روزنامه آرمان ملی
1400/05/11
آقاي روحانی! پنهانکاریهای شما به وحدت آسيب زد
آرمان ملی- امید کاجیان: امروز، روز وداعش با دولت بود. بعد از هشت سال؛ آخرین جلسه هیات دولت دوازدهم. در همه این سالها مرتب به حسن روحانی هشدار داده میشد که با مردم حرف بزند و رازها را شفاف با ملت در میان بگذارد، بارها گفته شد تنها راه چاره گفتوگوی صادقانه و واقعی با مردم است؛ وگرنه همهچیز به نام او تمام میشود و بدنامی در تاریخ کشور خواهد ماند. در همه این سالها؛ چه در همان اوقاتی که رئیسجمهور هنوز این روی سکه را ندیده بود و سرمست از توافق برجام و امیرکبیر نامیدن وزیر خارجه و مقایسهاش با آرش کمانگیر و... بود، چه بعد از آنکه ترامپ با خروج از برجام، این روی دیگر سکه را به بدترین شکل ممکن به وی نشان داد، چه زمانی که منجی آزادی و رهاییدادن از شر دولت سابق نام گرفته بود و رسانههای اصلاحطلب در توهم روزهای خوش همیشگی آینده تیتر میزدند «صبح روحانیتان بخیر»، چه امروز که همان رسانههای اصلاحطلب، این روزها راز بقا را در همپیمانی با جریانات قدرت و بر سر کار آمده مقابل حسن روحانی میدانند، همواره به رئیسجمهور گوشزد میشد که با مردم بیشتر باشد و صادقتر. در همه این سالها هم از تیم رسانهای حسن روحانی انتقاد و بارها گفته شد فشلبودن این تیم، آخر همه کاسه کوزهها را بر سر همین دولت خواهد شکست و کار دست روحانی میدهد و آن وقت او میماند و کنایهها و فحشهایی که باید به تنهایی بخورد...؛ اما تغییری ایجاد نشد. اوضاع به همین منوال ماند تا پایان دوره دوم حسن روحانی. وضعیت هربار بدتر و بدتر شد؛ از شادی پیروزی روحانی درخرداد 96، به دی 96 و بعد به آبان 98 و به امروزی ختم شد که مردم به هر دلیلی اگر جمعی را بتوانند تشکیل دهند؛ حتی بعد از بازی فوتبال، برخی شعارهایشان را علیه مسئولان سر میدهند. حسن روحانی اما با مردم سخن نگفت و نگفت تا اینکه آخرین روز هیات دولت فرا رسید و این آخرین تریبون را هم به نحوی دیگر از دست داد؛ آن هم با عذرخواهی. رئیسجمهور در این آخرین جلسه در مورد حرف نزدنهایش گفت: «بخشی از واقعیت را به مردم نگفتیم؛ چون نمیشد و مفید نبود؛ میترسیدم وحدت ملی صدمه ببیند و بسیاری از مسائل را به جان خریدیم.» این جملات ضمن آنکه نشانی از پایان حسن روحانی داشت در واقعیت اذعانی صریح به پنهانکاری برخی مسائل از مردم بوده است.کدام اتحاد؟
از سویی دیگر اما دلیل رئــیسجمهور بــرای بازگو نکردن این حقایق نیز جالب توجه است؛ «جلوگیری از آسیب به وحدت ملی». اما بهتر است که روحانی با خود صریحتر باشد و به اطرافش البته نه به معنای صاحبان قدرت چپ و راست؛ بلکه به معنای مردمان این کشور نگاه بیندازد. آیا امروز که این حقایق از این ملت مخفیشده کمکی به اتحاد کرده است؟ او تنها کافی است جو این دوسه ساله را با سالهای قبل مقایسهای کند تا جواب این سوال را بگیرد. امروز آنچه به معنای اتحاد در بخشی از بدنه مردم میتوان دید بیش از هر چیزی فاصلهگرفتن از مسئولان اجرائی است. مردمی که بارها به اشکال مختلف نارضایتیشان از شرایط موجود را بیان کردهاند و اما احتمالا به همین خاطر پنهانکاریها و البته انکارشدن اعتراضاتشان هر روز به سمتوسوی دیگری گرایش پیدا میکنند. هرچند بازهم برخی آقایان سعی دارند اتفاقات اخیر را هم نادیده بگیرند یا با استفاده از قوه قهریه با آن روبهرو شوند، اما قطعا این مسیر سبب به بیراهه رفتن مسئولان میشود. برای همین از روحانی باید پرسید در عدم بیان واقعیات به مردم، چه عایدیای نصیبش شده یا چه کمکی به اتحاد ملت کرده که نگران از برهمخوردن آن بوده است؟ جامعه امروز بیشتر از هر زمانی به دوقطبی مخالفان و موافقان مسئولان اجرایی بدل شده است. در سویی اکثریتی قرار گرفتهاند که صاحبان قدرت را دشمنان خود و آیندهشان میبینند و در سوی دیگر صاحبان قدرت و هوادارانشان هستند که به جای ایجاد حس اعتماد در میان عامه مردم روزبهروز گارد میگیرند و اعمال فشارشان را بیشتر میکنند و در شنیدن فریادها و مخالفتها، خود را به نشنیدن میزنند، آیا این معنای اتحاد را میدهد آقای روحانی؟ دستاورد «محرم ندانستن مردم» و «بیان نکردن بخشی از واقعیات» به بهانه لطمه نخوردن به اتحاد را امروز بهعینه مشاهده میکنیم(!) شاید هم منظور روحانی از اتحاد نه رابطه مردم و قدرت؛ بلکه رابطه میان خود صاحبان قدرت و جریانهای سیاسی حاکم با یکدیگر است. اینکه مبادا برخی گفتههایش او و یارانش را از رسیدن مجدد به قدرت از سوی جریان مقابل منع کند که اگر تا این حد بودن در پست و سمت برای امثال روحانی اهمیت داشته باشد، که او را از بیان واقعیت با مردم بازدارد، باید به حال ملتی که با رای به او، وی را امین خود کرده بودند، گریست. نکته جالبتوجه اینکه حتی این عدمبیان واقعیات هم چندان در بدنه حاکمیت و صاحبان قدرت باعث ایجاد اتحاد نشده، آنگونه که میبینیم بسیاری از چهرههای شاخص ناگهان در عرصه سیاست حذف میشوند و البته اختلافات ویژهای که در درون همین مسئولان در زمینههای مختلف به وجود آمده و ضدونقیضگوییهایشان درباره مسائل مختلف نیز مزید بر علت شده است. حال باید از روحانی پرسید آیا همه اینها نشانهای بر این است که او با پنهانکردن بخشی از واقعیات و نگفتنشان و سنگصبورشدن برای کشور به اتحاد کمک کرده است؟ آقای روحانی کدام اتحاد؟ ای کاش در این جلسه آخر لااقل بخشی از ناگفتهها را میگفتید و دوباره پای مصلحتها را پیش نمیکشیدید؛ شاید آن وقت بیشتر به اتحاد کمک میکردید، چون اولین چیز برای وحدت ملی اعتماد مردم به مسئولان است، اما وقتی مسئولان بخشی از واقعیات را از مردم پنهان میکنند، این اعتماد لطمه میخورد و در نتیجه وحدت ملی آن موقع بیشتر آسیب میبیند.
سایر اخبار این روزنامه
نیروهای نظامی به جنگ کرونا ميروند
«نيروی پنهان اجتماعی» در خيابان خود را تخليه میکند
هواپیمای آبپاش ایرانی، «آتش» ترکیه را خاموش کرد
هياتها را نمیتوان تعطيل کرد!
مصوبات مجلس بدون صحن علنی اعتبار ندارد
ما به آمريکا اعتماد نکرديم
آتش طالبان دامن تجار ایرانی را گرفت
آقاي روحانی! پنهانکاریهای شما به وحدت آسيب زد
تردید نسبت به تصمیم آمریکا
سند ارتقای امنیت زنان؛ یک گام به جلو
دولت روحانی؛ بدشانسترین دولت تاریخ
راه بازگشت آب به خوزستان
آمریکا هنوز هم عجله ندارد