نبرد نابرابر در توکیو

متفاوت‌ترین المپیک ادوار تاریخ، روز جمعه مشعل آن روشن می‌شود، رقابتی که شیوع ویروس کرونا آن را یک سال عقب انداخت و حتی زمزمه‌هایی درباره لغو کامل آن هم در برهه‌ای به گوش می‌رسید، اما هر طور بود ژاپنی‌ها بدون راه دادن حتی یک تماشاگر و چشم‌پوشی از منافع مالی توریست‌هایی که حضورشان ممنوع شد از جمعه میزبان المپیک هستند. در این المپیک متفاوت، ایران با یک کاروان ۶۶ نفره حضور دارد، در ۱۴ رشته انفرادی و دو رشته تیمی که بزرگ‌ترین کاروان کشورمان در تاریخ المپیک است. کاروانی که تک‌تک ورزشکارانش با پشت سر گذاشتن سخت‌ترین تمرین‌ها و اردو‌ها که خیلی وقت‌ها با حداقل امکانات و توجه‌ها همراه بود به توکیو رفته‌اند.
در حالی شمارش معکوس برای آغاز بازی‌های توکیو جمعه تمام می‌شود که ۶۶ ورزشکار کاروان ایران بیشترشان برخلاف حریفان‌شان با حمایت‌های دقیقه نودی و توجهی که گویا تنها محدود به یک سال مانده به المپیک بود به ژاپن رفته‌اند تا رقابت نماینده‌های کشورمان با سایر رقبای‌شان از کشور‌های مختلف دنیا، یک رقابت نابرابر در توکیو باشد.
یک‌سو ۶۶ ورزشکار ما هستند در کنار یک سیستم مدیریتی آماتورگونه که اعتقادی به برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری بلندمدت ندارد و تنها به دنبال رسیدن نتیجه در همان سال و هزینه و سرمایه‌گذاری است. روندی که باعث شده جریان استعدادیابی که می‌تواند برای دهه‌های آینده، المپیکی‌ها را تربیت کند در تفکرات اکثر مدیران ورزش، حتی محلی از اعراب هم نداشته باشد و آن‌ها تنها چسبیده‌اند به آماده‌سازی استعداد‌هایی که به صورت دیمی و جرقه‌ای در ورزش نامی دست و پا کرده‌اند و استعدادشان را به رخ بقیه کشیده‌اند.
از مدیرانی که حتی برای یک برنامه چهار ساله و المپیک تا المپیک هم تدبیری ندارند، چه انتظاری می‌توان داشت که در یک پروسه بلندمدت که شاید بیش از یک دهه طول بکشد برای المپیک‌های آینده استعدادیابی را در برنامه قرار دهند و ورزشکاران مستعد هر رشته را مورد حمایت قرار دهند تا پشتوانه‌سازی برای میدان بزرگی مانند المپیک از رده‌های پایه و سنین پایین کلید بخورد. همه چیز برای سیستم مدیریتی حاکم بر ورزش، خلاصه می‌شود در فراهم کردن امکانات حداقلی برای یکی از صد‌ها ورزشکار مستعدی که در میان بی‌توجهی‌ها توانسته بالا بیاید و استعدادش را به رخ بکشد تا امروز نماینده ایران در المپیک باشد.


اینجا نه خبری از برنامه بلندمدت ۱۰ ساله یا بیشتر است و نه برنامه حمایتی چهار ساله از المپیک تا المپیک برای توجه به قهرمانان. اینجا فقط تنها یک سال مانده به المپیک و با شروع مسابقات کسب سهمیه است که مسئولان برنامه‌ریزی برای المپیک را آغاز می‌کنند، اردو به اردو می‌روند و حمایت‌های حداقلی‌شان را به رخ ورزشکارانی می‌کشند که سال‌هاست زیر سایه کمبود‌ها و کمترین زیرساخت‌های موفقیت در رقابت‌هایی مانند المپیک، خودشان را آماده نگه داشته‌اند تا ۶۶ نفرشان از روز جمعه که المپیک آغاز می‌شود برای مبارزه با حریفان‌شان آماده شوند.
رقبای المپیکی‌های ایران در توکیو، اما شرایط متفاوتی دارند، نه در همه کشورها، بلکه در کشور‌های صاحب سبک که برنامه‌ریزی بر تصمیم‌گیر‌های هیجانی و دقیقه نودی اولویت دارد. ورزشکارانی شاید در توکیو حضور داشته باشند که بیش از یک دهه است که زیر سایه حمایتی و تمرینی هستند و در سیستمی که برنامه حرف اول آن را می‌زند رشد کرده‌اند و با توجه به استعدادی که داشته‌اند، حالا در بهترین شرایط که با استفاده از امکانات تمرینی مناسب و حمایت‌های لازم صورت گرفته، روبه‌روی المپیکی‌های کشورمان قرار می‌گیرند. حریفانی که از دل یک سیستم رشد کرده‌اند و با سرمایه‌گذاری بلندمدتی که روی آن‌ها صورت گرفته، آماده حضور در بزرگ‌ترین میدان ورزشی دنیا، یعنی المپیک شده‌اند.
رویارویی ما و آن‌ها یک نبرد نابرابر است، تفاوتی که از مدیران تصمیم‌گیر سرچشمه می‌گیرد و همین می‌شود که مدیران ورزش ما حتی در بدیهی‌ترین چیزی که باید برای یک کاروان برای اعزام به المپیک آماده کنند مانند طراحی لباس‌های در خور و شأن ایران می‌مانند، اما مدیرانی که برای حریفان المپیکی‌های ایران برنامه می‌ریزند در آستانه آغاز المپیک توکیو، برنامه پرورش استعدادهای‌شان برای چند المپیک بعدی را هم نوشته‌اند!