واکنش دوگانه جامعه

جعفر بای ‪-‬ چرا جامعه ایران واکنش دوگانه‌ای را نسبت به موفقیت در عرصه‌های هنری ورزشی و علمی نشان می‌دهد؟ علت دوقطبی شدن جامعه ایرانی که دچار افراط و تفریط شدیدی شده است، ریشه در چند مسئله مهم دارد:سیاست‌هایی که نسبت به اصلاح محتوای کتب درسی در آغازین سالهای انقلاب توسط برخی ایجاد شد و با حذف تاریخ کشور، تمدن ایران و به صورت تک قطبی
ارائه صرفاً تاریخ اسلام بذر این دوگانگی را در کشور ایجاد
کردند. به علت پیشرفت‌های بشر در عرصه تکنولوژی ارتباطات، تبادلات فرهنگی فراوانی توسط عناصر بیگانه انجام شد؛ به گونه‌ای که نسل نوین کودک و نوجوان ما تحت تاثیر فرهنگ بیگانه نسبت به فرهنگ خودی ابراز علاقه‌ای نشان نمی‌دهند و به علت تدارکات فراوان خوراک فرهنگی از آشپزخانه‌های بیگانه و ارتزاق نوجوانان و جوانان و متاسفانه اخیراً کودکان ذائقه فرهنگی دچار تغییرات فرهنگی فراوانی شده است. مشکل اصلی این پدیده را در ناتوانی در انتقال فرهنگی و اختلال در جریان جامعه پذیری نسلی می‌توان جستجو نمود و این پدیده زمینه ی گسست نسلی و شکاف نسلی را رقم زد.به گونه‌ای که ارتباطات بین فردی در خانواده را به حداقل ممکن رساند و زندگی اتمیزه را بر خانواده‌ها حاکم ساخت. هر یک از اعضای خانواده در اتاق خودش بدون ارتباط و تعامل با دیگر عضو زندگی میکند.فاصله نسلی به گونه‌ای شده است که پدر با فرزند حرف مشترکی ندارد و مادر با دختر خویش درد مشترکی برای گفتن ندارد. این بیگانگی فرهنگی به جدایی‌ها و انفکاک افراد در کوی و برزن و سپس در جامعه انجامید. بیگانگی از یکدیگر در تعاملات همه جانبه بیشتر و بیشتر شد. تا اینکه وجوه اشتراکی مانند زبان،آداب و رسوم،فرهنگ، آرمان‌ها وآرزوها از بین رفتند و زمینه
شکل گیری جمعیت سرزمینی فراهم شد. جمعیت سرزمینی به جمعیتی گفته می‌شود که دور از مشترکات فرهنگی، عاطفی، روحی و روانی صرفاً در سرزمین و خاک، خود را با هم مشترک می‌پندارند و هیچ آرزو،درد،سخن و آرمان مشترک ندارند. لذا ارتباطات بین فردی که در خانواده دچار اختلال و گسست شد، سپس در جامعه این گسست منجر به عمق بیشتر شد و جمعیت به صورت انبوه تنها درآمدند.یعنی جمعیت عظیم در کنار یکدیگر بدون هیچ گونه تعاملات عاطفی و ارتباطات روحی قرار میگیرند.این بیگانگی در بین انسان‌ها آنان را دوگانه کرد به گونه‌ای که اگر اتفاق ناگواری حادث شود به جای کمک هم فقط گوشی را بر داشته فیلمبرداری می‌کنند.
گروهی به افراط از یک مسئله‌ای دفاع کردند و گروهی دیگر راه تفریط را رفتند.افراط و تفریط هر دو دچار خطایند. نهادهای فرهنگی ما نیز در این خصوص دچار کم کاری و فعالیت‌های وارونه شدند. به جای رعایت اعتدال به صورت افراطی فقط یک سویه به یک مسئله پرداختند.ما باید ضمن حفظ تاریخ ایران در کنار آن تاریخ اسلام را نیز به شکل متعادل و هماهنگ به نسل بعد خود انتقال می‌دادیم. الان در جامعه گروهی به شکل افراط تاریخ را فقط تاریخ اسلام می‌دانند و در مقابل آنان گروه دیگر فقط تاریخ را تاریخ ایران می‌پندارند و این امر منجر شده است که ما با دو گروه با دو طرز تفکر و نحله فکری مواجه باشیم.مدل فکری که صرفاً جامعه را در تاریخ ایران خلاصه می کند وگروهی دیگر در بعد کلان شکل گیری جامعه را در شکل گیری امت می‌داند. باید عواقب و نتیجه یک تصمیم و یک اقدام نادرست را در درازمدت در رفتار نسل‌ها جستجو کنیم.اگر امروز نسبت به مدال افتخارآمیز آقای فروغی و جایزه آقای اصغر فرهادی واکنش دوگانه وجود دارد هر دو گروه راه تفریط و افراط را پیش روی قرار داده دچار خطا و انحراف شده‌اند. اگر در عرصه علمی دانشمندی جایزه نوبل علمی را در جهان کسب نماید باز رفتار دوگانه‌ای پیش خواهد آمد. باید اصلاح در روش ها، تغییرات متون درسی و آموزه‌های فرهنگی در دستور کار قرار گیرد تا مردمی واحد و یکپارچه داشته باشیم.