گاهی ساعت ها به طول میکشید. نصرالله افزوده: در این جلسات برای او شرح میدادیم مقاومتی که او در تأسیسش نقش داشت در چه وضعیتی قرار دارد و او با شنیدن اخبار مقاومت بسیار خوشحال و غرق در شادی و سرور میشد و همواره به توان مقاومت و رهبری آن و رزمندگان و پایگاه حمایتی آن و آیندهای که در انتظارش بود اعتماد کامل داشت، آیندهای پر از پیروزی و آزادسازی سرزمینهای مقدس... بار دیگر به تک تک خانواده محترم ایشان تسلیت عرض کرده و بالاترین اندوه و حزن خود را در این ضایعه بزرگ اعلام میدارم و از خداوند منان میخواهم که صبر و آرامش و رضا به تقدیر الهى به آنان عطا نماید و آنان را مشمول اجر و ثواب در تسلیم در برابر مشیت الهی کند.
گفتنی است مراسم چهلم درگذشت مرحوم محتشمیپور پنجشنبه شب در مؤسسه فرهنگی و مذهبی دارالزهرا(س) تهران برگزار شد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت علی حکیمی
جهش تولید در شرایط جنگی و کرونا ادامه یافت
پیگیری مشکل آب در خوزستان
بازگشت 700 هزار نفر به بازار اشتغال
خداحافظ آقای دکتر نازنین
کودکان در جدال با دلتا!
قاعده بازی سیاسی را بلد نیستیم
گره «حریری» در تشکیل دولت لبنان
شکار مدعیان قهرمانی لیگ در جام حذفی
رعایت استانداردهای امنیتی راه مقابله با تهدیدات سایبری است
نسخههای اقتصاددانان برای دولت سیزدهم
ما و فردای انتخابات(4) راه چهارم
روزی روزگاری <حمیدرضا صدر>