خود‌تغییری و خود‌تبدیلی؛ اصول حکمرانی‌‌ست

امید فراغت روزنامه‌نگار یکی از نقاط ضعف تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران جامعه امروز ایران عدم‌درک و شناخت ادبیات غالب زیر‌پوست مملکت است؛ بر همین اساس نحوه مواجهه با مشکلات ریز و درشت را نمی‌دانند و عقب‌نشینی از مواضع‌شان را نوعی عیب به حساب می‌آورند! جامعه امروز ایران با حفظ سنت‌ها، با ادبیات مدرنیته نیز همراه شده است و توامان درک و شناخت مطلوبی نسبت به سنت و مدرنیته پیدا کرده و این ویژگی به این علت است که اکثریت ملت ایران رَوند حرکت‌شان طبیعی بوده است. بر همین اساس خواست و مطالبات‌شان در تراز جوامع توسعه‌یافته قرار گرفته است. مسئولان مملکت باید چنین واقعیتی را بپذیرند و تا هنگامی که ادبیات غالب زیر پوست مملکت را نپذیرند، چالش‌های متفاوتی را تجربه خواهند کرد! برخی مسئولان به دلیل اینکه نحوه مواجهه با جامعه امروز ایران را نمی‌دانند در هر چالشی به دنبال پاک کردن صورت مساله هستند و به عنوان مثال فکر می‌کنند با محدود کردن شبکه‌های اجتماعی و تبدیل آن به اینترنت ملی مشکلات حل خواهد شد! باید بپذیرند بذرهایی که در گذشته به دلیل عدم‌آینده‌نگری و عدم‌تشخیص رَوند حرکت جامعه کاشته‌اند، اکنون محصولاتی به بار آورده است و متاسفانه این محصولات با ذائقه اکثریت ملت تناسبی ندارد. بر همین اساس رابطه ملت-‌دولت به معنی و مفهوم عام رابطه‌ای مسالمت‌آمیز نیست! مسئولان باید بپذیرند قدرت اجبار زمان مانند سیلی ویرانگر به تقابل با ادبیات‌های پیشین مملکت‌داری آمده است! و اکنون جامعه امروز ایران از نظر ذهنی قد، قواره و مختصاتی در تراز جوامع توسعه‌یافته پیدا کرده است؛ بنابراین حفظ احترام و کرامت چنین جامعه‌ای از سوی مسئولان لازم و ضروری‌ست! در غیر این صورت هر چه این ناسازگاری عمق بیشتری پیدا کند، اقدام به اصلاحات اساسی نیز سخت و سخت‌تر خواهد شد! به همان میزان که ملت تغییر پیدا کرده است مسئولان نیز باید تغییر کنند و این تغییر و تبدیل جزء آداب اولیه مملکت‌داری‌ست! و تجربه‌های تاریخی نیز گواه این مدعاست‌. جامعه‌ای که حال و احوالش مساعد نیست و به تعبیری ناخوش‌احوال است به هیچ‌وجه نمی‌شود از دلِ چنین جامعه‌ای انتظار همراهی داشت. سال‌هاست مقصد حکمرانان با مقصد اکثریت ملت متفاوت شده است و  به تعبیری اولویت‌های جامعه با مسئولان در تراز هم نیست. این عدم‌تناسب آسیب‌های جدی به همراهی و همچنین اتحاد و انسجام ملی وارد کرده است؛ بنابراین چنین واقعیتی را باید پذیرفت. متاسفانه برخی مسئولان هنوز واقعیت‌های امروز را دقیق ملاحظه نکرده‌اند اما داده‌های تاریخی در اکثر مواقع نشان داده است که بالاخره خواست و مطالبات جوامع سر جایش باقی است؛ بنابراین در چنین فضایی هر گونه تغییر و تبدیلی را باید با کمترین هزینه ایجاد کرد! سیاستمداران هوشمند و جامعه‌شناس تغییر و تبدیل‌شان را با تغییر و تبدیل مردم یا همان خرد عمومی جامعه متناسب می‌کنند! و به نوعی خود‌تغییری و خود تبدیلی دارند! سوال مهم و کلیدی این است چرا برخی حکمرانان جوامع از تغییر و تبدیل ترس دارند؟ بنابراین راز بقا و ماندگاری خود‌تغییری و خود تبدیلی‌ست. اگر حکمرانان از جامعه خود عقب‌تر باشند دیر یا زود با جوامع‌شان سرشاخ خواهند شد و حکمرانانی که با ملت‌های‌شان در تقابل قرار بگیرند در صفحات خوب تاریخ قرار نمی‌گیرند و داده‌های تاریخی نیز همواره پیروزی ملت‌ها را نشان داده است!