آب، سهم خوزستاني‌ها است

فاطمه  باباخاني
«انا عطشان» هشتگي كه در شبكه‌هاي اجتماعي اين روزها مي‌چرخد و مي‌چرخد تا ترند شود. موضوع اين هشتگ درباره تشنگي مردم در خوزستان است و مردمي كه به خيابان آمده‌اند تا بگويند در اين شرجي و گرماي خوزستان آب ندارند، برق ندارند، هوا ندارند، زندگي ندارند و زير زمين‌شان نفت جاري است و سهم‌شان از اين ثروت همين‌ چهار گزينه است. گاوميش‌هاي خوزستان در حال تلف شدن‌ هستند، زمين‌هاي كشاورزي‌‌شان خشك شده، مگر چند درصد خوزستاني‌ها در مشاغل صنعتي و خدماتي هستند كه كشاورزي و دامپروري را هم از آنها بگيريم و انتظار داشته باشيم خشمگين نشوند! از مدت‌ها پيش نشانه‌هاي بروز اعتراض و ناآرامي در اين استان به چشم مي‌خورد اما با تعلل سيستم بروكراسي و ناديده‌انگاري مسوولان مثل هميشه رسيدن به راه‌حل از وقت اضافه هم گذشت تا با شعله‌ور شدن مردم جان به لب رسيده يك‌باره اعتبارات به سمت اين استان سرريز شود، پرسش اين است اگر اعتباراتي وجود داشت كه به خوزستان برسد چرا اين‌قدر وقت هدر دادند تا جان‌هايي براي آب گرفته شود؟ همان‌طور كه در سيستان و بلوچستان مادراني با فقدان كمبود امكانات پزشكي سياه‌پوش جوانان‌شان شدند و بعد واكسن براي بالاي 50 سال زده شد، همين دو سال پيش يعني در سال 98 هم با همه هشدارها زمين و زندگي مردم را سيل برد و اندوه و درد را بر سرشان آوار كرد. اين سوءمديريت‌ها تنها به اين چند گزينه خلاصه نمي‌شود، از آن مي‌توان مثال فراوان آورد اما در اين روزهاي يزله و اعتراض در خوزستان مروري داشته باشيم از آنچه بر سر اين استان آمده است.  علي ساري نماينده خوزستان (اهواز / باوي / حميديه / كارون) در مجلس دهم با حضور در دفتر روزنامه اعتماد مروري بر طرح‌هاي انتقال آب در اين منطقه داشت، به گفته او اولين طرح انتقال در سال 1332 اجرا شد كه براساس آن 255 ميليون مترمكعب با پروژه سد و تونل كوهرنگ يك به اصفهان منتقل مي‌شد. ساري افزود: توجيه اين طرح تامين آب شرب بود. سال 1366 پروژه سد و تونل كوهرنگ دو باز هم با 255 ميليون متر مكعب به مقصد اصفهان اجرايي شد. پروژه سد و تونل كوهرنگ سه با همين ظرفيت به همين مقصد در حال تكميل است و هنوز به فاز بهره‌برداري نرسيده است. در كنار آن پروژه تونل بهشت‌آباد را داريم كه قرار است 770 ميليون متر مكعب را اين‌بار به سه مقصد كرمان، يزد و البته اصفهان منتقل كند. تونل چشمه لنگان كه 195 ميليون متر مكعب است سال 1384 به بهره‌برداري رسيد و تونل خدنگستان هم 65 ميليون متر مكعب را منتقل كرد و سد ونك- سولگان هم قرار شد بين 200 تا 250 ميليون متر مكعب آب را به مقصد رفسنجان و كرمان برساند. سد كمال صالح يكي ديگر از اين موارد است كه در سال 1390 با ظرفيت 100 ميليون متر مكعب آب را به قم رساند.  كوهرنگ سه يا بهشت‌آباد پروژه‌هايي با نزديك به يك ميليارد متر مكعب هستند كه هنوز اجرايي نشده و اثرات آن را در پايين‌دست نديده‌ايم، او با بيان اين مطلب افزود: مشكلي كه در حال دست و پنجه نرم كردن با آن هستيم تنها به 600 ميليون مترمكعب انتقال آبي است كه اكنون در حال انجام است و مانده تا تبعات پروژه‌هاي ديگر را ببينيم. بي‌آبي تنها مشكل مردم خوزستان نيست، آذر سال 96 بود كه گردوغبار صنعت برق خوزستان را زمين‌گير كرد و باعث شد خطوط از مدار خارج شوند. محمد طهماسبي مديركل مقابله با پديده گرد و غبار در سال 97 در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام كرده بود كه در سه سال گذشته از محل صندوق توسعه در سال ۹۶ و ۹۷، ۲۵۰ ميليون دلار و در سال ۹۸، ۱۰۰ ميليون يورو اعتبار براي مقابله با پديده گرد و غبار دراختيار دستگاه‌ها قرار گرفته است. ساري در اين باره گفت: ما با 350 هزار هكتار خاك فرسايش شده براساس ارزيابي وزارت جهاد كشاورزي و كارشناسان مواجه هستيم كه قرار بود طي پنج سال اين معضل برطرف شود. سال اول اقدامات اجرايي انجام شد اما با تغيير مديريت پروژه شاهد توقف اجراي آنها بوديم. متاسفانه در اين دوره تنها 15درصد اين پروژه انجام شد و اين در حالي است كه با خشك شدن تالاب‌ها به مساحت مناطقي كه دچار فرسايش خاكي هستند، افزوده شده است. مسوولان در مصاحبه‌هاي‌شان معمولا كشورهاي همسايه را منشا گرد و غبار مطرح مي‌كنند اين در حالي است كه ما نبايد سهم بخش داخلي را ناديده بگيريم. متاسفانه تالاب‌هاي ما وضع خوبي ندارند. در سال 96 با وجود اينكه رهاسازي آب 6 برابر نسبت به سال‌هاي پيش بيشتر بود باز حجم آب موجود در تالاب تنها به 50درصد آب مورد نياز در تالابي مانند هورالعظيم در بخش ايران مي‌رسيد، حال اگر بخش عراق را به آن بيفزاييم كه عمق چالش مشخص مي‌شود. 
تركيه جلوي ورود آب را با سدسازي مي‌گيرد، چرا ما نبايد به اين موضوع معترض باشيم؟ اين نماينده مجلس دهم عنوان كرد: هورالعظيم 300 هكتار است كه 200 هكتار آن در عراق قرار دارد. متاسفانه از آنجا كه ايران در موضوع انتقال آب فعالانه عمل مي‌كند ما نمي‌توانيم به تركيه انتقاد زيادي داشته باشيم كه چرا نمي‌گذارد آب به عراق و هور برسد كه نتايجش درنهايت گريبان ما را هم خواهد گرفت. 
تبعات مديريت نادرست آب بر خوزستان تاكنون چه بوده است؟ ساري گفت: كارون بزرگ پيش‌تر رودخانه‌اي با آبي معادل پنج هزار متر مكعب در ثانيه بود كه در آن كشتي هم مي‌ديديم اما الان ظرفيت آن به زير 500 متر مكعب يعني حدود 300 متر مكعب رسيده و در وسط كارون در اهواز مي‌توان فوتبال بازي كرد. در سيل 98 اين عدد به سه هزار متر مكعب رسيد كه به واسطه عدم لايروبي در اين سال‌ها شاهد خسارت‌هايي بوديم. اوضاع درباره كرخه كه از حميديه و سوسنگرد مي‌گذرد و خود را به هور مي‌رساند بسيار وخيم‌‌تر است چون آنجا با عدد صفر مطلق مواجهيم، اين در حالي است كه در سيل دو سال پيش 1500 متر مكعب بر ثانيه آب در اين رود جريان داشت.  نتيجه چنين كاهشي از نظر اين نماينده مجلس دهم قطع شدن رزق و روزي دامداران و كشاورزان بود، او گفت: وقتي دام تلف شود دامدار چه بايد بكند و چطور زندگي‌اش را تامين كند؟ گاه دولت براي كشاورز كاري انجام مي‌دهد اما براي دامدار چه؟ علاوه بر اينها همين چند سال پيش بود كه خرمشهري‌ها به شوري بيش از حد آب معترض شدند، وقتي شما آب را در بالادست رهاسازي نمي‌كنيد همين باعث مي‌شود آب از خليج‌فارس خود را بالا بكشد و بعد ناچار مي‌شويد پروژه آبرساني را استارت بزنيد كه تنها بخشي از آن به انجام رسيده است. اين نماينده مجلس ملاحظات استاني مسوولان استاني را در چنين پروژه‌هايي دخيل مي‌داند. او در اين باره افزود: رييس‌جمهور يا وزير نيرو به هر استان و منطقه‌اي كه تعلق داشته باشند متاسفانه تصميمات محلي مي‌گيرند كه نمونه‌اش را در طرح‌هاي انتقال آب مي‌بينيم. در تونل بهشت‌آباد گفته شد اين پروژه پيوست محيط‌زيستي ندارد اما همچنان كار انتقال آب به استان‌هاي ديگر در حال انجام است، در حالي كه براي صنايعي در خوزستان كه در چند كيلومتري يك سد بخواهد راه بيفتند آن‌قدر اما و اگر محيط‌زيستي مي‌آورند كه كار به سرانجام نمي‌رسد. همين موضوع باعث شده عده‌اي اين تصور را داشته باشند كه ما شهروند درجه يك و دو داريم. چرا وقتي اغلب استان‌ها با كمبود آب مواجهند تنها به چند استان آب مي‌رسد و بقيه بي‌نصيب مي‌مانند. سوال مردم خوزستان اين است كه اگر خشكسالي داريم چرا همه نبايد تبعات آن را بكشند؟ چرا مردم در استان‌هاي فلات مركزي برنج بكارند و آن وقت به خوزستاني‌ها بگوييم برنج نكارند و دامداري‌تان را تعطيل كنيد، آن‌هم خوزستاني‌اي كه به زحمت در صنعت نفت استخدام مي‌شود. شما وقتي مي‌توانيد نفت خوزستان را به همه جا پمپا‍ژ كنيد چرا نمي‌توانيد آب از خيلج‌فارس بگيريد و آن را به استان‌هاي خشك برسانيد تا مردم خوزستان شرايط‌شان بهتر شود.  درباره پروژه‌هاي اختصاص يافته براي آب خوزستان اختلاس و فساد مالي هم كم نيست، ساري معتقد است تا زماني كه برخوردها در اين زمينه متناسب نباشد شاهد چنين فسادهايي خواهيم بود. نمونه‌اش در دوران رياست‌جمهوري محمد خاتمي كه بودجه‌ زيادي دراختيار آب و فاضلاب اهواز قرار گرفت. متاسفانه برخي استدلال‌شان اين است كه اگر گير نيفتيم كه هيچ اما اگر گير هم افتاديم كه آنها به نرخ روز با ما حساب نمي‌كنند و از اين جهت برنده‌ايم. همين موضوع درباره هفت‌تپه هم اتفاق افتاد و در موارد ديگر هم روي داده است. 
ساري درباره گرد و غبار در اين استان هم هشدار داده و گفت: گرد و غبار يكي از چالش‌هاي جدي استان است كه بايد به آن توجه داشت. در حال حاضر تنها 15درصد پروژه مرتبط با اين موضوع پيشرفت فيزيكي داشته اما چنانچه براي اين موضوع فكري نشود آن‌گاه سكونت در اين منطقه بسيار دشوار و غيرممكن مي‌شود.