محمدعلی وکیلی چیستی وچرایی مصائب خوزستان و چگونگی برون‌رفت

۱- این روزها صدای خوزستان بیش از هر زمان درآمده و جانِ مردمش به لب رسیده است. واقعاً نمی‌دانم این صدا اگر از این هم بلندتر بشود آیا به جایی می‌رسد یا نه؟! گو اینکه به‌ طور سیستماتیک بخشی از ایران دیده و شنیده نمی‌شود. شوربختانه توزیع منابع در کشور ما تابعی از سهم مدیریت‌ها شده است. چون مدیریت‌ها توزیع نامتوازنی داشته، در برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی بعضاً به صورت بخشی‌نگری عمل شده و می‌شود. بنابراین زبان بخشی از کشور اصلاً انگار فهمیده نمی‌شود.
۲- بخشی‌نگری نه فقط بخش‌های مغفول را به سوی نابودی می‌کشانَد، بلکه اساساً کل کشور و منابعش را تلف می‌کند. به‌طور مثال وقتی با تصمیمات غیرملّی، صنایع آب‌بَر را به مناطق کویری می‌برند، چند بلا بر سرِ همه کشور می‌آید:
الف) آب را از یک اقلیمی که به‌ طور طبیعی به آب نیاز دارد، به اقلیم دیگر می‌کشانند. این باعث می‌شود امکانِ زیست در زیست بومِ اقلیم مبداء به مخاطره بیفتد. مانند همان بلایی که بر سرِ خوزستان آورده شده است.
ب) نابودی امکان زیست در خوزستان، باعث مهاجرت به‌خصوص به شهرهای صنعتی که مقصد همین انتقال آب و منابع هستند، شده است. مهاجرت بیش از حد به این شهرها، نیاز بیشتری برای این شهرها ایجاد می‌کند. این نیاز، بیش از ظرفیت این شهرها است لذا باعث می‌شود منابع بیشتری بخواهد و این چرخه اشتباه تکرار شود. درنتیجه هم کویرهای خود را نابود کرده‌ایم و هم جلگه تاریخی خوزستان را. از این بدتر نمی‌شود حکمرانی کرد؛ آب را با هزینه هنگفت از مسیر طبیعی و بی‌هزینه‌اش خارج کنیم تا مردم مجبور شوند در پیِ مسیر مصنوعی و جدید منابع بروند. خدا می‌داند این تصمیمات غیرملّی چه هزینه‌هایی بر کشور ما تحمیل کرده است.


ج) انتقال آب و انحراف آن از مسیرِ طبیعی‌اش، مستلزم صرف هزینه‌های سنگین و گزاف است. این هزینه‌ها از جیب همه ملت پرداخت می‌شود و صنعتِ ملّی را پرهزینه می‌کند. با این کار حتی ارزش تجاری و صادراتی محصولات این صنایع ملّی را هم ستانده‌ایم. چراکه با جانمایی غلط این صنایع، هم هزینه تولید را بالا برده‌ایم و هم به جهت اینکه کویرهای ایران در مراکز کشور هستند هزینه انتقال محصولات آن به بنادر را هم بالا برده‌ایم. لذا این تصمیمات، هزینه تولید را چندان بالا برده‌اند که مزیت‌های تجاری آن از بین رفته است.
۳- متاسفانه نظام تصمیم‌گیری در کشور گره‌های اساسی دارد. به جز بخشی‌نگری، مشکل دوم این نظامِ تصمیم‌سازی این است که مسائل را به صورت تک افتاده می‌بیند. یعنی تصمیمات جانب جوانب مختلف کشور را لحاظ نمی‌کند. هرکس بنا به موقعیت خودش، ملاحظه‌ای دارد. در تصمیمات، جنگ افراد به نیابت از جنگ ملاحظه‌ها درمی‌گیرد و درنهایت در سایه غیبت ایده اجماع‌ساز، فردِ پیروز ملاحظه‌اش در تصمیم غالب می‌کند. ما در کشور ایده جمع کننده و اجماع‌ساز نداریم. به همین سبب تمام رقابت‌ها به صورت جام حذفی برگزار می‌شود. اینکه هیچ چیزی متوازن توزیع نمی‌شود، به همین علت است. از اساس با غیبت عقل توازن بخش و اجماع ساز مواجهیم.
۴- مشکل بعدی نظام تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی، کمبود منابع است. ما در نتیجه تحریم‌ها و هدر دادن منابع، دخلِ‌مان کفاف خرج‌مان را دیگر نمی‌دهد. به همین سبب مسائل بر دستمان آنقدر می‌مانند تا زنگ خطر به صدا دربیاید و بخشی از کشور دچار بحران جدی شود. آنگاه از سر اقتضاء، تصمیمی عاجلانه و عاجزانه می‌گیریم. اما چون دخل محدودی داریم، ناچار از سهم بخش دیگر خواهیم زد. به همین علت است که حل هر مسئله، باعث سربرآوردن مشکل دیگر می‌شود!
۵- پیش از این به فراخور بحران‌های دیگر بارها گفتم که خوزستان به دلایل عدیده‌ای نیازمند یک مدیر در قامت ملّی است. استاندار خوزستان باید یک شخصیت ملّی با اختیارات ویژه باشد. مسائل خوزستان چندان بزرگ شده که دیگر از مجاری معمولی و متعارف قابل حل و رفع نیست. اینکه مردم از خانه‌های خود خارج شده‌اند یعنی امیدی به این رویه‌های موجود برای حل مسائل‌شان ندارند. پیام این خروج را تا دیر نشده دریابیم. رئیس جمهوری منتخب اگر این پیام را با هوشمندی و به درستی نبیند، در ادامه دچار مشکلات اساسی خواهد شد.
۶- مافیای اقتصاد آب، هیچ‌گاه اجازه کشف ظرفیت‌های ناشناخته آب را نداده است. به گمانم مطابق قول کارشناسان، باید در روش‌های مهندسی آب در ایران تغییرات اساسی ایجاد شود.
۷- بارها عواقب تبعیض و تحقیر ملت را به خصوص بی‌اعتنایی به مردم زاگرس‌نشین را یادآور شده‌ام. متاسفانه این تبعیض در هشت سال گذشته به اوج خود رسید تا اکنون که کارد به استخوان رسیده است. در زمان غائله تیر۸۶ در یاسوج، وقتی مسئولانِ وقت از رهبری آن اعتراضات می‌پرسیدند، عرض می‌کردم فقر و تحقیر رهبر معترضان یاسوجی بود. وقتی در آبان ۹۸ برخی مناطق لرنشین نقطه کانونی آشوب‌ها شد، باز عرض کردم فقر و تحقیر در حال رهبری اعتراضات است. اکنون هم می‌گویم رهبری اعتراضات کسی جز فقر و تحقیر نیست. هرکس تاریخ زاگرس را بشناسد می‌داند مردمان نجیب این خطه وقتی تحقیر شوند دست به حرکات غیرقابل انتظار می‌زنند.
۸- قصه تکرای این ماجرا البته ولع بی‌حد براندازان خارج‌نشین برای موج سواری است. آنان از هیچ مسئله‌ای در ایران برای موج سواری نمی‌گذرند. مشکلات مردم، واقعی است و کسی به اراجیف این وطن‌فروشان اعتنایی ندارد. هرچند تلاش می‌کنند این تظاهرات را مصادره کنند اما مشخص است که خط مردم معترض از اینان جدا است. آنان وظیفه دارند از هر شکافی در ایران برای براندازی خوراک تهیه کنند تا بتوانند فاکتورهای خود را نزد کارفرمایان خود نقد کنند.
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب اسلامی پس از دریافت نوبت دوم واکسن کوو ایران برکت: مردم خوزستان ناراحتی‌شان را بروز دادند، نمی‌توان از آنها گله داشت محمدعلی وکیلی چیستی وچرایی مصائب خوزستان و چگونگی برون‌رفت برجام در دولت سیزدهم احیا می‌شود؟ زیان‌های اقتصادی تعویق مذاکرات وین هنرمندان چگونه می‌توانند به حفظ محیط زیست کمک کند؟ نجات زمین با ابزار هنر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: آمریکا آماده بازگشت به مذاکرات وین برای احیای برجام است «ابتکار» اثرات اجرای طرح فروش متری مسکن در بورس را بررسی کرد سود و زیان عرضه مسکن متری در بورس بحران آبی شهرهای جنوبی کشور از کجا ناشی می‌شود؟ «ایران» هم‌درد با رنج «خوزستان» بازدید سرزده رئیس قوه قضائیه از زندان رجایی‌شهر دستورات اژه‌ای برای بهبود وضعیت زندان‌ها رئیس جمهوری منتخب در «نشست ویژه بررسی مسائل خوزستان»: برای حل مشکلات خوزستان حتی یک روز هم معطل نخواهیم شد روحانی در مراسم افتتاح طرح ملی انتقال نفت خام از گوره به جاسک: خوزستان به عنوان قلب تپنده ایران مهم بوده و هست شمخانی: احساس تبعیض دردناک‌تر از خشکسالی و بی‌آبی است جولان ناپایدار کرونای دلتا در پایتخت